بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با اعضای جهاد دانشگاهی - ۱۳۷۸/۵/۱۴
تاریخ: ۱۴ مرداد ۱۳۷۸
مخاطب: اعضای جهاد دانشگاهی و جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
خیلی خوشوقتم از این که بحمدالله آن نهال نورس امیدبخش، امروز به درخت تناور و ثمربخشی تبدیل شده است. جهاد دانشگاهی از اول که بهوجود آمد، هم امیدهایی را با خود داشت و نویدهایی را میداد، هم با مخالفتهای جدی روبرو بود. عمدهی مخالفتها با این فکر و این تصور بود که حضور یک مجموعهی جوان انقلابی در دانشگاههای کشور، با انگیزههایی که آنها از جهت دینی و ایمانی و انقلابی دارند و با وظایفی که برای خودشان تعریف کردهاند، برای سلیقههایی بههیچوجه خوشایند نیست.
انگیزه، این بود؛ میخواستند چنین چیزی که ابعادش برای آنها نامشخص و نامعلوم و مزاحمتش برای بعضیها قطعی بود، در دانشگاهها نباشد؛ لذا با جهاد دانشگاهی، خیلی مخالفت کردند. بالاخره یک روزی هم همین نهال انقلابیِ خودرویِ امیدبخش، به یک نهاد رسمی با وظایف مشخصی تبدیل شد.
گمان بنده - هم آن وقت، هم حالا - این است که با اینکه مسئولیتهای جهاد دانشگاهی را در دو سرفصل منحصر کردند - سرفصل تحقیقات و سرفصل امور فرهنگی - و در واقع یک نوع محدودیت به نظر میرسید، اما همین دو سرفصل، همهی آن چیزهایی را که جهاد دانشگاهی از اول بهطور مبهم یا بهطور تفصیلی به عنوان وظایف خودش تعریف کرده بود، میتوانست در خودش بگنجاند و بحمدالله گنجاند. امروز جهاد دانشگاهی، پژوهشکدههای متعدد و کارهای تحقیقاتی بسیار خوب در بخشهای مختلف دارد. همانطور که جناب آقای منتظری فیالجمله گزارش کوتاهی دادند - بعد انشاءالله تفاصیلش را مطلع بشویم - حتی در زمینههایی که معمول و معهود نبوده است که تحقیقات دانشگاهی عمیق و علمی بر روی آن انجام بگیرد - در زمینههای مسایل کشوری - مسایلی دارد در آنجا تحقیقات میشود و خیلی خوب است.
حالا این دو سرفصل که میتواند همهی آن گسترهی وسیع را در خودش جمع کند، بدین خاطر است که با سرفصل پژوهش میتواند دانشگاهها را در سهمی که جهاد دانشگاهی بر عهده میگیرد، از حالت رکود، توقف، تکیهی بر محفوظات و انقطاع از تحقیقات، بهکلّی خارج کند. بههیچوجه نمیخواهیم نهادهای دانشگاهی، اساتید محترم دانشگاه و مدیریتهای تحقیقاتی را ندیده بگیریم؛ اما وقتی نهادی و مجموعهای با خصوصیات جهاد دانشگاهی - جوان بودن، انقلابی و دینی بودن، به وظیفهی اعتقادی و ایمانی و انقلابی بیش از وظیفهی اداری تکیه کردن - متعهد و متصدی کار پژوهش بشود، قاعدتاً پژوهش باید معنا و کیفیت دیگر داشته باشد و جهش و رشد بیسابقهای پیدا کند.
بنابراین، حرکت در جهت علمی و تحقیقی کردن دانشگاههای کشور را در این سرفصل گنجانده است که در جهاد دانشگاهی از اول کار، همین تحول کیفی علمی دانشگاهها مورد نظر بود؛ و کیست که نداند دانشگاههای کشور قبل از انقلاب، بیشتر روخوانی داشت، چه برسد به ابتکار و نوآوری و خودباوری! حتی تعمّق هم در آن کم بود. البته اساتیدی بودند، دانشمندانی در آنجا تربیت شدند؛ لیکن نظام دانشگاهی، آن را بهوجود نمیآورد، بلکه یک وقت یک استاد راهنمای خوب، یک مربی دلسوز، یا یک شاگرد با علاقه، دنبال کاری بود و به جایی هم میرسید. روند کلی نظام دانشگاهی قبل از انقلاب، بههیچوجه تربیت کنندهی محقق و فراهم آورندهی پژوهشهای عمیق و ابتکاری و نوآوری و شکستن بنبستهای علمی نبود و این چنین چیزی را ترویج نمیکرد. شما میتوانید این کار را بکنید و بحمدالله دانشگاههای کشور بعد از انقلاب، پیشرفتهای بسیار خوبی داشته است که مطلقاً مربوط به قبل نیست. بنابراین سرفصل پژوهش، سرفصل بسیار مهمی است.
سرفصل دوم، مسألهی فعالیت فرهنگی است؛ این هم از لحاظ اهمیت، از جهتی حتی از آن سرفصل اول، مهمتر است. اگر ما بخواهیم عیوب ساختاری دستگاه علمی ما، یا بخصوص دستگاه دانشگاهی ما، یا قدری وسیعتر، بنای اجتماعی ما - همین تبعیضها و تفاوتها و احیاناً تمایل به سمت غیر حق در برخی از موارد عملی و روشی که ما الان داریم - برطرف بشود، تنها راه، تکیهی بر اسلام و مفاهیم اسلام ناب و گسترش دادن و ژرف کردن ایمان اسلامی است.
این تنها راه است و راهی است که در دسترس ماست. اگر ما بتوانیم در دانشگاه - در صف مدیریت اداری کشور، یا بهطور کلی نظام اداری کشور - این ایمان متعهدانهی اسلامی را عمق و گسترش بدهیم، همین مشکلاتی که الان داریم، برطرف خواهد شد. هرچه وضع ما از گذشته بهتر است، بهخاطر آن قسطی از ایمان است که داریم. هرچه وضع ما اشکال دارد و اشکالات قبل از دورهی انقلاب - اشکالات دوران طاغوت - برطرف نشده و استمرار پیدا کرده است - که متأسفانه از این موارد داریم - ناشی از این است که در آن بخش، ما این عامل نجاتبخش را به کار نگرفتهایم، یعنی ایمان عمیق متعهدانهی به اسلام ناب!
اسلام ناب که میگویم، معنایش تفسیری نیست که فلان مستشرق، یا فلان مستشرقنمای داخلی از اسلام میکند؛ نه، اینها همان کفهایی است که متأسفانه مخلوط مواد اصلی میکنند و بهکلّی آن را از ناب بودن میاندازند. نه، اسلام ناب، در کتاب و سنت است. باید کتاب و سنت را فهمید؛ شوخی بردار نیست. متن اسلام، قرآن و حدیث است؛ باید اینها را کسی بفهمد. فهمیدن اینها هم به شکل علمی، یک متد دارد، برفانبار نیست تا انسان بتواند اسلام ناب را پیدا کند.
البته امروز خوشبختانه اسلام ناب، در اساسیترین مسألهاش، یعنی مسألهی نظام حکومتی، در اینجا پیاده شده است. قالب کلی نظام، قالب اسلامی است؛ هرچه اشکال و ریختوپاش و ضایعات هست، ناشی از اشخاص ماهاست. اشخاص ماها ضعف داریم، عیب و ایراد داریم و بنای کلی را بدشکل و بدقواره میکنیم. قواره، قوارهی درستی است.
اگر دانشگاه کشور بتواند در درون دانشگاه، این عامل را گسترش بدهد - یعنی همان ایمان متعهدانهی به اسلام ناب - دانشگاه کشور از لحاظ علمی، اجتماعی، سیاسی و حفظ سقف پیشرو در همهی تحولات و پیشرفتهای اجتماعی، عالیترین نصاب خودش را در اختیار خواهد داشت. توجه میکنید؟ و این کاری است که از عهدهی شما و انجمنهای اسلامی برمیآید.
البته عدهای تلاش میکنند که قید «اسلامی» انجمنهای اسلامی را هم بیندازند! حتماً عدهای هم تلاش میکنند که مفهوم و بار ارزشی کلمهی جهاد را از جهاد دانشگاهی حذف کنند؛ یقیناً چنین تلاشهایی هست! باید با اینها مقابله کرد؛ یعنی باید با اینها مبارزه کرد. اصلاً جهاد، همین است؛ یعنی مقابله با دشمن متعرّض.
هر تلاشی جهاد نیست. ممکن است کسی بنشیند و فرض بفرمایید فکری بکند، تحقیقی انجام دهد، کتابی بنویسد، یا درختی غرس کند و جهاد هم محسوب نشود؛ ممکن است عیناً همین کارها را بکند و جهاد محسوب بشود. آنوقتی که در مقابل، دشمنی هست و شما با این کار دارید با آن دشمن، دست و پنجه نرم میکنید، اسم این کار در فرهنگ اسلامی، جهاد است؛ شکل مسلّحانه دارد، شکل علمی هم دارد. شما در دانشگاه میتوانید این جهاد را به بهترین وجهی انجام بدهید؛ یعنی گسترش فرهنگ عمیق اسلامی.
کارهای سطحی و سوری، اگر غلط نباشد، مفید است، اما در یک حدی؛ و اگر شکلهای غلط و انحرافی داشته باشد، مضر است. همین کارهای خوبی که خوشبختانه در دانشگاههای کشور انجام میگیرد - توجه به دین و اقبال به عبادات و این چیزهایی که بحمدالله روزبهروز هم در دانشگاهها در حال گسترش است، مثل نمازهای جماعت و جلسات دعا و اعتکاف و این چیزها - خیلی خوب است؛ منتها دایرهی تأثیر و مدت تأثیرش محدود است. اگر بخواهید این دایره را گسترش بدهید تا دلهای اهل تحقیق را هم در خود بگنجاند و اثر آن را آنچنان ژرفا ببخشید که با هیچ طوفان و تندبادی از جا کنده، یا حتی متزلزل نشود، باید کار عمیق و علمی بکنید. شماها میتوانید این کار را بکنید.
البته معنایش این نیست که از کمک متخصص، روحانی و عالم دینی بینیاز هستید؛ نه، بلاشک بینیاز نیستید. او یک کار میکند، شما یک کار؛ مجموعهی اینها یک حرکت عظیم و کامل میشود.
بههرحال همهی این چیزها موجب میشود که بنده در طول این سالهای متمادی، ارادت قلبی خودم به جهاد دانشگاهی را همچنان حفظ کنم. من با قطع نظر از اشخاص و گذشت زمان و تغییر افراد و آمدن و رفتنها و اختلاف سلایق و مذاقها و تغییراتی که آدمها میکنند - که انواع و اقسامش را در این چند ساله دیدهاید - جریان مستمری را مشاهده میکنم که به آن ارادت دارم و محبت میورزم و آن، همان اصل جریان جهاد دانشگاهی است.
عزیزان من، این را حفظ کنید؛ نگذارید این جریان از بین برود، روزبهروز آن را فیاضتر کنید. کاری کنید که آدمها نتوانند در سرنوشت آن اثر بگذارند. پایههای دینی و ایمانی و انقلابی آن را مستحکم کنید. امروز، هم دانشگاه، هم کل کشور، به این احتیاج دارد. از خدا کمک بخواهید و بهطور جدی، پیش خدای متعال تضرع کنید. این، حقیقتاً یک عامل مؤثر است که اگر امتحان کنید، اثر آن را یکایک خود شما خواهید دید. از خدا در همهی امور کمک بخواهید - البته خواستن و طلب واقعی، نه اینکه آدم فقط به زبان دعایی بکند - خواهید دید که خدای متعال همانطور که فرموده، "استجب لکم". تضرع، توسل، توجه و ارتباط با خدا را از دست ندهید؛ روزبهروز این را قویتر کنید و از انفاس حضرت بقیهالله - ارواحنافداه - استفاده کنید و استمداد بطلبید و نیت خود را این قرار بدهید که با این کار میخواهید محیط دانشگاهی کشور را به یک کیفیت برتر برسانید که آن به نوبهی خودش در حرکت عظیم جامعهی ما یک نقش اساسی و حیاتی خواهد داشت. انشاءالله موفق و مؤید باشید و خداوند همهی شما را محفوظ و موفق بدارد. از جناب آقای منتظری و دوستان و همکارانشان هم خیلی متشکرم.
والسلامعلیکمورحمهاللهوبرکاته
منبع: پایگاه سابق اطلاعرسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای