بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با علما و فضلا و طلاب استان فارس - ۱۳۸۷/۲/۱۱

همواره یکی از دیدارهای ثابت حضرت امام خامنهای در سفرهای استانی ایشان، دیدار با علما و طلاب استان بوده است. «روشنی خورشید» متن بیانات منتشرنشده ایشان در دیدار با روحانیون و طلاب استان فارس که در جریان سفر ایشان به این استان انجام گرفت را منتشر میکند
تاریخ: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیهالله فی الأرضین.
بسیار مجلس شیرین و دلنشینی است؛ جمع بزرگی از فضلا، علما، طلاب، جوانان و نونهالانی که در راه علم دین، در راه آماده شدن برای دستگیری بندگان خدا قدم گذاشتهاند، در اینجا مجتمع شدهاید.
اینجا هم استان زرخیزِ تربیت نیروی علمی و عالم دینی است. هرچه به گذشته مراجعه میکنیم، استعداد عظیم این استان برای به صحنه آوردنِ استعدادهای برجستهی انسانی بیشتر مشاهده میشود؛ از دورانهای قدیم، از قرن سوم هجری تا امروز؛ یعنی بیش از هزار سال است که استان فارس از «سیبویه» ها و «ابوعلی فارسی» ها و «فیروزآبادی» ها و «بیضاوی» ها و این شخصیّتهای برجسته تا برسد به «غیاثالدّین دشتکی» و «صدرالدّین دشتکی» و «جلالالدین دوانی» و -که اینها هرکدامی یک داستانی دارند، هرکدامی یک کتاب حرف دربارهی آنها وجود دارد- پر است.
خطاست اگر تصور شود که عالمی که معروف به فلسفه است مثلا، این معنایش این است که فقط در رشتهی علوم عقلی زحمت کشیده، یا اگر کتابی در تفسیر یا لغت دارد، معنایش این است که منحصر به همین بوده؛ نه، این بروز تاریخیِ شخصیتِ اوست. و الّا دربارهی این شخصیّتها وقتی انسان مطالعه میکند، پیگیری میکند، میبیند که در خور ظرفیت زمان خود، مجموعهای از معارف علمی دینی -از فقه و از حدیث و از تفسیر و از علوم عقلی و از ادبیات- در این انسانها جمع بوده است. یک نمونه خود «ملاصدرا» ست که شهرت او به فلسفه است، اما ممشای عملیِ او، حدیثشناسی او، رجالشناسی او و بدون تردید معرفت او به علوم نقلی در اوج است. یا همین غیاثالدّین دشتکی، فقیه و فیلسوف و دانشمند در رشتههای مختلف علمی است. تا میرسیم به زمانهای نزدیکِ ما؛ میرزای شیرازی، میرزا محمّدتقی شیرازی، مرحوم آشیخ کاظم شیرازی، بزرگانی که هرکدامی یک اثر ماندگاری از خودشان باقی گذاشتند. این سرزمین با استعدادی است؛ «وَ البلدُ الطیبُ یَخرُجُ نَباتُهُ باذنِ ربّه».
در زمان ما هم علمای بزرگی در این دیار بودند. مرحوم آشیخ بهاءالدین را من زیارت کرده بودم. مرحوم آیهالله شهید دستغیب یک نمونهی حقیقتاً ممتازی بود از یک عالم روحانی و رجل دینی. مرحوم آقای آسید نورالدین در یک وضعیت دیگر یک نمونهی منحصربهفرد بود. مرحوم سید عبدالحسین لاری -که اگرچه اصلا اهل فارس نیست و دزفولی است، اما بروز این شخصیت بزرگ در این استان بود- نشاندهندهی آمادگی دینی و معنوی این استان است.
خوب، به تاریخ خیلی دل نبندیم؛ به امروز و آینده نگاه کنیم. بحمدالله جلسه، جلسهی بسیار خوبی است و شروع این جلسه با تلاوت بسیار خوب و شیوا و قویِ این جوان عزیز، بعد هم بیانات سنجیده و ممتاز حضرت آقای حائری -مثل همیشه که بیانات سنجیده و ممتازی بحمدالله دارند- فضای جلسه را معطر کرده است.
