خطبه منتشر نشده آیت الله خامنه ای در نماز عید قربان پس از فاجعهی کشتار حجاج بیتالله الحرام - ۱۳۶۶/۵/۱۵
فاجعهی غمبار کشتهشدن هزاران تن از زائران خانهی خدا در منی، بهانهای شد جهت نشر خطبههای نماز عید قربان به امامت حضرت آیتالله خامنهای پس از فاجعهی کشتار خونین زائرین ایرانی بیتالله الحرام در سال ۱۳۶۶. به این ترتیب، روشنی خورشد متن خطبههای ایشان را در نماز عید قربان سال ۱۳۶۶ و کمتر از یک هفته پس از جمعهی خونین مکه، منتشر میکند.
مخاطب: نمازگزازان نماز عید قربان
تاریخ: ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
خطبهی اول:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
و مَکَروا مکراً و مَکَرنا مکراً و هُمْ لاَ یشعرونَ. فَانظُرْ کیفَ کَانَ عاقبهُ مَکرِهِمْ انّا دَمَّرناهمْ و قَوْمَهُمْ اجمعینَ. فتِلکَ بیوتهمْ خاویهً بما ظَلَموا إنَّ فی ذلکَ لآیَهً لقومٍ یَعْلَمُونَ.
حادثهی تلخ و مصیبتباری که در این ایام در خانهی خدا اتفاق افتاد، در حقیقت عید مردم ما را عزا کرد، و دلها را غمگین و آزرده و مصیبتزده کرد. امام اعلام فرمودند که امروز عید ندارند و نمازگزاران هم بجای شعار عید و شادی فریاد زدند که «عزا عزا ست امروز، روز عزا ست امروز». یقینا این غم و مصیبت در چهارچوب احساسات ملت ایران هم محدود نخواهد ماند و علیرغم میل عاملین و مسبّبین و کسانی که خوشحالی کردند از این حادثه، موج برخواهد داشت و به دنیای اسلام خواهد رسید. این حادثه -همانطوری که در این چندروزه بارها گفته شد- یک حادثهی کمنظیر در تاریخ ما و در تاریخ اسلام است و حقیقتاً آن وحشیگری و سبعیت و قساوتی که موجب شهادت عدّهای از حجاج خانهی خدا گردید، آن هم با این شکل دستهجمعی، در گذشتهی ما، در تاریخ حج سابقه نداشته است. من در خطبهی اول فقط راجع به این حادثه حرف خواهم زد و عمدهی مطلب دو نکته است: یک نکته اینکه انگیزه و عامل اصلی برای این حادثه چه بود؟ نکتهی دوم اینکه حوادث و پیامدهایی که این حادثه در بر خواهد داشت، بطور اجمال چیست؟
در مورد عوامل و انگیزهها یک تحلیل روشنی وجود دارد که عرض میکنم، البته بعد از آنکه حجاج بیایند و شهودِ آن منظرهی تلخ و دردناک در میان ما باشند و جزئیات مشاهدات خودشان را بگویند، چیزهای بیشتری هم فهمیده خواهد شد.
لُبِّ مطلب این است که استکبار، بعد از آنکه از سرکوب کردن انقلاب در داخل ایران و در میان ملت ما ناامید شد و احساس کرد که نظام جمهوری اسلامی تثبیت شده [است] و قابل از بین رفتن نیست، همت خودش را بر جلوگیری از گسترش انقلاب گماشت. زندانیکردن یک انقلاب در محدودهی یک ملت، در حکم مرگ آن انقلاب است ولو در درازمدت؛ و استکبار جهانی، این کسانی که در طول سالیان دراز، تجربهی برخورد با ملّتها و سرکوب کردن ایدهها و آرزوها و حرکتهای انقلابی را دارند، خیلی خوب میدانند که اگر بتوانند یک انقلاب را در داخل چهاردیواری آن کشور و آن ملت محصور کنند و نگذارند که هدفهای انقلاب و ایدههای انقلاب و حرفهای گفتنی انقلاب به دیگر ملّتها برسد و دنیا از او بیخبر بماند، این، به تدریج موجب نابودی و مرگ انقلاب خواهد شد. آنها این را میدانستند.
از طرفی فکر میکردند که از هرجایی که آتش را بتوانند مهار کنند، باز مغتنم است؛ و میدانستند که اگر ایدههای انقلابی و فکر اسلامـ[یِ] برانگیزانندهای که در ایران این حادثهی بزرگ را به راه انداخت، به هرکدام از کشورهای اسلامی برسد و در میان مردم آنها جاگیر بشود و در ذهن آنها رسوخ کند و مردم آن را بفهمند، عین همین خطری که در ایران آنها را تهدید کرد، در آن کشورها هم همان خطر وجود خواهد داشت؛ لذا همت گماشتند [تا] نگذارند که پیام انقلاب از مرزها و دروازههای کشور ما آنطرفتر برود. البته طبیعی است که سخن و حرف و پیام حق چیزی نیست که بشود آن را جلوگیری کرد؛ میرود [و] به گوشها و به دلها میرسد. این را آنها هم میدانستند، راهی که آنها در مقابلهی با حرکت و پیام انقلاب در دنیا اتخاذ کردند، یک راه کاملا ساده، روشن [و] بسیار قاطع بود و او عبارت بود از تبلیغات.
این تبلیغاتی که شما میبینید دهها رادیو بطور مستقیم و چند برابرِ او، بطور غیرمستقیم در دنیا علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و مسئولان کشور و رهبر عظیمالشّأن انقلاب و ملت ایران و اخلاقیّات ما و عادات ما و همهچیز ما تبلیغات میکنند، مقصود اصلی از این تبلیغات همین است که چهرهی این ملت و این جمهوری و این نظام و در نهایت اسلام را در چشم ملّتها زشت جلوه بدهند و از گرایش ملّتها به -اسلام و- اسلام واقعی، آن اسلامی که الگوی نظام اجتماعیش چیزی مثل جمهوری اسلامی است جلوگیری کنند؛ این هدف استکبار از این همه تبلیغات بوده است.
تبلیغات جزو پُرخرجترین کارها در دنیاست و امروز در اقطار دنیا با روزنامه، روزنامههای کثیرالانتشار، مجلات، روزنامههای محدود، روزنامههای محلی، با رادیوها، با تلویزیونها، با هر وسیلهای که در اختیار استکبار جهانی قرار بگیرد، با تحریک فلان نویسنده، فلان عالِمنما، فلان روشنفکرنما، فلان سیاستمدار، فلان مسئول یک کشور، آنچه بتوانند، روزبهروز علیه انقلاب و علیه نظام اسلامی حرف میسازند، جعل میکنند، و در ترسیم زشت سیمای جمهوری اسلامی در دنیا همکاری و همدستی میکنند. این کاری است که [تا] امروز، هشت، نه سال است که شروع کردهاند؛ تازه هم نیست، مربوط به ضعفها و مشکلات جمهوری اسلامی هم نیست. ما نمیگوییم ما ضعفی نداریم، ما نمیگوییم در جمهوری اسلامی هیچ عیبی وجود ندارد، اما اگر عیبی هم وجود نداشت، آنها میساختند؛ کما اینکه دارند صدها برابر آنچه که وجود دارد میسازند و -تازه آن چیزهایی که از نظر ما عیب است، بعضیهایش از نظر آنها حُسن است- خوبیها و زیباییهای جمهوری اسلامی را زشت ترسیم میکنند و به دنیا منعکس میکنند. این خلاصهای بود در باب تبلیغات.
البته حالا جمهوری اسلامی یک نیروی طبیعی و ذاتی دارد، یعنی چه مسئولان ما، چه مردم ما، چه سخنگویان ما، چه حرفهای این نظام، هرجا که در دنیا برود و منعکس بشود و به گوشها برسد و چشمها او را ببینند، در یک دایرهی محدودی میتواند حرفهای دشمنان را خنثی کند؛ اما آن چیزی که از همهی وسایل برای استکبار ناخوشایندتر و تلختر است، آن تریبون عظیمی است که اسلام و جمهوری اسلامی و ملت ما در او و بهتر از همهجا میتوانند چهرهی نظام جمهوری اسلامی و چهرهی ملت ایران را، نه به حرف بلکه در عمل، تصویر کنند و در مقابل چشم تمام ملّتهای اسلامی قرار بدهند و آن عرصهی حج خانهی خداست.
در جاهای دیگر ما حرف میزنیم، اما در حج مردم دنیا واقعیت را میبینند. در جاهای دیگر ما از دور برای مردم دنیا روایت میکنیم [و] حکایت میکنیم، در حج، مردم مسلمین دنیا (۱)، نظام جمهوری اسلامی و انسان معتقد به انقلاب را از نزدیک مشاهده میکنند. اینها با هم خیلی فرق دارد. در جاهای دیگر یک زبان، ایدهها و آرمانهای جمهوری اسلامی و انقلاب را فریاد میکند، در حج هزاران و دهها هزار انسان از اعماق دل، از صمیم قلب، شعارهای انقلاب و شعارهای اسلام را فریاد میکنند. در حج نظمِ مردم ما، ادبِ مردم ما، ایمانشان، استقامتشان، شجاعتشان، هوشمندیشان، آگاهیشان از مسایل سیاسی، گستاخیشان در مقابل قدرتهای پوشالی دنیا، جرأتشان در محکوم کردن همهی بتها و اندادالله در همهجای جهان اسلام در مقابل چشم مردم در یک صحنهی بسیار شورانگیز و پرهیجان نمایش داده میشود. حج، بزرگترین تریبون برای اسلام انقلابی و نظام اسلامی است، و این بهطور طبیعی بوجود آمد.
از سال ۵۸ که اولین حج در نظام جمهوری اسلامی شروع شد، همهی مسلمانهای دنیا متحیر بودند که این چه حادثهی عظیمی است که اتفاق افتاده [است]. بنده آن سال خودم حج بودم؛ در مکه، در عرفات، در منی و در همهجای مراسم، وقتی که ایرانیها حرکت میکردند و میرفتند -البته آن روز، این حرکت عظیم هماهنگی که چند سال است وجود دارد، به صورت راهپیمایی به این عظمت نبود - مردم قهرمان ایران، مذهب(۲) و آیتی بودند از قدرت ایمان، شجاعت، علاقهمندی، اخلاص، فداکاری، خستگیناپذیری در راه هدفشان؛ و این، چشمِ مسلمانها را خیره میکرد، در دلِ آنها اثر میگذاشت، آنها را نسبت به اسلام، پایبندتر میکرد، آنها را نسبت به ایدهی انقلاب مؤمن میکرد.
بسیاری از کسانی که تا قبل از سفر حجّشان نسبت به ایران و جمهوری اسلامی و مردم ما آشنایی ندارند یا نظر موافقی ندارند، وقتی میآیند حج، آن کاروان عظیم انسانهای مؤمن و شجاع را میبینند، آن فریادهای کوبنده و تکاندهندهی «اللهاکبر» را میبینند، شعار وحدت مسلمانها را - که امروز قرنهاست که دشمنان دارند کوشش میکنند این شعار را از بین ببرند - از زبان صد هزار، صد و پنجاه هزار، دویست هزار مسلمان، با یک آهنگ واحد، آن هم با منش و حرکتی که خودش نشاندهندهی همان وحدت و انسجام است میشنوند، شعار نه شرقی و نه غربی را - که امروز حتی گردنکلفتها و قهرمانهای دنیای سوم هم جرأت نمیکنند با صراحت و شجاعت و قاطعیت بگویند - از زبان آنها با این صراحت و روشنی میشنوند، وقتی این چیزها را میبینند و میشنوند، متحول میشوند؛ میفهمند یک حادثهی عظیمی در این گوشهی دنیا، در این نقطهی از عالم اتفاق افتاده و این حادثه، منبعث از اسلام است و مهم این است. میفهمند معجزهگری اسلام را در ساختن یک ملتی؛ میفهمند دست قدرتمند اسلام را در دمیدن روح قدرت در انسانهای ضعیف؛ میبینند که دولتها و کشورها و نظامها در دنیا بعضی به شرق متکی هستند و بعضی و به غرب، اما حتی به اتکای اربابهایشان هم آن شجاعت و قدرت را ندارند که بتوانند تصمیمگیری کنند و از حقوق ملتشان دفاع کنند؛ اما یک ملتی در دنیا پیدا شده، یک نظامی بوجود آمده، یک انسانهایی ساخته شدهاند که بدون اتکای به شرق و غرب، و فقط با اتکای به خدا احساس قدرت میکنند، احساس شخصیت میکنند، از قدرتها نمیترسند. این، در درون مسلمانهایی که این منظره را میبینند یک تحولی بوجود میآورد. آنها برمیگردند به کشورهایشان؛ و جزو نقلها و داستانها و خبرهای رایجی که از حجِ خانهی خدا، حجاج کشورهای اسلامی برای اهل خودشان و همشهریهای خودشان میبرند، قاعدتا یکی، همین منظرهی عظیم و باشکوهی است که بوسیلهی حجاج ایرانی در مکه و مدینه بوجود میآید. کدام تریبون بهتر از این؟ کدام صحنه برای نشان دادن خلوص نظام اسلامی و قدرتنمایی و معجزهگری اسلام در ساختن انسان مؤمن از این بهتر و کدام انگیزه برای تشویق مسلمین عالم به وحدت و بازگشت به اسلام و به ایمان [و] به قرآن از این مؤثرتر است؟
این وضعیت حجی است که ما در این هشت سال، نه سال تا امروز داشتیم. استکبار جهانی در مقابل یک چنین حادثهی عظیمی چه موضعی باید بگیرد؟ خیلی روشن است! آن کسانی که میلیاردها خرج میکنند تا بتوانند دور جمهوری اسلامی یک حصار فولادین غیر قابل نفوذ بکشند که ایدهها و فکرهایش از او عبور نکند و به ملّتها نرسد، و این شعلهی مقدس در دیگر کشورها نگیرد، اینها تحمل نمیکنند که ببینند این ملت آمده در این عرصهی عظیم جهان اسلام [و] اینجور دارد خودش را نشان میدهد. معلوم است که عکسالعمل نشان میدهند و این عکسالعمل را از سال دوم، سوم نشان دادند. هر سال یک مشکلی بوجود آوردند، هر سال یک حادثهای درست کردند؛ حوادثی که اگر غیر از ملت ما، ملت دیگری بود و غیر از ایمان انقلابی، انگیزهی دیگری بود، ممکن نبود که حجاج سالهای بعد بتوانند به همان روش و همان ترتیب عمل کنند؛ منتهی برای مردم ما، این چیزها مانع به حساب نمیآید. مردمی که سالهای پیش از انقلاب را دیدند، دوران انقلاب را از نزدیک آزمایش کردند، مشکلات این هشت، نه سالِ طول پیروزی انقلاب را با همهی وجودشان لمس کردند، مگر اینها از این مشکلها میهراسند؟ مگر وقتی که یک چنین موانعی برایشان پیشآمد کرد، پشت میکنند؟ هر سال از سال قبل بهتر، باشکوهتر، قویتر و پُرتپشتر شد. بالاخره دیدند باید یک عکسالعمل قاطع نشان بدهند و این عکسالعمل قاطعشان بود.
این حادثهی امسال -آنطوری که تا حالا قرائن نشان میدهد، تا بعد جزئیات بیشتری معلوم بشود و ابعاد حادثه بیش از این بدست بیاید- برای جلوگیری از حج اسلامی ملت ایران و برای جلوگیری از شعار «اللهاکبر» و «لاالهالاالله» و «وحدت اسلامی» و «لا شرقی و لا غربی» که برای مسلمین جاذبه دارد، از قبل طراحی شده بود.
طراح حادثه را لازم نیست خیلی زحمت بکشیم تا پیدا کنیم. همهی کسانی که با گسترش انقلاب مخالفند و همهی کسانی که از اسلام میترسند و همهی کسانی که از شعار لاالهالاالله به خود میلرزند، اینها در این حادثه به نحوی شریکند. البته طبیعی است که آن کسانی که در خود صحنه حضور داشتند، عاملین حادثه بودند و ممکن است حتی در انجام این فاجعهی هولناک از دیگران هم کمک گرفته باشند و طراح قضیه و خطدهندهی اصلی و تشویقکننده هم آن کسی است که بیش از همه میترسد، یعنی استکبار امریکایی؛ لذا شما میبینید [که] دولت سعودی و پلیس سعودی مردم ما را به رگبار بستند و به شهادت رساندند، اما در تمام این تظاهراتِ اظهار نفرتها و انزجارهایی که از این عمل، از مردم ما سر زد، از اولین و قویترین و پرشورترین شعارها، «مرگ بر امریکا» ست.
بهطور خلاصه، استکبار جهانی و رژیم امریکا، نُه سال است [که] با تبلیغات دارد با جمهوری اسلامی میجنگد؛ هفت سال است که جنگ تحمیلی را علیه نظام اسلامی شروع کرده و به تمام طرق و شیوههای ممکن برای سرکوب انقلاب، یا برای جلوگیری از گسترش انقلاب متوسّل شده [است]، حالا ناگهان میبیند از یک مظهرِ روشنِ صریحِ بلندی، این زلال جمهوری اسلامی خودش را آشکار کرده و در معرض دید و احساس تمام مسلمین دنیا قرار داده است. طبیعی است که احساس خشم و عجز میکند و درصدد بر میآید مقابله کند. «و مکروا مکرا» این مکری بود که با انقلاب اسلامی کردند. این مکر، آن توطئهای بود که علیه انقلاب اسلامی در روزهای حج طراحی کردند.
هر کسی که در این جریان بعد از حادثه، فعّالتر و خوشحالتر به نظر میآید، این تهمت که او هم در طراحی دست داشته، نسبت به او موجّهتر جلوه میکند؛ این فکر که او هم دخیل است و در گناه بزرگ این حادثه بوده، بیشتر منطقی جلوه میکند. ببینید مرتجعین منطقه، همه خوشحالی کردند، همه با قاتلینی که حمام خون به راه انداخته بودند، همدردی کردند، در حقیقت به او تبریک گفتند که توانسته یک چنین کاری را انجام دهد. «و مکروا مکرا» آنها مکر کردند، اما «و مَکَرنا مکرا» خدا میگوید ما هم، مقام قدرت ربوبی الهی هم، علیه مکرکنندگان مکر کردیم، اما «و هم لا یشعرون» آنها خودشان نمیفهمند که در دام خدا افتادند. در همان حالی که خیال میکنند انقلاب را در مشکل و در محصور قرار دادند، در حقیقت به تدبیر الهی، خودشان در مشکل و در محصور قرار گرفتهاند. در همان حالی که خیال میکنند ضربه زدهاند، در حقیقت ضربه را خوردهاند و نتایج این ضربهی شدید را که به دست قدرت الهی و با نابخردی خودشان بر آنها وارد شده، خواهند دید. «فَانظُرْ کیفَ کَانَ عاقبهُ مَکرِهِم » سرانجام و فرجام این گناه بزرگی که آنها انجام دادند، گریبان آنها را خواهد گرفت و آنها را رها نخواهد کرد.
در تمام دورانِ انقلاب، ما این سنت الهی را تجربه کردیم، هرجایی که ضربهی دشمن -از نظر خود او- به ما شدیدتر بود، برای انقلاب و پیشرفت انقلاب و زنده کردن اسلام و انگیزه دادن به مردم، همان ضربه مؤثرتر بود. در ماجرای هفده شهریور در تهران و در ماجراهای کشتارهای عمومی در سراسر کشور در سالهای ۵۶ و ۵۷، دستگاه نادان نابخرد ستمشاهی خیال میکرد دارد قاطعیت به خرج میدهد. اگر از او میخواستند که تو چرا این کار را کردی، میگفت من میخواهم با این عده قاطعیت به خرج بدهم، مسأله را تمام کنم و غائله را ختم بدهم؛ و نمیدانست که همین چیزی که او آن را اعمال قاطعیت به حساب میآورد و میخواست به خیال خودش آتش را با آن خاموش کند، همان، هیزمی در این آتش خواهد شد و آن را شعلهورتر خواهد کرد.
اینجا نیز همینطور است. درست است که یک عده مسلمان مظلوم غریب را بدون هیچگونه جرمی در مقابل خانهی خدا قربانی کردند، درست است که عید قربان ما را به معنای واقعی عید قربان کردند، ما امسال قربانیهایمان، قربانیهای ارزشمندی هستند، امسال در روز عید قربان ما میتوانیم به ساحت پروردگار عالم عرض کنیم: بارالها! این چند صد نفر زن و مرد مظلوم حاجی، قربانی راه تو هستند؛ اینها قربانی خانهی خدا هستند، اینها قربانی حج هستند، اینها قربانی قرآنند، اینها قربانی لاالهالاالله هستند، اینها قربانی اللهاکبر هستند، اینها همان کسانی هستند که به فرمایش امام از چشمهی زمزمِ عشق وضو گرفتند و به اقیانوس شهادت پیوستند. اینها خوب مصداقهایی شدند برای آن چهرهای که دست ماهر و هنرمند خداییِ امام عزیزمان در آن پیام به آن زیبایی ترسیم و تصویر کرد (۳). بله، این قربانیها را ما دادیم اما درست مثل همان حوادثی که دشمنان خدا خیال کردند که با آن حادثه مشکل خودشان را برای همیشه حل کردند، اما همان مشکل طوقی میشد، به گردنشان میافتاد و آنها را به خاک فرو میآورد، این حادثه [هم] همانطور خواهد شد. این هم طوقی خواهد شد بر گردن قاتلان و جنایتکاران و آنها را خم خواهد کرد و به زانو در خواهد آورد و به خاک سیاه خواهد نشاند.
