بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با هیئت امناى گروه هماندیشى تحکیم خانواده - ۱۳۹۵/۲/۲۰
در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ سه گروه «هیئت امناى گروه هماندیشى تحکیم خانواده»، «دستاندرکاران همایش ملّی صدف کوثر» و «شورای راهبردی جبههی فرهنگی حجاب و عفاف» به دیدار حضرت امام خامنهای رفتند و از بیانات ایشان بهرهمند گشتند که فقط بیانات ایشان خطاب به دستاندرکاران همایش ملّی صدف کوثر به صورت رسمی منتشر شده است. «روشنی خورشید» متن بیانات ایشان خطاب به هیئت امناى گروه هماندیشى تحکیم خانواده را منتشر میکند.
تاریخ: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
مسألهی خانواده خیلی مهم است. خانواده کانون پرورش خصلتهای خوب و رفتارهای خوب، و نیز خصلتها و رفتارهای بد [است]. اگر توانستیم خانوادهی خوب و امن ایجاد کنیم در جامعه، یقیناً گام بزرگی برداشتهایم در راه ایجاد جامعهی اسلامی؛ هدف، ایجاد جامعهی اسلامی است. اشکال کار این است که اولا اساس خانواده با امواج خیلی تند و بیرحمانهی تبلیغات غربی دچار تزلزل و تهدید است؛ یعنی یکی از مسائل اساسی که امروز در تمدّن غربی وجود دارد چیزهایی است که منتهی میشود به فروریزی و فروپاشی خانواده؛ این امواج سرازیر میشود، سرریز میشود به جوامع دیگر از جمله جوامع اسلامی؛ جامعهی ما. امروز شما ملاحظه میکنید تبلیغاتی دارد انجام میگیرد در ردّ تشکیل خانواده که اصلاً به تشکیل خانواده چه نیازی وجود دارد؛ نه نیاز جنسی احتیاج دارد به [تشکیل] خانواده؛ نه فرزندآوری نیاز دارد به [تشکیل] خانواده؛ بنابراین خانواده چیست؟ یک تعهّدِ بیخودی. این دارد تبلیغ میشود، یعنی برای این استدلال میشود؛ هم کتاب مینویسند، هم مقاله مینویسند، هم در تبلیغات هنری -سینما و فیلم و تلویزیون- و مانند اینها در سطح دنیا ترویج داده میشود. خب، ترشّحاتش به اینجا هم میرسد؛ بنابراین کار حمایت و حراست از بقای خانواده و حراست از خانواده کار بسیار مهمّی است.
اوّلین خواهش من از جنابعالی(۱) و آقایان و خانمهایی که دستاندرکار این قضیّه هستند این است که به عمق مسأله خیلی توجّه بشود؛ یعنی بهعنوان یک کار، مثل بقیهی کارهایی که میکنیم -کارهای مهمّ اجتماعی- نگاه نشود؛ این قضیّه خیلی قضیهی عمیقی است. جبههای که در مقابل این کار قرار دارد جبههی وسیع و پرتوانی است؛ و انگیزهها هم هست. متأسّفانه ما در درون جامعهی خودمان، نشانههایش را داریم میبینیم؛ الان دختر و پسر عزب و بیهمسر در کشور ما خیلی زیاد است؛ زیادتر از اندازهای است که قاعدتاً باید وجود داشته باشد. (۲) خب، این یک پدیدهی بدی است، این منشأ آثار بسیار بدی است؛ یعنی بنابراین یکی از چیزهایی که باید دنبالش بود مسألهی ایجاد ازدواج و تسهیل ازدواج است؛ این جزو کارهای اساسی است که باید انجام بگیرد.
آن کار بزرگ، یعنی کار خانواده، ابعادی دارد، گوشههایی دارد؛ یکیاش این است که شما ازدواج را بتوانید ترویج کنید. واقعاً بنشینند فکر کنند صاحبان فکر، ببینند [برای] اینهمه دخترانی که در خانه هستند، اینهمه پسرهایی که بدون همسر هستند چه کار میتوانیم بکنیم، چهجور میشود و چه تدبیری و چه راه و روش درستی وجود دارد که ما از این تعداد کم کنیم و ازدواجها را زیاد کنیم.
بعد مسألهی طلاق است که حالا شما در آن جلسهی آسیبهای اجتماعی بودید، بنده روی مسألهی طلاق تکیه کردم. طلاق، واقعاً آفتی است؛ طلاقهای توافقی، طلاقهای آسان، طلاقهای ناشی از یک اختلاف مختصر جزئی. درحالیکه قرآن به ما میگوید: فَابعَثُوا حکماً مِن اهلهِ وَ حکماً مِن اهلِها إن یُرِیدا إِصلاحاً یوفقِ اللهُ بَینَهُما؛ ما باید کاری کنیم که نگذاریم این اختلافات کوچک به جاهای عمیق برسد و در نهایت به طلاق منتهی بشود. این هم این مسأله است.
مسألهی بعدی سلامت درون خانواده است؛ یعنی رفتارهای زن و شوهر و حقوق زن و شوهر. در جامعهی ما متأسّفانه به تَبَع خیلی از جاهای دنیا، شأن زن شناختهنشده است. در نظر اسلام و در نگاه کلیای که اسلام دارد، زن همان است که در این جملهی «اَلمَرأَهُ رَیحانَهٌ وَ لیسَت بقهرمانه» است؛ مثل یک گل. یک گل، وجودش لازم است و نگهداریاش لوازمی دارد: وَ لیسَت بقهرمانه؛ منظور از قهرمان، این قهرمان متعارف ما نیست، قهرمان یعنی کارگزار؛ یعنی در واقع رئیس خدمه. اینجوری نیست که خانم در خانهی شما مسئول خدمتگزاری باشد، حالا ولو بهعنوان رئیس خدمه؛ قضیّه این نیست. وَ لیسَت بقهرمانه؛ قهرمان در تعبیرات عربی و در اصطلاحات رایجِ ادبیات عرب عبارت است از آن کسی که ملک شما را برایتان اداره میکند؛ یعنی کارهایتان را انجام میدهد؛ [وقتی] شما صاحب یک ملکی هستید، یک قهرمانی دارید؛ میگوید زن اینجوری نیست. حالا شما ببینید اگر در یک خانوادهای، در یک جامعهای، به زن با این چشم نگاه بشود، اوّلاً تکریم او، حفظ حرمت او، برخورد ملاطفتآمیز با او و مسائل فراوانی که دنبالش هست، چقدر موجب میشود که زن احساس امنیّت کند، احساس آرامش کند. در اسلام نگفتهاند که زن نرود بیرون کار کند؛ اصلاً این نیست. حالا اینکه بعضی از مخالفین این گرایش اسلامیِ زن، فوراً میچسبند به اینکه شما نصف نیروی کار جامعه را معطّل میگذارید، چنین چیزی نیست؛ کسی نگفته کار نکنند، [اگر] میتوانند کار کنند، کار کنند؛ منتها با این دید کار کنند، با این نگاه کار بکنند؛ کاری که به آنها محوّل میشود کاری باشد که با ریحانه بودن جور در بیاید، متناسب باشد.
و البته مهمترین مسئولیت زن هم کدبانویی است؛ معنای کدبانویی خدمتگزاری نیست، معنایش این است که محیط خانواده را برای فرزندان و برای همسر یک محیط امن و آرام و مهربانی میکند، با مهربانی خودش، با عزّتی که در خانه برای او فرض میشود. خب، بنابراین مسألهی اصل ایجاد ازدواج؛ بعد مسألهی جلوگیری از تلاشی خانواده؛ بعد حفظ و هدایتِ رفتارهای داخل خانواده؛ اینها همه جزو مسائل مهمّی است. البته حواشی زیادی هم دارد؛ حفظ اقتصاد خانواده و مانند اینها حواشی کار است که لازم است؛ اینها را باید با نگاه بلندمدّت نگاه کرد.
اوّلین خواهش من از شما کسانیکه حالا این کار را شروع کردهاید و [این] ابتکار را کردهاید این است که کار را بلندمدّت ببینید، کوتاهمدّت نبینید. ما گاهیاوقات سرِ یک قضیهای به هیجان میآییم و علاقهمند میشویم و دنبال میکنیم و میگوییم و شعار میدهیم، اینها خیلی خوب است، این شروع است؛ لکن شروع کار، یک قدم اولیّه است. آنچه کار را تمام میکند ادامهی کار است؛ باید کار ادامه پیدا بکند؛ حالا یا با همین شوروشوق یا با شوروشوق کمتر امّا تجربهی بیشتر. کاری کنید که قضیّه، قضیهی کوتاهمدّت نباشد؛ با چشم یک کار ویترینی و مانند اینها به آن نگاه نشود. بله، جلسه خوب است، همایش خوب است، اینها کارهای لازمی است امّا اصل کار، اینها نیست؛ اصل کار، دنبال کردن و انگیزه را ادامه دادن و پیدرپی فکرهای ابتکارآمیز به میدان آوردن و خروجی کار را ملاحظه کردن است. ببینید خروجی کار چیست و چهکار دارید میکنید.
نکتهی دوّم در مورد استفادهی مردمی است؛ خب این آمار(۳) خیلی مهمّی است که شما میگویید در تهران پانصد مرکز برای این کار تشکیل شده است. ما هیچ خبری از این نداریم؛ خیلی چیز مهمّی است اینکه یک انگیزههایی وجود دارد. خب این کارها احتمالاً کارهایی است که اشخاص از روی انگیزههای شخصی شروع کردهاند؛ شما میگویید اینها همکاری کنند -و حتماً لازم است که همه همکاری کنند، همجهتی کنند و یکدیگر را کامل کنند و مکمل یکدیگر باشند؛ اینکه کار لازمی است- منتها این کار، با تحمیل و دستور و مانند اینها نمیشود؛ به این توجّه کنید. بالاخره یک آقایی آمده، یک خانمی آمده، یککاری را شروع کرده، پنج نفر، ده نفر هم با او دارند همکاری میکنند، یک برنامهای هم برای کار خودش ریخته؛ ما بگوییم آقا شما بیا کارَت را تحت برنامهی ما و چهارچوب ما قرار بده! این آسان نیست، این نمیشود. بالاخره ماها هرکدام یک انگیزهای داریم، یک خودخواهیای داریم، یک نگاهی داریم، یک سلیقهای داریم؛ نمیشود همهی سلیقهها را یکجا جمع کرد، ولی همکاری میشود کرد؛ منتها این جلب همکاری خودش هنر است. یکی از هنرهای بزرگ این است که انسان بتواند همکاری یک نفری را جلب کند؛ با دستور دادن و گفتن نمیشود. دستگاههای دولتی را چرا، میشود ما توصیه کنیم(۴) ؛ البته آنها را هم به اجبار نمیشود، شماها هم خودتان در دستگاههای دولتی بودید و هستید و میدانید چهجوری است؛ اینجور نیست که بشود گفت بکنید و بدانیم که آنها هم همان که گفتیم انجام میدهند؛ نه، بالاخره هر مجموعهی دولتیای هم باز یک مجموعهی انسانی است، با عواطفش، با افکارش، با احساساتش؛ بایستی با اقناع پیش رفت. ما حرفی نداریم به صداوسیما، به جاهایی که حالا ارتباط بیشتری با ما دارند سفارش بکنیم که در این قضیّه کار بکنند؛ منتها عمدهی کار، خود شما هستید؛ یعنی خود آن مجموعهای که دُور هم جمع شدند و این فکر را رویاندند؛ مثل یک نطفهای که این نطفه بهخودیخود رشد میکند، یعنی باید اینجوری باشد، آنقدر توان و ظرفیّت وجود داشته باشد در درون او که خودش بهخودیخود رشد کند و پیش برود و شما هم هدایت کنید و انگیزه بدمید و کار را پیش ببرید انشاءالله.
بههرحال مسألهی خانواده کار بسیار مهمّی است؛ یکی از آن مسائل مغفولٌعنه است. من میبینم در بحثهایی که راجع به زن در جامعهی ما گاهی انجام میگیرد -چه در منبرهای عمومی و چه در کارهای اداری، یا روزنامهای، تبلیغی و مانند اینها- و حرفهایی که زده میشود، غالباً از این بخش مربوط به خانواده که مهمترین بخش است، غافلند. من یکوقتی به بعضی از خانمهایی که دنبال کارهای زنها هستند و دل میسوزانند و واقعاً کار دارند میکنند، گفتم(۵) شماها شیپور را از سَر گشادش دارید میزنید؛ مسألهی زن این نیست که فرض کنید [به او] فلان مسئولیت دولتی باید حتماً داده بشود. چه اهمیّتی دارد این برای زن که معاون فلان وزیر یا رئیسِ فلان دستگاه یا مدیر فلان مجموعه باشد یا نباشد، مهم این است که آن طبیعت زن و زنانه که خدای متعال قرار داده، اشباع بشود از همهی جهات -از جهات عاطفی، از جهات روحی، از جهات معنوی- و از استعدادهای او و ظرفیّتهای او هرچه هست در یک جایی استفاده بشود. و بله، من به آن حضرات گفتم که در داخل خانواده شما غافلید از اینکه بر زن چه میگذرد؛ گفتم از این غفلت میکنید میروید سراغ اینکه چرا وکیل نشد، وزیر نشد؛ درحالیکه در داخل خانواده مشکلاتی وجود دارد برای زنان و همسران که من مثالهایی آنجا زدم که دیگر نمیخواهم اینجا تکرار بکنم آن مثالها را.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها توفیق بدهد و کمک بکند. انشاءالله خداوند کمکتان کند، تأییدتان کند. و گفتید باید دعا کنیم، ما هم بله، دعا میکنیم منتها نظارت و مانند اینها از ما نخواهید که حالا نظارت عالیهای [بکنم]؛ این حرف است، چه نظارتی؛ چطور میتوانم نظارت کنم! نظارت این هم با خود شماها است، با خدا است که ببیند شما چهکار میکنید، چهجوری کار میکنید. انشاءالله موفّق باشید، زنده باشید.
پانوشت:
۱- آقای قالیباف شهردار وقت تهران ۲- اشارهی آقای قالیباف در ابتدای دیدار به آمار ۱۲ میلیون نفری مجردها ۳- اشارهی آقای قالیباف به وجود پانصد نهاد فعّال در حوزهی خانواده در شهر تهران ۴- آقای قالیباف در سخنان خود، از معظّمله تقاضا کرده بود که به دستگاههای دولتی و نیروهای مسلّح و قوهی قضائیّه و صداوسیما برای هماهنگی با این کار، توصیه کنند. ۵- بیانات در دیدار جمعی از زنان نخبه (۱۳۸۶/۰۴/۱۳)
منبع: نرم افزار حدیث ولایت ۲
پیوندهای مرتبط:
خبر دیدار در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران همایش ملی «صدف کوثر» بزرگداشت حضرت خدیجه