من مطلب را از همین نقطهای که آقای حائری بیان کردند، ادامه بدهم؛ امنیت. دو رکنی که ایشان برای امنیت ذکر کردند، کاملا درست است: اقتدار همراه با معنویت، همراه با دین. دین و معنویت هم اگرچه کارکرد اوّلی و ابتداییاش خودنگهداری است؛ اما تأثیر دین در حفظ و نگهداری مجموعهی جامعه از آن اقتداری که رکن دیگر است، کمتر نیست. این دو وقتی با هم جمع شوند، یعنی معنویت و دست هدایت معنوی همراه با اقتدار مادی که بتواند تصرف کند، بتواند حد و مرز معین کند، بتواند امر و نهی کند و امر و نهیِ او در جامعه نافذ باشد، آن چیزی است که طبق بیان ایشان -که متین هم هست- میتواند امنیت را -که نیاز اولیِ بشر است- به او هدیه کند. گرسنگی قابل تحمل است، نبودن بسیاری از خواهشهای نفسانی برای جوامع قابل تحمل است، ناامنی قابل تحمل نیست. اگر جامعهای مرفّه باشد، آباد باشد، اما ناامن باشد، زندگی در او تلختر از زهر است. پس امنیت در این حد از اهمیت است و امنیت احتیاج دارد به معنویت و هدایت معنوی همراه با اقتدار مادی، که امروز میتوانیم این اقتدار مادی را خلاصه کنیم در اقتدار سیاسی.
این حقیقتی است که به شدت باید ما را مضطرب کند؛ هم منِ حقیر را، هم شما را. ما باید نگران بشویم؛ چرا؟ چون جمهوری اسلامی همان الگویی است که میتواند این دو تا را با هم داشته باشد. جمهوری اسلامی یعنی قدرت سیاسیِ اهل اسلام و اهل دین. این، جمهوری اسلامی است. یک روزی بود ما در همین کشور، معنویت، هدایت، متفکّرین برجسته، فقیهان و فیلسوفان عالیرتبه را داشتیم؛ اما کاربرد وجود اینها بیش از همان اندازهای که میتوانستند یا منبری بروند یا بین یک جمعی سخنرانی کنند و روی آنها تأثیری بگذارند، نبود؛ از این بیشتر نبود. امروز نظام جمهوری اسلامی بر سر پا است؛ یعنی خدای متعال این میدان امتحان و آزمایش را در مقابل ما -که داعیهداران هدایت معنوی هستیم- قرار داده؛ این خیلی عرصهی امتحان عظیمی است. دغدغهای که عرض کردم باید داشته باشیم از این جهت است که سنگینی بار این مسئولیت را حس کنیم. یک روزی روحانی بودن، طلبه بودن، درس دین خواندن به قدرِ حوزهی نفوذ یک روحانی مسئولیت میآورد -که آن حوزه هم بسیار محدود بود- امروز درس خواندن، طلبه شدن، مبلغ دین شدن، پرچم هدایت را در دست گرفتن، داعیهدارِ ترویج دین شدن، مسئولیتی دارد به عظمت مسئولیت جمهوری اسلامی، و این مسئولیت توزیع شده است؛ مخصوص یک کسِ خاص، یک مقام خاص نیست؛ همه مسئولیم. من مسئولیتم بیشتر است، شما ممکن است مسئولیتتان کمتر باشد؛ اما همه مسئولیم.
این نگاه دغدغهآمیز، ما را متوجه میکند به اینکه امروز حوزههای دینیِ ما و مجموعههای روحانی ما به چه چیزی باید بیشتر توجه کنند.