البته امروز با کمال دستپاچگی، عمّال استکبار جهانی و خود رژیم سعودی دارند تبلیغات میکنند [تا] شاید بتوانند از آثار تلخ این حادثه برای خودشان جلوگیری کنند. میدانند که این خونها در دنیا هیجان خواهد آفرید. میدانند مسلمانها آرام نخواهند ماند و خون اثر خودش را خواهد کرد. دارند توجیه درست میکنند! از جملهی حرفهایی که در دنیا رایج میکنند، این است که به جنگ شیعه و سنی مربوط است؛ این دروغ محض است. ما مسألهی شیعه و سنی و جنگ مذهبی را در کشور خودمان حل کردیم، در سطح دنیا هم هرجا نفس ما رسید، حل شد. آنجایی که مشکل هست، دستهای استکبار است که مشکل را درست میکند. در همین راهپیمایی، از برادران غیر ایرانی و بسیاری از دنیای اسلام که شیعه هم نیستند شرکت داشتند. در همان وقتی که این حادثه برای حجاج ایرانی پیش آمد و زنهای مجروح، مردهای مجروح، انسانهای خسته و زخمدیده محتاج پناه بودند، [مسلمانان] از کشورهای اسلامی، از پاکستان، از ترکیه، از بسیاری کشورهای دیگرِ اسلامی، درِ خانههایشان را باز کردند، درِ مسافرخانهها را باز کردند، بغل زدند این مجروحین را به خانههای خودشان بردند، از آنها حمایت کردند، به آنها آب دادند، زخمشان را بستند و کمک کردند. دنیای اسلام «لاالهالاالله» میخواهد، «وحدت» میخواهد. مسأله، مسألهی جنگ مذهبی نیست. بله، جنگ است؛ جنگ بین دو بینش است؛ در این شکی نیست! جنگ بین بینش انقلابی اسلام و بینش امریکایی اسلام است؛ در این بحثی نیست! اما این جنگ بین تظاهرکنندگان و آن کسانی است که به آنها حمله کردند. کی به آنها حمله کرد؟ آن تفنگبهدستها و چماقبهدستهایی که با اسلام امریکایی خو گرفتند و از این دو کلمهی «اسلام» و «امریکایی»، باز امریکاییاش را میخواهند؛ اسلامش هم نبود، نبود! جنگ بین اسلام انقلابی و اسلام امریکایی هست. جنگ بین اسلام حقیقی و اسلام دروغین هست، اما جنگ بین شیعه و سنی مطلقا نیست.
عدّهای از روحانینمایان در بعضی از کشورهای اسلامی و در خود عربستان - آنطوری که شنیدیم - قبل از ایام حج و بعد از او، در روزنامهها، در نوشتهها تبلیغ میکردند که راهپیمایی بدعت است، سیاست بدعت است و این در حالی است که خانهی خدا و مکهی مکرمه و ایام حج بزرگترین جایگاهی بوده که همیشه، در طول تاریخ اسلام و در صدر اسلام، خلفای اسلام [و] زمامداران اسلام از این اجتماع عظیم برای رساندن حرفهایشان به مردم استفاده میکردند. خود پیغمبر خدا اولین پیامی که برای حج فرستاد و امیرالمؤمنین را فرستاد که بخواند، پیام برائت از کفار و مشرکین بود. پیام برائت از کفار و مشرکین جزو ذات حج است، جزو طبیعت حج است. بدعتکار، آن روحانینمایانی هستند که میخواهند به بعضی از احکام خدا ایمان [بیاورند] و به بعضی از احکام دیگر پشت کنند. میخواهند نماز و روزه و حج باشد، اما جهاد و امربهمعروف و آگاهی نباشد. میخواهند اسلام و عبادت و مراسم حج و هر چیز دیگری در خدمت مطامع اربابان آنها باشد. بدعت آن است.
یک عدّهای هم شروع میکنند به بزرگ کردن خدمات رفاهی دولت سعودی که البته وظیفهی هر دولتی که میزبان مسلمانهاست و خودش را آنجا متولّی آن دستگاه میداند، همین است. اینها، آن مقداری که استفاده میکنند، یقینا خیلی کمتر از آن را مصرف میکنند. آن مقداری که توی جیب میریزند، به مراتب بیشتر از آنی است که اینها در راه رفاه حجاج مصرف میکنند و هر کاری که کردند، البته وظیفهشان است؛ اما این رفاهی که در آن، اینجور کشتار هم در بیاید، فایدهاش چیست؟ کاش آن همه تأسیسات بظاهر باعظمت و باشکوه را درست نمیکردند و خانهی خدا را و مدینهی منوره را در همان حال صفای معنویاش نگه میداشتند و به همان شکل محقّر میگذاشتند باشد، اما به حجاج بیتالله متعرّض نمیشدند؛ که شکوه و عظمت حقیقی، شکوه و عظمت انسانها است نه ساختمانها و بناها. این چه رفاهی است که در کنارش خونریزی حجاج مظلوم ایرانی است؟!
بنابراین ما شک نداریم که حوادث و دنبالهها و پیامدهای این حادثه به زیان استکبار جهانی است و ما آنچه وظیفهمان در این مورد باشد، بلاشک انجام خواهیم داد و ما در مقابل این حادثه و فاجعه، فقط هم عربستان سعودی را مجرم نمیدانیم، بلکه همانطوری که گفتیم [امریکا را مجرم اصلی میدانیم]. اگرچه امریکاییها منکر شدند که در این حادثه دست داشته باشند و گفتند ما دخالتی نداشتیم؛ البته اگر منظور این است که آنها سرباز نفرستادند که مردم را بکشند، این را ما میدانیم که آنها سرباز نفرستادند و آنها هرگز این کار را نمیکنند، سربازان سعودی برای آنها کافی هستند؛ اما دخالت آنها به معنای طراحی، توطئهسازی و زمینهسازی و تشویق دولت سعودی به این کار است و کمک به عاملین این حادثه است و اینکه سیاستگذاری، اساسا سیاستگذاری امریکایی است، در این هیچ تردیدی نیست. طرف مقابل، بنابراین سعودی نیست؛ عربستان طرف قویتر و بزرگتر نیست؛ بلکه امریکا طرف قویتر و بزرگتر است و -ما- در مقابله با این حادثه و در گرفتن انتقام این خونها، همان چیزی که ملت ایران آن را فریاد میکند و میخواهد که انتقام گرفته شود، یقینا این انتقام هم متوجه سعودی خواهد بود و هم متوجه امریکا.
همهی شما برادران و خواهران عزیز نمازگزار را توصیه میکنم و دعوت میکنم به اینکه یاد خدا را فراموش نکنید، به خدا توکل کنید، به لطف الهی اعتماد داشته باشید، و بدانید که با ایمان و با تقوی و با استمداد از خداست که انسان میتواند بر این مشکلات فائق بیاید و دشمنان را سر جای خود بنشاند و من همهی شما را به تقوا و ذکر الهی توصیه میکنم.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
قل هوالله احد. الله الصّمد. لم یلد و لم یولد. و لم یکن له کفواً احد.
خطبهی دوم:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
در خطبهی دوم، چون وقت گذشته است، من اکتفا میکنم به اینکه چند دعا کنم و شما برادران و خواهران نمازگزار، بعد از نماز و دعا و تضرعِ پیش پروردگار، این دعاها را آمین بگویید؛ لکن قبل از آن، این خبری را که یقینا دلهای شما را شاد خواهد کرد، به شما بدهم:
در مرزهای غرب کشور - همانطوری که اطلاع پیدا کردید - پریشب عملیاتی بود که دیروز اعلام شد (۴)، ادامهی این عملیات بوسیلهی رزمندگان اسلام و جوانان سلحشور و مؤمن، دیشب انجام گرفت و به فضل الهی، دیشب هم یک ضربهی بسیار قاطع و قوی بر پیکر دشمن وارد آمد. در مرحلهی اول این عملیات - که پریشب انجام گرفت - که بلندیهای «دوپازا» را رزمندگان ما تصرف کردند، در حقیقت یک ضربهی بزرگی بر دشمن وارد آمد. این بلندیها همانهایی بود که دشمن با تسلط و تصرف آنها، بر شهر سردشت و دشت وسیع پیرامون شهر سردشت مسلط بود. رزمندگان ما وقتی که آن بلندیها را گرفتند، این دید و امکان را از آنها گرفتند و بر بخش مهمی در آن منطقه - بر شهر «قلعهدیزه» و بر همان دشتی که در آنجاست، تسلط پیدا کردند. این مال مرحلهی اول بود؛ اما در مرحلهی دوم، باز هم این عملیات پیشتر رفت و منطقه به شکل بسیار قویتر و محکمتری در اختیار رزمندگان ما قرار گرفت که با ۹۰ اسیری که دیشب از دشمن گرفتند، اسرای این عملیات از پریشب تاکنون از ۲۰۰ تا هم متجاوز شد و به فضل الهی امروز رزمندگان ما در کمال قدرت در آن منطقه تحکیم شدند و دشمن با توجه به وضعیت منطقه در مشکلات زیادی قرار گرفته و بیشتر هم قرار خواهد گرفت.
پروردگارا به محمد و آل محمد تو را سوگند میدهیم که رزمندگان ما را موفق و پیروز کن!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد این جنگ را به سود اسلام و به دست رزمندگان عزیز ما به پیروزی نهایی برسان!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد با همت این ملت و با بازوی توانای رزمندگان عزیزمان، استکبار جهانی را به خاک مذلت بنشان!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد حج امسالِ قربانیدادههای کشور قرآن و ملت اسلام را به فضل و کرمت قبول کن!
پروردگارا بر برادران و خواهران عزیز حجاج ایرانی ما که این روزها در آن اماکن مقدسه و متبرکه با توجه بیشتر به خدا و با حال دعا و تضرع بیشتر و پُرسوزتری که دارند، پروردگارا به حق محمد و آل محمد آنها را مورد لطف و فضل خودت قرار بده!
پروردگارا مقاومت پُرشکوه مردم ما در ماجرای خونین جمعهی مکهی مکرمه را، که ما گوشههایی از آن را فقط دیدیم و آن صبر و حلم و استقامت و سکون نفس و آرامشی که از ایمان این مردم سرچشمه میگرفت، بخشی از آن را مشاهده کردیم، پروردگارا این سکون، این آرامش، این متانت را برای آن عزیزان و برای همهی ملت ما باقی نگه دار!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد امام عزیز ما را که سرچشمهی زلال معنویت و روح عرفان و آگاهی و تفکر انقلابی برای ملت ماست، پروردگارا برای اسلام و مسلمانان حفظ کن!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد وجود شریف امام را همواره موفق و مؤید و مهدی به هدایت خودت قرار بده!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد شهدای عزیزِ مظلومِ غریبِ این حادثه را با شهدای صدر اسلام محشور کن!
پروردگارا به بازماندگان آنها صبر و اجر عنایت بفرما!
پروردگارا به حق محمد و آل محمد این امت اسلام و قرآن را، این سربازان دین خودت را با حمایت و رعایت و لطف خودت نگه دار و به آنها فضل عمیم خودت را شامل بفرما.
والسلامعلیکمورحمهاللهوبرکاته
پانوشت:
۱- احتمالا مردمِ مسلمان دنیا ۲- احتمالا مظهر ۳- اشاره به پیام ۶ مرداد ۱۳۶۶ امام خمینی به حجاج بیتالله الحرام:... مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابلهی جدی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و... از همهجا و همهی سرزمینها و خصوصاً از کعبهی حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزیز، از بهترین و مقدّسترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد به کعبهی بالاتری رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابیعبدالله الحسین علیهالسّلام از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از تَوضّوء زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امّتی شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند که نه ابرقدرت شرق یارای مقابلهی آنان را داشته باشد نه غرب... ۴- عملیات نصر ۷
منبع: روزنامهی «رسالت»؛ تاریخ ۱۳۶۶/۵/۱۷
احسنت