روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بخش‌هایی از بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با جامعه‌ى مدرسین حوزه‌ى علمیه‌ى قم - ۱۳۸۹/۸/۱

ثبت‌شده در جمعه، ۲۸ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۵۴ ق.ظ
بخش‌هایی  از بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با جامعه‌ى مدرسین حوزه‌ى علمیه‌ى قم - ۱۳۸۹/۸/۱

حضرت امام خامنه‌ای در جریان سفر ده روزه به قم در سال ۱۳۸۹، در اول آبان ماه به دیدار اعضای جامعه مدرسین قم می‌روند. در این دیدار ایشان از اعضای جامعه می‌خواهند به بیان دیدگاه‌هایشان بپردازند و در وقت باقیمانده، حضرت امام خامنه‌ای نکاتی را بیان می‌کنند و باقی بیاناتشان را موکول به جلسه دوم می‌نمایند. «روشنی خورشید» متن بخش‌هایی از بیانات ایشان در دیدار نخست را منتشر می‌کند.

تاریخ: ۱ آبان ۱۳۸۹

شرح:

... خیلی وقت بود که ما این جلسه‌ی صمیمی و انسی را که گاهی تشکیل می‌شد، با آقایان محترم جامعه‌ی مدرسین نداشتیم؛ شاید بخش عمده‌اش هم برمی‌گردد به بی‌توفیقی ما و اشتغالات فراوانی که اطراف ما را گرفته؛ لیکن خوب، امروز بحمدالله خیلی جلسه‌ی خوبی شد. قبل از آن که من نکته‌ای را در مورد همین جلسه عرض کنم، لازم می‌دانم ذکر خیری بکنم از عزیزان محترمی که در آخرین جلسه‌ی ما با این مجموعه‌ی مکرّم حضور داشتند و امروز ان‌شاءالله به جوار رحمت الهی پیوسته‌اند؛ مرحوم آقای مشکینی -رضوان‌الله‌تعالی‌علیه-، مرحوم آقای حاج سید مهدی روحانی -رحمه‌الله‌علیه-، مرحوم آقای احمدی میانجی -رحمه‌الله‌علیه-، مرحوم آقای فاکر -رحمه‌الله‌علیه-. خداوند ان‌شاءالله درجات آن‌ها را عالی کند و به شما آقایان محترم، عمر و سلامتی و نشاط کامل عنایت کند تا این بار سنگین را ان‌شاءالله بر دوش بکشید.

... مسأله‌ی اول، خود هویت جامعه‌ی مدرسین است. به نظر من جامعه‌ی مدرسین یک شخصیتی است در داخل حوزه که بدیل و نظیری ندارد؛ نه به خاطر این که ما بخواهیم بخصوص روی اعضای محترم جامعه تکیه کنیم یا جهات دیگری را در نظر بگیریم؛ نه، عمدتاً به این دلیل که این یک نهاد دیرپای ریشه‌دارِ امتحان داده و تجربه شده‌ی در طول ده‌ها سال است. این امتیازات به این آسانی گیر نمی‌آید. انسان اگر بیست تا درخت تازه را ملاحظه کند، ممکن است به قدر یک درخت کهن چوب و شاخه و برگ داشته باشند؛ اما درخت کهن امتیازش این است که در سال‌های متمادی ریشه دوانده و هیچ عاقلی درخت‌های کهن را از فضای زندگی و محیط زیست زائل نمی‌کند، به امید این که حالا درخت‌های تازه روییده، بتوانند جای او را بگیرند. این‌جا یک نهادی است [که] -اگر از سال چهل و دو یا چهل و سه به حساب بیاوریم- الان چهل و پنج سال یا چهل و شش سال است که این نهاد حضور دارد. خیلی از افراد متبدّل شدند، بعضی هم از همان دوستانِ اول کار تشریف دارند؛ لیکن این خطی که جامعه‌ی مدرسین بر اساس آن از آغاز حرکت کرده است، تا امروز امتداد و استمرار پیدا کرده است. وجود یک چنین نهادی برای حوزه‌ی علمیه خیلی با ارزش است.

جامعه‌ی مدرسین اوّلا در طول سال‌های اختناق، ثانیاً در دوره‌ی سخت و بحرانی اخلاقی و فرهنگی بعد از انقلاب، امتحان خودش را داده است. در آن دوره، امضا کردن پای آن اعلامیّه‌ها سخت بود و هزینه داشت. جامعه‌ی مدرسین این هزینه را بر خود هموار کرد و قبول کرد و پرداخت. امروز ما نگاه می‌کنیم، می‌بینیم یک اعلامیه است با چند تا امضا، اما باید دید شرایط آن روز چه شرایطی بود. آن وقتی که راجع به امام صحبت بود، آن وقتی که راجع به مرجعیت ایشان صحبت بود آن وقتی که راجع به حوادث گوناگون صحبت بود پیگیری دستورات امام که از نجف صادر می‌شد، نشر این‌ها در اعلامیه‌های جامعه‌ی مدرسین، این‌ها چیز کوچکی نیست. بعد از انقلاب هم همین جور. در آن دوران سخت، دوران تذبذب، دوران مخلوط شدن و مشتبه شدن خطوط، جامعه‌ی مدرسین محکم ایستاد.

شاید خیلی از آقایان حتی در خود جامعه‌ی مدرسین هم ندانند، اما بنده می‌دانم که آن وقت علیه جامعه‌ی مدرسین تلاش می‌شد. هم در قم، هم در تهران جداً تصمیم بر این بود که جامعه‌ی مدرسین را منهدم کنند و از بین ببرند تا یک چنین هسته‌ی تصمیم‌گیر و تأثیرگذاری در حوزه‌ی علمیه‌ی قم وجود نداشته باشد. این‌جا توی شهر قم، یک نفری به خود من گفت که آقا ما باید کاری کنیم که جامعه‌ی مدرسین برکنار شود. البته تعبیر ویژه‌ای که آن آقا می‌کرد، یادم نیست؛ اما منظور این بود که دست جامعه‌ی مدرسین کوتاه شود. آن گفتگو الآن شاهد زنده هم دارد؛ من این را قبلا هم نمی‌دانستم. چندی پیش یک نفر از دوستان ما آمد و همین قضیه را گفت. گفتم شما از کجا می‌دانید؟ گفت من توی جلسه بودم. برای این کار شخصیت‌سازی می‌کردند. همان‌وقت آدم‌هایی را بال و پر می‌دادند، عنوان می‌دادند، به بعضی‌ها عناوین روحانی گوناگون من‌غیراستحقاقٍ می‌دادند، برای این که آن‌ها بتوانند در مقابل جامعه‌ی مدرسین بایستند؛ این را صریح می‌گفتند. آن شخص به من صریح گفت؛ فلان‌کس می‌تواند در مقابل جامعه‌ی مدرسین بایستد! من ادامه‌ی این خط را در تهران هم دیدم؛ مخصوص قم نبود. خوب، این ناشی از چه بود؟ ناشی از این بود که یک خط مستقیمی که منطبق با ممشای امام و جهت‌گیری امام بود، بحمدالله بر این مجموعه‌ی محترم حاکم بود و این مخالفینی داشت؛ دشمنانی داشت و جامعه‌ی مدرسین ایستادگی کرد و بحمدلله امروز هم این را مشاهده می‌کنیم.

این مجاهدت‌هایی هم که شد و کارهایی هم که آقایان محترم کردند، بی‌اثر نبود؛ یعنی همه‌ی این‌ها تأثیر گذاشت در پیشرفت تاریخ و در روند تاریخ انقلاب که امروز به این‌جا رسیدیم. اگر چنانچه آن مقاومت‌ها نبود، آن روشنگری‌ها نبود، آن اقدام‌ها نبود، امروز قضایا، جور دیگری بود. این که امروز به این‌جا رسیده‌ایم، ناشی از همین کارهایی است که کرده‌اند و کرده‌اید.

آنچه که مهم است، این است که ما سعی کنیم جامعه‌ی مدرسین را با همان هویت، با همان شخصیت مستحکم و تأثیرگذار، حفظ کنیم. البته این کار شرایطی دارد؛ مقدماتی دارد؛ این مقدمات را باید تأمین کرد تا اینکه این، حاصل شود. صرف گفتن و شعار دادن، قضایا را حل نمی‌کند؛ باید جوری بشود که جامعه‌ی مدرسین، همان جایگاهی را که در طول دهه‌های بعد از انقلاب و در شرایط گوناگون در حوزه داشت، حفظ کند؛ یعنی تأثیرگذاری بر فضای عمومی حوزه؛ تأثیرگذاری بر طلاب؛ تأثیرگذاری بر فضای عمومی بیرون از حوزه؛ که اعلامیه‌ی جامعه‌ی مدرسین در قضایای مختلف برای بسیاری از مردم، خط شاخص بود و مشخص می‌کرد که این کار را باید بکنند، این کار را نباید بکنند؛ به این باید اقبال کنند، به آن نباید اقبال کنند. خوب، این شرایطی دارد، مقدماتی دارد و حالا این، جای بحث و گفتگو دارد که عرض بکنیم.

البته در گزارش جناب آقای یزدی در واقع جواب این سؤال‌های مقدر داده شده: ارتباط جامعه با مراجع چه جوری است؟ ارتباط جامعه با بدنه‌ی طلاب چه جوری است؟ ارتباط جامعه با مدرسین و فضلا و نخبگان و حوزه چه جوری است؟ ایشان در گزارششان فرمودند که ما این ارتباطات را داریم؛ این کارها را می‌کنیم؛ ولی آنچه که من الآن از دور نگاه می‌کنم -شاید انسان نزدیک‌تر بیاید، جور دیگری قضاوت کند- این است که این ارتباطاتی که ذکر شد و جناب آقای یزدی گزارش فرمودند، آن اثر لازم را نداشته؛ حالا یا این است که این ارتباطات ضعیف بوده، کم بوده، یا نوع این ارتباطات، احتیاج به اصلاح دارد. بالاخره جامعه‌ی مدرسین، بایستی با همین چند تا رکن اساسی‌ای که وجود دارد، ارتباطات خودش را تقویت کند.

یک رکن، مراجع محترم هستند. خوب، خود این‌جامعه، خاستگاه مراجع بوده است. مراجع محترم و بزرگواری که بعضی به رحمت خدا رفتند، بعضی بحمدالله در قید حیات هستند، این‌ها از همین جامعه برخاستند؛ یعنی داخل جامعه بودند؛ عضو جامعه بودند. در دیدارهای متعددی که ما با جامعه‌ی مدرسین داشتیم، بعضی از این بزرگان و محترمینی که به مرجعیت خوبی رسیدند، این‌ها در جامعه بودند؛ حضور داشتند؛ گزارش می‌دادند؛ تذکر می‌دادند. جامعه یک چنین جایی است. باید این ارتباطات را تقویت کرد. این ارتباطات، موجب می‌شود که مرجعیت جامعه در مسائل گوناگون، بلاکلام محفوظ بماند. اگر این ارتباطات به شکل درستی نباشد، این مرجعیت جامعه زیر سؤال خواهد رفت؛ یک چیز تشریفاتی و فرمایشی خواهد شد؛ نه، این نباید باشد؛ کما اینکه در طول سال‌های متمادی این نبوده؛ باید این‌جور نباشد.

البته خوب، خیلی کار لازم دارد. حالا ایشان فرمودند که سازمان روحانیت یک سازمان است و این خصوصیات را لازم دارد -که کاملا حرف منطقی و درستی است، بنده هم به آن اعتقاد دارم- اما خود جامعه‌ی مدرسین هم همین‌جور است؛ یک سازمان است؛ یک مجموعه است.

این احتیاج دارد به بخش‌هایی برای فکر کردن و نواندیشی و تحلیل و ارائه‌ی مسائل؛ یعنی پخته کردن مسائل سیاسی و علمی و حوزوی و غیرحوزوی. بخشی نیاز دارد به ترتیب دادن ارتباطات گوناگون با مردم؛ با شیوه‌های جدید. و بخشی هم احتیاج دارد به این که بدنه را تقویت کنند؛ یعنی جذب.

همین نکته‌ای که جناب آقای یزدی فرمودند، بنده سال‌ها پیش -حالا یادم نیست چه سالی بود- در تهران با آقایان ملاقات داشتم و در آن‌جا گفتم که جامعه را بزرگ کنید. لزومی ندارد که حتماً آن شورای مرکزی و تصمیم‌گیر خیلی بزرگ باشد؛ اما باید آن شورا متکی باشد به یک قاعده‌ی کاملا وسیع و بزرگ. ما آن وقت گفتیم مثلا برای جامعه‌ی مدرسین یک مجمع عمومی تشکیل بشود، که آن مجمع عمومی گروهی را به عنوان تصمیم‌گیر یا شورای مرکزی یا چه انتخاب کند. طرق دیگری هم می‌شود ارائه کرد. حالا از لحاظ شکل سازمانی و ساخت سازمانی، راه‌ها خیلی محدود نیست؛ راه‌های گوناگونی برای این کار وجود دارد؛ لیکن این کار باید بشود. البته امروز حوزه بحمدالله مدرسین خوبی دارد، علمای خوبی دارد، فضلای خوبی دارد، اهل علم، اهل تقوا، دارای شاگرد، موجه؛ از میان این‌ها باید کسانی را انتخاب کرد و آورد.

آقایان مطالب خیلی خوبی فرمودند و ان‌شاءالله در جلسه‌ی بعدی که خواهیم داشت؛ باز مطالب بیشتری را از آقایان خواهیم شنید؛ من منتظر هستم که بشنوم. مسائلی را که آقایان بیان فرمودند، من این‌جا یادداشت کردم. بعضی از نکاتی که فرمودند، پیشنهادهایی است؛ چه برای حوزه، چه برای اداره‌ی کل کشور. این ایرادهایی که مطرح شد، بعضی کاملا وارد است؛ مثلا همین ایراد به صدا و سیما به نظر من یک اشکال واردی است؛ البته بارها هم صحبت شده و همان‌طور که در این زمینه از قول بنده نقل کردند، خیلی تلاش می‌کنم؛ حالا از نصب افراد تا تذکّرات پی‌درپی، تا دیدن طرح‌هایی که مسئولین دارند و نظر دادن روی آن‌ها، بعد انطباق این طرح‌ها با واقعیت‌ها -که آن حجم تلاشی که در رابطه با صدا و سیما از طرف خود بنده و مجموعه‌ی دفتر انجام می‌گیرد، واقعاً یک حجم زیادی است- اما نتیجه‌اش همین است. بالاخره آنچه که محصول همه‌ی این تلاش‌ها ست، همینی است که دارید مشاهده می‌کنید. خوب، این عیب از کجاست؟ در یک‌جایی نقصی وجود دارد که این‌جوری در می‌آید؛ این نقص را باید درست کرد.

اگر حمل نشود بر این که حالا انسان بخواهد توجیه کند، من نقص را باز برمی‌گردانم به حوزه؛ ما اشکالمان در حوزه است. آقای خاتمی فرمودند که بخشی از مسائل فرهنگی مربوط به حوزه است، بخشی‌اش مربوط به خارج حوزه است؛ حالا آن بخش مربوط به حوزه هیچی، اما خارج حوزه این جوری. من همان هیچی را کار دارم؛ می‌خواهیم ببینیم آن بخشی که مربوط به حوزه است، چقدر انجام می‌گیرد.

ببینید، فقط هم صداوسیما نیست؛ صداوسیما یک حقیقت آشکار و افشا شده است؛ آموزش و پرورش را نمی‌فرمایید؟ اگر انسان برود در بطون آموزش و پرورش، خواهد دید که اشکالاتی که در مجموعه آموزش و پرورش ما وجود دارد -که ناشی از بی‌اعتقادی و بداعتقادی و اخلاق بد و چیزهای دیگر است- شاید کمتر از صدا و سیما نباشد؛ اما چون آشکار نیست، درست نمی‌دانیم چه خبر است. شبکه‌ی عظیمی مثل آموزش و پرورش که از تهران تا اعماق روستاهای کشور شاخ و برگ دارد، آیا روحانیت و حوزه‌ی علمیه وظیفه ندارد که خودش را آماده کند برای حضور در مرکز این شبکه و پمپاژ نیرو در این رگ و ریشه‌ی وسیع و عظیم و منتشر در همه جا؟ خوب، الآن این نیست و نشده.

همین صدا و سیما که می‌فرمایید، فشارهایی که آورده شده، تذکّراتی که داده شده، توقعاتی که ابراز شده، موجب شده که انسان هر شبکه‌ای از این هفت، هشت، ده تا شبکه را که در شبانه‌روز باز می‌کند، می‌بیند حداقل ساعتی یا حتی بیش از ساعتی، از علما و بزرگان و مراجع و فضلا آن‌جا یا سخنرانی دارند یا مصاحبه دارند یا دارند تحلیل می‌کنند یا دارند بیان می‌کنند؛ اما آیا کار رسانه‌ای این است؟ ما گفتیم شما مشاور روحانی انتخاب کنید، انتخاب هم کردند؛ اما آیا این مشاور روحانی یا آن مجموعه‌ی مشاورت روحانی‌ای که بتواند اداره‌ی معنوی کند و به صدا و سیما جهت‌دهی کند، الآن وجود دارد یا نه؟ اگر وجود دارد، به من معرفی کنید؛ بنده بلافاصله خواهم گفت این‌ها را به کار بگمارند. اما اگر آشنایی من مورد قبول باشد، من سراغ ندارم؛ گمان هم نمی‌کنم وجود داشته باشد که بتوانند هم هنر را بفهمند، هم لزوم هنر را در صداوسیما تشخیص بدهند -که نمی‌شود باب صدا و سیما را بر روی هنر بست؛ و الّا صداوسیما تعطیل خواهد شد؛ مردم نگاه نمی‌کنند- هم بدانند بیان هنری چگونه است و خلاف‌گویی و انحراف در بیان هنری چگونه بروز و تحقق پیدا می‌کند و بعد بدانند راه جلوگیری‌اش چیست؛ در همه‌ی برنامه‌ها هم این‌ها بتوانند اعمال نظر کنند و جهت‌گیری بدهند. اگر چنانچه چنین مجموعه‌ای با یک چنین آمادگی‌هایی باشد، مطمئناً صداوسیما تحوّل پیدا خواهد کرد، تکان می‌خورد؛ اما خوب، این‌ها را نداریم. یعنی با همه‌ی کارهای فراوانی که در حوزه دارد انجام می‌گیرد، آمادگی‌های لازم را برای این کار پیدا نکرده. این‌ها نقایص است. نمی‌گویم همه‌ی این نقایص را باید جامعه‌ی مدرسین برطرف کند؛ خوب، شاید جامعه‌ی مدرسین هم نمی‌تواند؛ لیکن باید این‌ها را فهمید؛ دنبالش بود. امروز سعیمان را شروع کنیم، شاید ان‌شاءالله پنج سال دیگر، ده سال دیگر این کار جواب بدهد. بنابراین نیازهای حوزه این‌هاست؛ این‌ها چیزهایی است که ما لازم داریم.

من می‌بینم بعضی از آقایان مراجع، بعضی از آقایان فضلا، بعضی از افرادی که صاحب نظر هستند، راجع به این که طلاب عمق درسی و علمی پیدا نمی‌کنند؛ نگرانند -که الآن هم آقایان فرمودند- من هم این را قبول دارم؛ می‌دانم؛ در یک جاهایی این‌طور است؛ عللش هم تقریباً روشن است. خوب، به این نکته در حوزه توجه کرده‌اند. حالا چقدر بتوانیم این عیب را برطرف کنیم، خودش بحث دیگری است.

اما به این نکته که حوزه‌ی علمیه -که محور روحانیت، مرکز روحانیت، در واقع قلب روحانیت شیعه است- چقدر می‌تواند برای نظام جمهوری اسلامی، امکان رسانه‌ای، امکان آموزش و پرورشی، امکان تربیتی فراهم کند، توجه نداریم. حوزه به این‌ها احتیاج دارد. کار، خیلی سنگین است. کار، خیلی بزرگ است.

... والسلام‌علیکم‌ورحمه‌الله‌وبرکاته

 

منبع: نرم افزار حوزه و روحانیت@دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمى خامنه‌اى ص ۱۴۰۲

پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای

دیدگاه‌ها

دیدگاهی ثبت نشده است

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

کلیدواژه‌ها

استکبار جهانی

امام خمینی

انقلاب اسلامی

متن خام

امریکا

دفاع مقدس

1380

1378

نظام جمهوری اسلامی

شهادت

1381

1379

دانشجو

1361

1382

1374

اهل‌بیت

هنر

1395

حوزه علمیه

تاریخ

فلسطین

1360

1388

1383

قرآن

جوانی

فرهنگ عمومی

شورای عالی انقلاب فرهنگی

تاریخ اسلام

حکومت اسلامی

امام سجاد

وحدت

1372

1359

1389

مصباح یزدی

علم‌آموزی

کربلا

نمازجمعه

ری‌شهری

ارتش حمهوری اسلامی ایران

انجمن اسلامی

امام حسین

سیاست نه شرقی نه غربی

حج

مجلس شورای اسلامی

حدیث

ولی‌عصر

تقوا

امام زمان

1370

1358

1385

1366

جهاد تبیین

تهاجم فرهنگی

آزادی

دانشگاه اسلامی

تشکل‌های دانشجویی

اسرائیل

دانش‌آموزان

دولت

بسیج

جهاد دانشگاهی

مجلس خبرگان رهبری

آموزش و پرورش

زن

خانواده

فرار مغزها

1365

1367

1375

1363

1377

مؤسسه امام خمینی

تبیین

عدل

عدالت

بسیج اساتید

رمضان

سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی

اصفهان

صدا و سیما

تحقیق

فتنه 88

علامه سید محمدحسین طباطبایی

تولید علم

مسیحیان

وحدت حوزه و دانشگاه

نهاد نمایندگی

امام صادق

اسلام انقلابی

آل سعود

زبان فارسی

اقبال لاهوری

آیت‌الله سید محمود طالقانی

هفته وحدت

هاشمی رفسنجانی

خط امام