و من عرض میکنم اگر یک فهرستی از مسئولیتهای ما عمامهبهسرها و مسئولین روحانی -که امروز مجموعهی عظیمی از بانوان عزیز ما هم وارد این میدان شدهاند- تهیه شود، سرلوحهی این فهرست عبارت است از «خودسازی». در درجهی اول ما باید متوجه بشویم به خودمان و بنیهی معنوی و دینی خودمان را تقویت کنیم. آن کسی که بنیهی معنوی قوی دارد، میتواند بارهای سنگین را بر دوش حمل کند. آن کسی که خودش در درون خودش دچار مشکل است، این نمیتواند بارهای سنگین را بردارد. تقوا و پرهیزکاری و خودسازی اولین وظیفهی ما معمّمین است. شما طلبههای جوان و فضلای جوان خیلی این جوانی را قدر بدانید. این دلهای پاکیزه و آلوده نشدهی شما امروز میتواند شخصیتی از شما بسازد که در طول زمان این چراغ معنویت در درون قلب شما روشن بماند و هیچ چیز نتواند جلوی روشنایی و درخشندگی آن را بگیرد؛ اولین درس ما این است. اولین درس ما توجه به خداست؛ تذکر حضور در محضر پروردگار است. این کار آسانی برای جوان است. دورهی جوانی که میگویند باید قدر بدانید، یکی از مهمترین مصادیقش این است: اجتناب از گناه، پرهیز از موارد شبهه، تذکر مستمر.
ابزارهای تذکر را خدای متعال برای ما فراهم کرده، که مهمترین ابزار تذکر ما همین نماز است. این نمازهای پنجگانهای که خدا بر ما واجب کرده، یکی از بزرگترین نعمتهای خدا در حق ماست. اگر نماز نبود، ما غرق غفلت میشدیم. این نماز که به عنوان یک فریضه بر ما واجب شده، ما را از وادی غفلت بیرون میکشاند. نماز را خوب خواندن، با توجه خواندن، خود در حد نصاب است برای انسانسازی؛ همین نماز و تلاوت قرآن و انس با قرآن.
من خوشبختانه میبینم انس با قرآن در بین طلاب علوم دینی در همه جا روزبهروز بیشتر شده. این تلاوتهای خوب هم که ما تشویق میکنیم و آن را ارجمند میشماریم، برای این است که تلاوت خوب، جاذبهی قرآن را زیاد میکند، دلها را به قرآن نزدیک میکند، انسان را به یاد قرآن میاندازد. مرحوم آقای قاضی -رضواناللهعلیه- در سفارشها و توصیههایی که به صورت مکتوب برای بعضی از شاگردان خود بجای گذاشتند، از جملهی چیزهایی که ذکر میکنند، همین است. ایشان توصیه میکنند که در سَحَر که بلند شدید، با آهنگ خوش قرآن بخوانید. این سفارشِ یک مرد معنویِ روحانی مثل مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی است. انس با صحیفهی سجادیه، انس با دعا که دنیایی از معرفت است.
یقیناً یکی از چیزهای دیگری که در صدر فهرست قرار میگیرد، دانش دین است. ما دین را باید بفهمیم. امروز مخاطبان شما نیاز دارند به اینکه از دین و معارف دینی آگاه شوند. این روزها یاد مرحوم شهید مطهری به مناسبت سالگرد شهادت ایشان زیاد میشود. مطهری یک نمونه از آن کسانی بود که با معارف دین آشنا بود؛ معرفت دینی. شما اگر نگاه کنید به آنچه که شهید مطهری در همین مدت عمری که چندان طولانی هم نبود، از خود بجای گذاشته، خواهید دید که خدا چقدر به این مرد لطف کرده و چه رزق فراوان و واسعی برای او قرار داده است؛ از تفضلات خود و لطف خود. من توصیه میکنم به همهی جوانها حتماً یک دوره کتابهای مرحوم مطهری را بخوانید؛ حرفهای مطهری نو است. حقایق دین و معارف دین و شکافتن بخشهایی از معارف و عقاید که امروز هم مثل همان روزی که ایشان بیان کرده است، مورد نیاز ماست.
طلبهی علوم دینی باید با فقه آشنا باشد، با علوم عقلی هم باید آشنا باشد. علوم عقلی راه دستیابی به ذهن مخاطبان است. امروز در دنیا در قالب فلسفههایی که گاهی عمقی هم ندارد ولی صورت فلسفی دارد، ذهن انسانها را شکل میدهند؛ بعضی از اینها حتی در خدمت سیاستها قرار میگیرد. کسانی به نام فیلسوف، امروز و در گذشتهی نزدیک در غرب، وجود داشتند که بدون تردید در خدمت سیاستهای سرمایهداری کار کردند. البته اسمی از اقتصاد نیاوردند، اسمی از نظام سرمایهداری نیاوردند، اما آنچه که آنها به عنوان فلسفه دادند، در خدمت نظام سرمایهداری است. این معنایش این است که آن کسانی که دنیا را طعمهی سیاست خود میدانند، از همهی راهها استفاده میکنند و این یکی از راههای نزدیک ساختن ذهن مخاطبان و ذهن ملتهاست. اینها ذهنها را از این طریق منحرف میکنند. مقابلهی با او با جنجال و با تکفیر و با دشنام و با عصبانی شدن نیست. گره را باید باز کرد، لگد کوبیدن روی گره، گره را باز نمیکند. این احتیاج دارد به قدرت فکری. امروز حوزههای علمیهی ما نیاز دارند به معارف عقلی. کلام باید بخوانند، فلسفه باید بدانند. البته ستون فقرات حوزههای علمیه فقه است بدون تردید، اما اینها در کنارش لازم است؛ دانش دین.
طلبههای جوان! هر چه میتوانید درس بخوانید، فکر کنید، مایه بیندوزید. برای ادای رسالت یک روحانی، عالم شدن، عمیق شدن، متفکر شدن، نظریهساز شدن لازم است. معارف دینی را باید شناخت و آنها را با منطق روز باید دانست و فهمید و گفت. منطق روز و بیان روز -بعضی تا میگوییم با زبان روز حرف بزنید، فوراً ذهنشان میرود به اینترنت؛ باید با اینترنت صحبت کنیم، باید فلان زبان خارجی را بدانیم. اینها البته لازم است؛ اینها ابزارهاست- و زبان روز معنایش اینها نیست، معنایش این است که شما ببینید با ذهن مخاطب شما فضای بیرونی و امواج گوناگونی که انجام میگیرد، چه میکند. اینها را بشناسید، بیماری را بشناسید، حادثه را بشناسید، وضعیت را بشناسید. آنوقت بروید به سراغ علاج. لذا حوزههای علمیهی ما به درس، به علم، به فکر نیازمندند. هر چه میتوانید بخوانید، فکر کنید؛ این لازم است.
در صدر این فهرست، همچنین نگاه درست به سیاست جهان و جریانات سیاسی دنیا لازم است. روحانیِ امروز باید بداند در کجا واقع شده و کجا قرار گرفته، تا بتواند درست دفاع کند. باید بدانید سنگر شما کجاست، باید بدانید آن جبههای که در مقابل شما قرار گرفته، کی است و چیست. بدون آشنایی با سیاست جهان، با جریانات سیاسی عالم -که نمونهاش جریانات سیاسی کشور خودمان است و محیط خودتان است- نمیشود.
امروز روحانیِ مسئول، روحانیِ آگاه، روحانیِ عالم وقتی نگاه میکند به جریانات سیاسی دنیا، میفهمد که نقطهی اساسیِ گمراهی کجاست و در مقابل آن، نقطهی اساسی هدایت کجاست. نقطهی اساسی گمراهی مردم دنیا و گرایشی که به سمت گناه و به سمت فحشا و به سمت ظلم و به سمت جنگ و به سمت برادرکشی، انسانها را سوق داده و کشانده، عبارت است از سیاستهای حاکم بر دنیا. نه اینکه این سیاستها امروز به وجود آمده؛ همیشه در دنیا بوده است، اما امروز با ابزارهای جدید، با وسایل مدرنِ قدرتهایی که یکپارچه دنیا را تحت تسلط خودشان میطلبند و دست روی همهی دنیا میگذارند، دست روی همهی جوانب حیات بشری میگذارند و از گذشته مسلطترند، به وجود آمده. پس نقطهی اصلی آنجاست. اینی که شما در شعارهای امام بزرگوارمان، در شعارهای جمهوری اسلامی میبینید که تکیه روی استکبار جهانی است، به خاطر این است. لذا وقتی یک کشوری پرچم مقابلهی با این نظام را با نام دین، با نام اسلام، با نام معنویت بلند میکند، میریزند سرش. هیچ نباید دشمنیهای استکبار با نظام جمهوری اسلامی را حمل کرد بر اینکه جمهوری اسلامی بلد نبود از اول با دنیا تعامل کند؛ نه، مسأله این نیست. اتفاقاً جمهوری اسلامی در طول این سی سال با ظرافت، با مهارت، با هدایت الهی بهترین راه را رفته است. این را دشمنان ما شهادت میدهند.
امروز آن مقداری که در محافل سیاسی دنیا از دیپلماسی فعال ایران، از زیرکی جمهوری اسلامی، از روشهای کارساز نظام اسلامی سخن میرود، یک دهمِ آن در داخل منعکس نیست. آنها اینجور حرف میزنند، آنجور فکر میکنند، و حق با آنهاست. جمهوری اسلامی در این سی سال خوب حرکت کرده. مسأله، مسألهی این نیست که جمهوری اسلامی تعاملِ با قدرتها را بلد نبود، مسأله این است که قوام قدرتهای جهانی به توسعهطلبی و چنگ انداختن به زندگی ملتهاست از طریق اقتصادی، از طریق فرهنگی، که مقدمهی سلطهی سیاسی است. و جمهوری اسلامی این راز را کشف کرده، این را فهمیده و در مقابل او ایستاده، مسأله این است.
امروز مسئولین کشور اگر چنانچه یک جملهای بگویند که بظاهر موجب خشم ابرقدرتها ست، هجوم تبلیغاتی دنیا علیه آنها سرازیر میشود. یک عدهای هم در داخل سادهانگارانه، سادهلوحانه با آنها همصدایی میکنند که آقا بهتر بود این مطلب گفته نمیشد! در زمان امام -رضواناللهعلیه- هم ما یادمان است در مواردی، که بعضی از افرادی که نسبت به امام ارادت هم داشتند، میگفتند خوب بود امام این حرف را نمیزدند؛ خوب بود امام این موضع را نمیگرفت! آن روزی که امام در زمینهی حجاب در اوایل پیروزی انقلاب آن فرمان قاطع را دادند، بعضی از دوستان علاقهمندِ به امام آمده بودند که آقا، امام چرا این حرف را زد! آن روزی که بحث ولایت فقیه مطرح شد، در داخل مجلس خبرگان بعضیها آمدند گفتند آقا چه لزومی داشت حالا مسألهی ولایت فقیه مطرح شود! آنها اشتباه میکردند؛ امام درست فهمید، درست حرکت کرد.
معیار اساسی این است که ما از اسلام روشنبینانه، آگاهانه الهام بگیریم، شجاعانه آن را بیان کنیم و مدبّرانه به طرف آن هدف پیش برویم. تدبیر لازم است، اما با تشخیص هدف. نباید اشتباه کرد گم کردن هدف را، خراب کردن چهارچوبها را با تدبیر. بعضی اینجور خیال میکنند: تدبیر را عبارت از این میدانند که انسان از اصول، از چهارچوبهای اصلی، از شاخصهای اصلی فاصله بگیرد! این عین بیتدبیری است؛ این هضم شدن در معدهی زیادیطلبِ دشمنِ فزونیطلب است. هدف، مشخص شود؛ با جازمیت و قاطعیت، آن هدف تعقیب شود. و در این سیری که انسان میکند، مدبّرانه حرکت کند: «المؤمن کیّس». مراقب اطراف خودش باشد. این هم یکی از مصادیق تقواست. یکی از مصادیق تقوا، همین است که انسان مواظب باشد در دامهای دشمن نیفتد، غافلگیر نشود، در مقابل شبیخون دشمن قرار نگیرد؛ این، آگاهی است. این رکن سوم و مادهی سوم از موادی که امروز تکلیف ما طلبهها و ما روحانیون است.
در درون خودمان حس تقوا را تقویت کنیم. ذهن خودمان و مغز خودمان با علم پرورش پیدا کند. در زمینهی تحصیل علم، فقط هم به آموزش محض اکتفا نکنیم، تولید کنیم، اجتهاد کنیم. طلبه از اول یاد بگیرد به اینکه وقتی چیزی را میشنود ولو در درس، استدلال او را مطالبه کند؛ آن استدلال را به ذهن خود تحویل بدهد؛ آن را تحلیل کند. این همان چیزی است که در درسهای طلبگی ما از اول، بنیانگذاری شده. میگفتند چرا گفتند «بدان ایّدک الله»، نگفتند «بخوان ایّدک الله»؟ چون خواندن ملاک نیست، دانستن ملاک است. این را از اولِ طلبگی به طلبهها اینجور یاد دادهاند. و آنگاه آگاه بودن، صحنه را شناختن، وظیفهی روحانی را دانستن.
امروز حوزههای علمیهی ما، روحانیای باید تربیت کند و هدفش از تربیت روحانی این باشد که بتواند بخشی از این بنای عظیم را مثل یک ستونی بر دوش بگیرد. جمهوری اسلامی قابل اتّساع است؛ نه به معنای توسعهی ارضی و توسعهطلبیِ ارضی، بلکه به معنای اتّساع کیفی. ما به سمت عدالت، به سمت معنویت، به سمت اخلاق، به سمت پیاده شدن احکام اسلامی در صورتی میتوانیم پیش برویم که روحانیون قوی، عالم، متقی، شجاع، آگاه داشته باشیم. تربیت طلبه، تکثیر طلاب علوم دینی با این هدف باید انجام بگیرد.
و شما برادران و خواهران عزیزِ توجه بکنید که وقتی هدف این شد، این یک امرِ متعالی است؛ این یک امرِ فراتر از مسائل شخصی و صنفی است. مراقب باشید انگیزههای کوچک، شما را از این هدف بزرگ منحرف نکند. مواظب باشید تصوّرات و توهمات، شما را از هم جدا نکند. مجموعهی روحانی یک مجموعهی منسجم است. اختلافات جزئی و کوچک نتواند مجموعهی روحانی را تکهتکه کند و نیروهایمان صرف مجادلهی با هم نشود.
شیراز و استان فارس همانطور که اول گفتم، بحمدالله ظرفیت خوبی دارد. شما هم در تاریخ شخصیّتهای بزرگی دارید، هم در گذشتهی نزدیک شخصیّتهای برجستهای دارید. امروز هم بحمدالله در عرصهی مرجعیت شما شخصیتهایی از خودتان دارید، در عرصهی علمای بزرگ دینی شخصیتهایی از خودتان دارید. این نشان میدهد این استان از لحاظ نیروی انسانی حاصلخیز است.
این نکتهی رسیدگی معیشتی هم که جناب آقای حائری فرمودند، نکتهی درستی است. ما هم اعتراف و اذعان به این نکته داریم و امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد و بتوان در حد امکانات آن کاری را که لازم است، انجام داد. واقعاً بر روی طلبهی فاضل هر چه سرمایهگذاری شود -همینطور که ایشان گفتند- این هزینه نیست؛ این سرمایهگذاری است و بازده آن و درآمد آن به مراتب بیشتر از آن چیزی است که هزینه میشود. البته شیخ طوسی را ایشان مثال زدند. شیخ طوسی در زمان سید مرتضی خود یک عالِم درجهی اول بود؛ درست است که به درس سید مرتضی هم میرفت، اما شیخ طوسی همین کتاب «تهذیب» را در زمان حیات استادش شیخ مفید -یعنی آنوقتی که هنوز سید مرتضی به ریاست روحانی نرسیده بود- شروع کرده به نوشتن. البته ادامهی آن را بعد از وفات شیخ مفید نوشته. ایشان در زمانی که هنوز شیخ مفید -استاد سید مرتضی و استاد شیخ طوسی- در قید حیات بود، تهذیب -آن کتاب عظیم- را که شرح روایی بر «مقنعه» ی شیخ مفید است، شروع کرد به نوشتن.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال توفیق بدهد مسئولین بتوانند به همین فضلای عزیز، به همین علمای تراز اول خدماتی را که لازم است، انجام بدهند. و خدا به ما و شما توفیق بدهد که قدر جمهوری اسلامی را بدانیم و این دو رکن قدرت و معنویت را که امروز خدای متعال به همت این مردم و به برکت وجود امام بزرگوار در اختیار ما قرار داده -در اختیار من و شما قرار داده- بتوانیم تقویت کنیم و خودمان را بسازیم، برای اینکه بتوانیم به وظایفمان انشاءالله عمل کنیم. شما را به خدا میسپارم و از خدای متعال توفیقات روز افزون شما را مسألت میکنم.
والسلامعلیکمورحمهاللهوبرکاته
منبع: نرم افزار حوزه و روحانیت - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمى خامنهاى ص ۱۳۰۳
پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای