بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با خانوادههای شهدا و جانبازان و آزادگان و مسئولین اجرایی و استادان و دانشجویان سیستان - ۱۳۸۱/۱۲/۱۱

حضرت امام خامنه ای در سفر به استان سیستان و بلوچستان که در سال ۱۳۸۱ صورت گرفت، با افراد مختلفی دیدار کردند. یکی از این دیدارها، دیدار با خانوادههای شهدا و ایثارگران و نیز اساتید و دانشجویان استان بود که «روشنی خورشید» متن منتشرنشده بیانات ایشان در این دیدار را منتشر میکند.
تاریخ: ۱۱ اسفند ۱۳۸۱
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
این جلسه یکی از شیرینترین جلساتی است که در طول سفر در این استان با آن مواجه شدهام. در اینجا هم خانوادههای معظم شهدا -که به معنای حقیقی کلمه اولیاء نعمت ما هستند- و جانبازان و آزادگان تشریف دارند، هم جمعی از برگزیدگان علمی این شهر؛ استادان و دانشجویان عزیز.
اگر ما در طبقهبندی ارزشهای انسانی نگاهی به ارزشهای رایج جوامع بشری بیندازیم، در همهجا برخی از ارزشها در سطح بالاتر قرار دارند؛ انسان منصف اینطور نظر میدهد، ولو در مقام عمل، دنیاداران و دنیاخواهان طور دیگری عمل کنند.
یکی از ارزشهای والا، ارزش ایمان است. لاابالی بودن در اعتقاد، نداشتن هیچ ضابطه فکری برای زندگی؛ یعنی بیایمانی، یکی از دردهای جانکاه بشریت است که بخصوص در زمان ما در سطح عالم زیاد به چشم میخورد. ایمان را حتی کسانی که به مبانی دینی و ارزشهای دینی اعتقاد ندارند، ارج مینهند. ایمان به خدا، ایمان به معنویت، ایمان به شرافت، ایمان به هویت انسانی، یک ارزش است. یکی از ارزشهای دیگری که در درجات اول قرار میگیرد، عظم و اراده شجاعانه است. خیلیها خیلی چیزها را میخواهند، اما قدمی در راه آن برنمیدارند؛ ضعف نفس، دنیاطلبیها و دلبستگیهای زبونانه به کامجوییهای کوچک و حقیر نمیگذارد. اقدام در راه ایمان و آن چیزی که انسان به آن مؤمن است، شجاعت بزرگی است که یکی از ارزشهای بالاست. نگاهی به جوانان شهیدی که در طول این سالهای پرماجرای پس از انقلاب تا امروز چشمها را به خود جلب کردند و نیز به خانوادههای آنها و پدران و مادرانشان بکنیم.
شهادت آمیختهای از چندین ارزش بزرگ است، از جمله این دو ارزش که اشاره کردم: ایمان و عزم و تصمیم شجاعانه. مظهر این ایمان و عزم شجاعانه فقط آن جوانی نیست که جان بر کف میگیرد و به میدان خطر پای میگذارد، بلکه پدر، مادر، همسر و تربیت کنندگانش و آن کسانی هم که چشم امید به بالندگی این نهال دوختند، باایمان و شجاعند. بنده دیشب در محضر یکی از خانوادههایی که چند شهید در راه انقلاب -در جنگ تحمیلی- دادهاند، بودم. مادر این شهیدان به بنده گفت، من پسرهای خودم را از رفتن به جبهه منع نکردم؛ رو تُرش نکردم؛ از آنها نخواستم که نروند، بلکه آنها را تشویق کردم که بروند. دل انسان در مقابل این عظمت سر تعظیم فرود میآورد. مادر دیگری گفت، دو پسر دادهام و پنج پسر دیگر نیز دارم؛ اگر اینها هم در راه خدا به میدان شهادت میرفتند و بروند، حرفی ندارم. اینها افسانه نیست، واقعیات جامعه ماست. اینها ستونهای مستحکمی است که این نظام پرعزت اسلامی، علیرغم همه دشمنیهای جهانی، بر روی آن قرار گرفته است؛ اینها شوخی نیست. من سیستان را از دیرباز با این خصوصیات شناختهام؛ با خصوصیت ایمان، شجاعت، دلاوری، مردانگی، غیرت دینی و صفا و صداقت. از اول انقلاب تا امروز، هر زمان که به این منطقه آمدهام، با برگزیدگانی از این منطقه مواجه شدهام که این باور در من عمق پیدا کرده است؛ این یک حقیقت است. در کنار آن خصوصیات، ضریب هوشی بالای این مردم عزیز نیز یک حقیقت است و جوانان آنها هوشمند، با استعداد و دارای مردان علمی تحسینبرانگیز میباشند. هر نقطه از نقاط این میهن بزرگ و پربرکت اسلامی، خصوصیاتی دارد و مردمِ آن ویژگیهایی دارند که انسان با تکتک هرکدام از آنها که مواجه میشود، احساس عظمت میکند. بنده در این نقطه بهظاهر دورافتاده -که در باطن در مرکز اینجامعه بزرگ اسلامی قرار دارد- این خصوصیات را مشاهده کرده و دیدهام. عزیزان من! خانوادههای عزیز شهیدان، جوانان، دانشجویان، استادان و برگزیدگان و برجستگان فکری و علمی که در اینجا حضور دارید، آنچه بنده میخواهم عرض بکنم این است که این سرمایه از همه سرمایهها بالاتر است. همه چیز را میشود به نحوی از دیگران وام گرفت، اما نیروی انسانی را نمیشود از کسی وام گرفت. نیروی انسانی هر کشور نشاندهنده قدر و اندازه و قیمت آن ملت و کشور است. ما از لحاظ نیروی انسانی، اندازههای بسیار تحسینبرانگیز جهانی را دارا هستیم؛ این را باید همه قدر بدانند؛ مسئولان، مردم، جوانان و خودِ این انسانهای پاکی که در این منطقه زندگی میکنند. قدر دانستن یک نعمت فقط به این است که انسان آن را بشناسد و بداند که این نعمتی است که باید آن را حفظ کرد.
بنده از بعضی برادرانی که در اینجا مطالبی را بیان کردند و نکات قابل توجهی را ذکر کردند، تشکر میکنم. از این مطالب از پیش آشنا بودم. هدف ما این است که وسیله عزت این ملت با بهکارگیری تمام نیروهای موجود در این پیکره عظیم تأمین شود. درست است که ما در مسائل سیاسی دنیا با موضع مستقل و شجاعانه خودمان سعی میکنیم در مقابل چشم ملّتها و ملتهای مسلمان بخصوص، شاخصهایی را قرار بدهیم؛ عدم تسلیم در مقابل مستکبران و متکبّران عالم، اعتماد به قدرت و نیروی خود، مخالفت با هر سیاستی که نامردان روزگار و قلدران وحشیِ بهظاهر متمدّن امروز دنیا آن را دنبال میکنند؛ این شاخصها را ما در اعلام سیاستهای خود اعلام کرده و گفتهایم، باز هم میگوییم: ما تسلیم زیادهخواهیها نمیشویم؛ نه نسبت به خودمان و نه نسبت به هیچ بخشی از بخشهای دنیا. اگر استکبار جهانی در هر گوشهای از عالم، عمل قلدرمآبانهای انجام دهد، ممکن است عملاً هیچ ارتباطی با ما نداشته باشد؛ ما هیچ دخالتی نمیکنیم، اما نفس کار را زشت میدانیم و آن را آزادانه بیان میکنیم؛ این اعلام شاخصها ست. این برای ملّتها و گم نشدن راه درست و صراط مستقیم است و نیز برای این است که معلوم باشد وقتی یک نظامی از ریشه الهی و با بنیاد مردمی در عالم شکل میگیرد، نسبت به قضایای عالم چگونه میاندیشد و تصمیم میگیرد. البته هرجا با ما اصطکاک و تماس داشته باشد، این تصمیمگیری جنبه عملی هم پیدا میکند. آنجایی که با ما تماس و اصطکاکی ندارد، مواضع خودمان را روشن و با استقلال کامل بیان میکنیم. مستکبران عالم و مسلّط بر دنیا، آنهایی که عادت کردهاند که رؤسای کشورها و دولتها در مقابلشان کرنش کنند، خیلی از موضعگیری جمهوری اسلامی بدشان میآید و خیلی هم اعلام نارضایتی میکنند، چون میدانند این موضعگیری در ملّتها تأثیر میگذارد؛ اما آنچه که این مواضع را میتواند پایدار و تحکیم کند و امضای زیر این مواضع بهعنوان اعلام صدق آن باشد، عملی است که جمهوری اسلامی در عرصه زندگی در این کشور از خود نشان میدهد. اسلام نیامده است که به مردم بگوید فقط عبادت کنید یا فلان اعمال را انجام بدهید. اسلام آمده است تا انسانها از مواهب حیات، نعم الهی و جوهره وجود انسانی، که خدا در ذات انسانها گذاشته است، بهطور کامل بهرهمند شوند و رشد علمی و عملی کرده و از رفاه و بهرهمندی از دنیا استفاده کنند. «خلق لکم ما فی الارض جمیعاً»؛ این کره زمین و اینهمه انرژیهای پنهان در ساحت حیات و قدرت استحصال و نعمتهای گوناگون متعلّق به انسان است. خداوند این نعمتها را آفریده است تا انسان از آنها بهرهمند شود و این بهرهمندی را در راه تکامل و تعالی حقیقی خود بهکار گیرد. لذا برنامه ساختن زندگی و آباد کردن محیط آن، جزو برنامههای حقیقی نظام جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی در این صراط، توفیقات بسیار بزرگی داشته است. اگر مردم ما اوضاع این کشور را در دوران سلطه رژیم ستمشاهی و طاغوتی میدانستند و مدارک و منابع این حقایق تلخ را میدیدند، میفهمیدند که نظام جمهوری اسلامی چه خدمات ارزندهای به مردم کرده است. این خدمات مخصوص سیستان و بلوچستان هم نبوده، بلکه در همه کشور انجام شده است. این خدمات چیزهایی نیست که ما بگوییم که با انجام دادن اینها ما وظیفهمان را انجام دادیم و تمام شد؛ ابداً. ما در میانه راهیم. همت ما این است که این راه به پایان برسد. هدف و سیاست نظام جمهوری اسلامی این است که بتواند این مشکلات را برطرف کند؛ البته زمان و تلاش میطلبد. خوشبختانه امروز بنده میبینم که مدیران خوبی در این منطقه هستند که همت و توان اینکار را دارند و دولت هم در مرکز باید به اینها کمک کند. بنده قبل از آمدن به اینجا موارد را به مسئولان دولتی و وزرای مربوط گفتهام، انشاءالله بعد از برگشتن هم همه آنها را بهطور مشخص و دقیق دنبال خواهیم کرد. البته توفیق الهی و پیش نیامدن حوادث غیر مترقب، در پیشرفت خوب کارها خیلی دخیل است.
آب این منطقه، مسأله اصلی و اساسی در زندگی روزمرّه مردم است که از قبل هم سابقه داشته و یک بار نیز در دوران رژیم طاغوت چند ماهی این منطقه دچار کمآبی شد که چون دولت به فکر مردم نبود -همان هنگامی بود که امام از نجف فریاد برآوردند که به فکر مردم باشید- هزاران نفر از مردم این منطقه از اینجا کوچ کردند. خدا را سپاسگزاریم که با پنج سال خشکسالی مستمر، همان شرایط برای مردم بهوجود نیامد. مسئولان وظایفی داشتند که تا حدودی این وظایف انجام گرفته و تلاشهایی کردهاند که این تلاشها باید ادامه پیدا کند و انشاءالله ادامه هم پیدا خواهد کرد.
بنده توصیه میکنم که جوانهای عزیزمان به خودسازی علمی و اخلاقی و معنوی اهمیت بدهند. شما مردان و زنان مؤمن و فرزانه و آگاه هستید که میتوانید به معنای حقیقی کلمه این منطقه از کشور را به آن سطح آبادی و نعمت برسانید که شایسته کرامت حقیقی این مردم است. امروز جوانان عزیز ما نهالهایی هستند که بالنده و بارور خواهند شد. نظام اسلامی راه بلندی در پیش دارد. ما قانع به این نیستیم که حکومتی دینی تشکیل بدهیم و موازین دینی هم تا حدّی که میتوانیم در آن رعایت شود. ما بایستی بتوانیم کشورمان را الگو کنیم؛ باید بتوانیم کاری کنیم که ایران اسلامی مانند پرچم و شبچراغی همه دلها و چشمها را در دنیای اسلام به سوی خود جذب کند و راه را به همه نشان دهد؛ اما دشمن درست عکس این را میخواهد؛ آن کسانی که منافعشان با انقلاب اسلامی تهدید شد؛ آن کسانی که از سر سفره چرب و نرم رژیم طاغوت که مال مردم را در حلقوم دیگران میکرد، با انقلاب و نظام اسلامی محروم شدند، همه همّتشان این است که نگذارند نظام اسلامی به آن هدفهای والا دست پیدا کند. لذا من میگویم که این شرارتها و ناامنیها و این کاروانهای قاچاق مواد مخدر که در مرزهای شرق و جنوب شرقی کشور ما مشاهده میشوند -چه خود آن اشرار بدانند، چه ندانند- اینها را ریشه سیاسی دارند تشویق میکنند. در همین سفر -یک جای دیگری هم گفتم که- ما اطلاع داریم عوامل و مأموران برخی از رژیمهای استکباری با اشرار این منطقه تماس گرفتهاند و آنها را تشویق به شرارت کردهاند. آنها چه میخواهند؟ مقصودشان چیست؟ مقصودشان این است که همان کارهایی که شما مطرح میکنید و ما در آن همت میگماریم، تحقق پیدا نکند؛ مردم در زیر سایه نظام اسلامی احساس آسایش و آرامش نکنند و ملتهای مسلمان دیگر بگویند که نظام اسلامی نمیتواند. آنها میخواهند الگویی از اداره و مدیریت اسلامی در این سرزمین شکل نگیرد که چشم مسلمانان را به خود متوجه کند؛ هدفشان اینهاست. گاهی با تلاشهای سیاسی و ایجاد اختلاف، گاهی با تحریک اشرار و ناامنی و گاهی نیز با اخلال در ارتباطات اقتصادی و سازندگی بینالمللی مقصودشان را دنبال میکنند، مانند اینکه دولت با یک طرف خارجی برای یک فعالیت اقتصادی مذاکره میکند، بعد از مدتی باخبر میشویم که مأمور سیآیاِی امریکا آن طرف خارجی را تهدید و تطمیع کرده، تا این فعالیت را متوقف کند. البته به فضل الهی تا حالا نتوانستهاند کاری انجام بدهند، در آینده هم نخواهند توانست، اما آنها از شرارت کم نمیگذارند و زهر خود را میریزند. ما باید بنیه خودمان را قوی و مستحکم کنیم. برای همین است که بنده اینقدر در دیدار با جوانها نسبت به تربیت اخلاقی و علمی آنها تکیه میکنم. آنها با ملتی که جوان و باسواد، باایمان، با غیرت و شجاع است، چه میتوانند بکنند؟ اگر ملتی بیسواد، زبون و شجاع نباشد، یا نقطه تمرکز برای تصمیمگیری نداشته باشد، با تهدید و تشر او را فریب میدهند؛ از میدان خارج و تکّه پاره میکنند؛ اینها هدفهای دشمن است. اما با ملتی که بیدار، هوشیار و سیاستفهم است و علیرغم همه جناح و خطبازیها و اختلافهای سیاسیای که سعی میکنند به زور به او تزریق کنند، نقطه تمرکزی دارد که عبارت است از دین و ایمان اسلامی و اعتقاد به استقلال کشور، و جانبرکفان و سربازانی دارد که از این حقایق دفاع میکنند، چهکار میتوانند بکنند؟ من به شما بگویم؛ استکبار امریکا در کار ایران اسلامی درمانده و نمیداند چهکار کند. یک روز خیال میکردند با توطئههای داخلی؛ کودتا و تحریکات گروهکها میتوانند انقلاب و نظام را نابود کنند، نشد؛ یک روز خیال کردند با تحمیل جنگ بلند مدت میتوانند این ملت را به زانو دربیاورند، دیدید که نشد؛ یک روز فکر کردند با سوق دادن مردم به بیبندوباری و لاابالیگری و اباحیگری میتوانند، میبینید که نمیشود و نخواهد شد. خیلی سعی میکنند جوانهای ما را از طرق مختلف از تقیّدات دینی و تعصب و غیرت و ایمانشان جدا کنند؛ اما عقیده و اعتقاد بنده این است که محصول کار آنها این شد که جمعیت جوان جلسات دینی ما از همیشه بیشتر شده و جاذبههای دینی برای جوانها از همه جاذبهها شیرینتر است و جوانهای ما از همه جوانهای دنیا متدین و مؤمنتر هستند. بحمدالله اجتماع شما اجتماع زنده و پُرتپشی است؛ خدا را بر این نعمتهای بزرگ و بر این جوانها سپاس؛ خدا را بر این ایمانها و بر این ضریب هوشی بالا در جوانها سپاس. پروردگارا! تو را سپاس میگوییم. و من به شما بگویم این گرایش، حرکت، خواست، ایمان و تعلّق دینی، ایمانی و روشنبینی نسبت به جهت و حرکت و اهداف نظام جمهوری اسلامی در هر نقطهای از کشور، بر همه جناحها، گرایشها و تعلقهای دیگر رجحان دارد.
بنده حرفهای زیادی با شما دارم و این روزها از حرف زدن هم خیلی خسته نمیشوم، چون بحمدالله مخاطبان زنده و بسیار پُرنشاط و نشاطبخش هستند، لکن وقت کم است و نزدیک غروب، همه شما را به خدا میسپارم.
پروردگارا! به محمد و آل محمد رحمت و فضل خود را بر این جمعیت و مردم و بر این شهر جاری کن. پروردگارا! ما را سربازان ولیّعصر -ارواحنافداه- قرار بده.
والسلامعلیکمورحمهاللهوبرکاته
منبع: پایگاه سابق اطلاع رسانی دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها
پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای