بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با دانشجویان شرکتکننده در طرح ولایت - ۱۳۸۲/۶/۱۳
به جهت افزایش سرعت در بارگذاری آثار منتشرنشدهی حضرت امام خامنهای، از ابتدای سال ۱۴۰۲ شمسی، ««روشنی خورشید»» متن بیانات ایشان را بدون ویرایش و بررسی منتشر خواهد کرد. انشاءالله پس از بارگذاری کامل آرشیو موجود، مجددا به ویرایش و بررسی این متون خواهیم پرداخت.
تاریخ: ۱۳ شهریور ۱۳۸۲
شرح:
بسماللهالرّحمنالرحیم
آنچه بنده باید در این جلسهی سرشار از روح نشاط و شوق و استعداد جوانی عرض کنم، در درجهی اول تشکر از استادان محترم و کارگزارانِ ایجاد این مجموعهی دانشجوییِ بسیار خوب است. امیدواریم خداوند متعال به این برادران دلسوز و هوشمند و آگاه به نیازهای زمان توفیق دهد تا بتوانند به نسل جوانِ ارزشمند ما خدمت کنند و این خدمات را ادامه دهند.
دومین مطلبی که مناسب است عرض کنم، خطاب به شما جوانان مؤمن و برخوردار از نعمت و موهبت جوانی است. امروز نسل جوان کشور ما در مقابل خود میدان مناسبی را برای تلاش و کوششی باز میبیند که هر جوانی در هر نقطهی دنیا چنین کوشش و تلاشی را دوست میدارد. برای شما جوانها که در ایران اسلامی هستید، این میدان بحمدالله باز است. آن تلاش و کوشش عبارت است از کوشش سازندهی جهتدار و هدفدار برای ساختن آیندهی کشور و جامعه، که طبعاً آیندهی خود شما و یکایک افراد جوان این کشور هم هست. در بسیاری از نقاط دنیا جوانها این فرصت را پیدا نمیکنند که در ساختن آیندهی کشورشان سهیم شوند؛ بخاطر اینکه در آن کشورها یا سلطهی حکومتهای دیکتاتور اجازه نمیدهد برای فعالیت نسل جوان میدان باز شود، یا نوعی دیگر از دیکتاتوری -دیکتاتوریِ نامحسوس- بر آن کشورها حاکم است، که متأسفانه در خیلی از کشورهای بهاصطلاح دمکرات دنیا حالت دوم وجود دارد. با شیوههای پیچیدهی تبلیغاتی و استفاده از فن ارتباطات، آنچنان فضای ذهنی را شکل میدهند که مجموعهی عظیمی -اکثریت جوانها و یا بخش عظیمی از جوانها- را به سمت بیخیالی و اهتمام نداشتن به آیندهی جمعیِ کشورشان بکشانند. به نیازها و هواهای دفعی و کمارزش و حقیر اکتفا کردن و داشتن حالت لاقیدی و بیاعتنایی به آینده، سیاست صهیونیستها در دنیاست. در کشورهای پیشرفتهی غربی -مثل امریکا و بعضی کشورهای اروپایی- الان این سیاست دارد اعمال میشود.
در کشور ما از طرفی خوشبختانه -به دلایل خودش- کمیت جوانها بسیار زیاد است و درصد بالایی از کشور را جوانها تشکیل میدهند؛ از سوی دیگر پدیدهی اسلام انقلابی، پویا، پُرتلاش و موضعدار و جهتدار در مسائل عمومیِ بشریت، امروز در وسط میدان زندگی در کشور ما قرار داد. اگر اسلامی که در این کشور وجود دارد، مثل اسلام بعضی از کشورهای اسلامی بود؛ گرایش اسلامی و برخی تعصبات اسلامی هست، اما جهتگیریهای اساسی اسلام نیست؛ نام اسلام هست، اما کشور برخلاف نظر اسلام، در اختیار استعمارگران، استثمارگران، سرمایهدارانِ عمده و سوءاستفادهچیانِ از اموال ملت است؛ این اسلام، اسلام ناب و واقعی نیست؛ اسلامِ لقلقهی زبان است. اگر چنین اسلامی در کشوری حاکم باشد، جوان آن کشور باز هم نمیتواند راهی پیدا کند. ما امروز از برخی از کشورهای اسلامی مراجعاتی داریم. جوانهای آنها بخاطر بیداری اسلامی -که خود آن ناشی از پیروزی انقلاب در ایران است- احساسات و مطالباتی پیدا کردهاند و انگیزههایی آنها را به خود متوجه کرده است؛ از طرفی هم محیط آنها محیطی نیست که بتوانند این خواستها را دنبال کنند؛ در جاهایی شیوههای پلیسی و در جاهایی هم چیزهای دیگر مانع است.
امروز نسل جوان ایرانی میتواند آیندهای را برای خود تصویر کند که در آن، کشور او به عنوان یک کشور اسلامی، هم پرچمدار آزادی است، هم پرچمدار عدالت است، هم پرچمدار استقلال است؛ امروز جوان ایرانی میتواند با این دلگرمی به جلو حرکت کند. در بعضی از کشورها اسم آزادی و مصداقهای ناسالمی از آزادی وجود دارد؛ اما نه آزادی به معنای حقیقی، و نه در کنار آزادی.
عدالت یک ارزش مطلق است؛ یعنی عدالت تخصیص نخورده است. شاید جزو معدود ارزشهای مطلقی که در اسلام وجود دارد، عدالت است؛ هیچ جا دایرهی عدالت محدود نشده است. هرچه یک حکومت و یک کشور بتواند دامنهی عدالت را بیشتر بسط دهد و بیشتر عدالت را در جامعه عمق ببخشد، از نظر اسلام راه برای او باز است و این کار شایسته است. آن وقت عدالت را با این خصوصیات، مطلقاً در برابر چشم و مورد توجه قرار نمیدهند؛ در حالیکه مهمترین نیاز بشر عدالت است. همین امروز هم در دنیا مهمترین نیاز بشر عدالت است. بیشترین فشاری که امروز بر بشریت وارد میآید، ناشی از تبعیض و بیعدالتی است. در کنار آزادی و عدالت، «استقلال» قرار دارد، که این هم خواستهی بسیار بزرگی است. بدبختی ملتهای مسلمان عمدتاً از وقتی شدت پیدا کرد که استقلال آنها مورد تهدید قرار گرفت؛ یعنی غربیها با بهرهگیری از پیشرفتهای علمیِ آغاز کار، اولین استفادههایی که از این پیشرفتها کردند، استفادههای سیاسی بود، نه استفادههای انسانی؛ این باید مورد توجه شما جوانها باشد.
غربیها اولین بهره را از علم در زمینهی استعمار بردند؛ یعنی از همان قرن هفدهم و هجدهم که آغاز حرکت علمی اروپا بود، شروع کردند به استعمار. آغاز حرکت استعماری غربیها در مناطق پُرثروت آسیا و آفریقا هم در همان سالهاست. توانستند از همان علم محدود برای سلطهی بیشتر بر انسانهایی که در کشورها و سرزمینهای دیگر زندگی میکردند، استفاده کنند؛ بالاخره تفنگ در
مقابل شمشیر و نیزه یک قدرت بهحساب میآید. اینها با همان مراحل اولیهی دانش و فناوریای که به دست آورده بودند، اول استفادهکنندهی از تفنگ و کشتی بخار و وسایل سلطهی هر چه بیشتر بر کشورهای دورافتاده بودند، که بعضی از آنها تمدنهای بسیار قدیمی هم داشتند؛ مثل هند و آفریقا و برخی مناطق دیگر. از ثروت آن مردم استفاده کردند، مایههای علمیِ خودشان را تقویت کردند و باز از علم برای تثبیت و تحکیم قدرتِ خودشان در مناطق گوناگون دنیا استفاده کردند؛ یعنی از علم استفاده کردند برای قدرت، از قدرت استفاده کردند برای علم؛ و نتیجه این شد که بر کشورهای اسلامی، هم سلطهی سیاسی و هم سلطهی فرهنگی و علمی پیدا کردند.
کشورهای اسلامی اگر بخواهند بدترین دوران خود را مشخص کنند، از همین زمانی است که استعمار آغاز شد؛ آمدند استقلال اینها را گرفتند و در جاهایی که ممکن بود، بهطور مستقیم بر آنها حکومت کردند. آن زمانی که هم نمیشد، بهطور غیر مستقیم عمل میکردند که امروز هم با روشهای گوناگونی دارند همین کار را در اطراف و اکناف دنیا میکنند. بنابراین سه خواستهی بزرگ برای کشوری که از جوانهای با همتی برخوردار باشد، این است که بتوانندبه عدالت و آزادی و استقلال دست پیدابکنند. هم کمیت و هم انگیزه و همت جوان مهم است؛ این دو با هم در کشور ما جمع شده است. تعدادزیادجوان و شور و انگیزهی ایمانی و انگیزهی اسلامی و دینی در جوانها؛ این چیزی است که جوان را به پیگیری عدالت، آزادی و استقلال وادار میکند.
مهمترین چیزی که توانسته از کشور ما در طول بیست و پنج سالی که از پیروزی انقلاب میگذرد، در مقابل توطئههای دشمنانِ ستیزهگر و کینهجو و سرشار از حقد حراست کند، وجود همین دلهای جوانِ باایمان بوده که مثل حصار مستحکمی -چه در دوران دفاع مقدس و چه در دورههای دیگر- مانع از نفوذ دشمن شدهاند. کسانی که طراح و اهل فکر و عملاند، باید پشتشان به این مجموعهی پُرشور و پُرایمانِ جوان و به ایستادگی و انگیزههای همراه با درک -نه انگیزههای گنگ و مبهم- گرم باشد. خوشبختانه جوانهای ما میفهمند دنبال چه هستند؛ باید روی همین در کشور تأکید شود.
طرحهایی که شما جوانها در آنها شرکت دارید و مبتکر این کار هم حضرت آقای مصباح (دامتبرکاته) هستند، که از چند سال قبل این کار مفید را شروع کردند و اشباه و نظایر این کار در دانشگاهها و محیطهای علمی و تحقیقی و در هر نقطهی دیگر کشور دیده میشود، جزو باارزشترین کارهاست که جوانها را با ایمان راستین و عمیق بار بیاورد و ایمانِ آنها را با معرفت و روشنبینی همراه کند.
شما جوانهای عزیز در هر محیطی که هستید، باید اثرگذار باشید؛ یعنی باید محیط را تحت تأثیر ایمان و فکر و انگیزهی خودتان قرار دهید؛ نگذارید عکس آن عمل شود. امروز دشمنان استقلال و عزت و سربلندی کشور ما از همهی ابزارهای بسیار عجیب و پُرخرج استفاده میکنند برای اینکه جوانها را بیانگیزه، بیایمان، ناامید و سرگرم هوی و هوسهایی کنند که سرگرم شدنِ به آنها، انسان را از آرمانها و ایدهآلها دور میکند. در مقابل تلاشی که دشمن میکند، صفا و صداقت و عزم و همت و البته کار علمی ازسوی کسانی که اهل کار علمی هستند، مورد انتظار و توقع است؛ باید از شیوهها و روشهای مؤثر روز استفاده شود. شما جوانها در هر محیطی که هستید، سعی کنید اثر بگذارید تا آنها نتوانند با این وسایل و ابزارها اثر بگذارند. متأسفانه روی بعضی از جوانها اثر میگذارند؛ کاری میکنند که جوان، هم از درس بیفتد و هم از انگیزههای شریف و والای خود فاصله بگیرد. محیط جوانی شما، محیط کار و تلاش و رسالت بزرگ است.
یکی از کارهای تبلیغاتی آنها این است که دشمن را بر مقاصد و اهداف خود مسلط و توانا جلوه دهند؛ که ما این را بههیچ وجه قبول نداریم؛ بهعکس این اعتقاد داریم. ما معتقدیم دشمنان نظام اسلامی و انقلاب و دشمنان برافراشته شدن پرچم اسلام بر این کشور، آنچه امروز میگویند و تهدید میکنند، مربوط به امروز نیست؛ بیست و پنج سال است که اینطور عمل میکنند. شما اگر قضایای سالهای ۵۹ و ۶۰ و ۶۱ و سالهای بعد و قبل از آن را بخوانید؛ یا آنهایی که سابقه دارند، به ذهن خودشان مراجعه کنند، میبینند تهدیدها و تبلیغات مخالف دشمن همیشه بوده و روشها و شیوههای آنها تغییر پیدا نکرده است. البته گاهی تودهنی خوردهاند و عقب نشستهاند؛ گاهی هم نشاطی پیدا کردهاند و مجدداً حمله را علیه این انقلاب و علیه نیروهای با ایمان و مخلص و علیه این اهداف عالی و والّا شروع کردهاند. دشمن اگر میتوانست کاری بکند، اگر میتوانست این تهدیدها را عملی کند، اگر میتوانست انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را که به عنوان بزرگترین سد در مقابل مطامع استکباری است، از جلوی راه خود بردارد، ده سال و پانزده سال و بیست سال قبل این کار را کرده بود؛ نتوانسته، باز هم نمیتواند.
البته همیشه آدمهای ضعیف و سست عنصری هستند که ضعفهای خود را -به قول خودشان- تئوریزه میکنند و یک فکر یا لایه و پوششی از یک فکر را روی آن میکشند تا ضعف خود را بپوشانند. به تعبیر قرآن: «والمرجفون فی المدینه» ؛ کسانی که دلهای مردم را خالی میکنند و در آن تزلزل و تردید و اضطراب به وجود میآورند؛ یعنی نقطهی مقابلِ آرامش و سکینهای که در افراد جامعه مطلوب است. همینطور در تریبونهای مختلف حرفهای گوناگونی میزنند که غالباً غلط و بیحساب و کتاب است؛ گوش جوان مؤمن ما نباید بدهکار این حرفها باشد.
میترسانند و میگویند امریکا آمده شرق کشور ما را گرفته، غرب کشور ما را گرفته و در افغانستان و عراق حضور دارد. بله، امریکا وارد افغانستان و عراق شده است؛ اما اینها توجه نمیکنند که در هر دو نقطه، پا در گل است. امروز امریکا دچار مشکل است. اگر امریکاییها میتوانستند خود را از شر قضیهی عراق خلاص کنند، بدانید امروز را به فردا نمیانداختند. آنها آمده بودند سود ببرند؛ آمده بودند بر منابع حیاتی و منابع نفت عراق تسلط پیدا کنند؛ آمده بودند قدرتی در اینجا درست کنند که بتواند منافع منطقهای آنها را تأمین کند؛ نیامده بودند اینهمه دچار دردسر بشوند. این راست است که سرباز امریکایی از عراق میگریزد. ما حتّی گزارش تعداد آنها را هم داریم؛ تعداد زیاد است. اینها مشکلات بزرگ دولت امریکاست. اینها در عراق گیر کرده و درماندهاند. بدیهی است که در تبلیغات هرگز اجازه نمیدهند اینها نشان داده شود و ابعاد واقعی این مشکلات برای مردم دنیا و مردم خود امریکا روشن شود.
امروز ناتوانی قدرتهای تجاوزگر در تجاوزهایی که مایلند در این مناطق انجام دهند و به قول خودشان نقشهی خاورمیانه را عوض کنند، برای همه آشکار شده است. در نقطهی مقابل، هم آنها و هم همهی تحلیلگران مختلف الجهتِ دنیا -چه آنهایی که صد درصد در جهت امریکا یا صهیونیستها فکر میکنند، چه آنهایی که با آنها مخالفند- در این جهت متفقاند که در خاورمیانهی اسلامی، پدیدهی بیداری اسلامی بزرگترین مشکل برای استعمارگرهاست؛ و این پدیده ناشی از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و ایستادگی ملت ایران است. یک روز بود که در این مناطق، بر سر راه سرمایهدارها و رؤسای کمپانیهای بزرگ نفتی و اسلحه و غیره، چه امریکایی و چه غیرامریکایی -که عمدتاً هم مال صهیونیستهاست- مانعی وجود نداشت؛ هر کاری میخواستند، میتوانستند در این منطقه بکنند. امروز زورگوها و چپاولگرهای عالم در کشورهایی که با دولتهای آنها روابط صمیمی و نزدیک هم دارند، نمیتوانند این منافع را به آسانی برای خود تأمین کنند؛ بخاطر اینکه ملتها دیگر به آسانی تسلیم نمیشوند و برای اینها مشکل به وجود میآورند. بیداری اسلامی و توقعات بسیار بالای ملتهای اسلامی -که ناشی از حرکت انقلاب اسلامی در ایران است- بزرگترین دردسر مستکبران و استثمارگران و زورگویان و چپاولگران دنیاست؛ و این واقعیتی است که نمیتوانند آن را انکار کنند؛ چیزی هم نیست که با بمب اتم و اسلحه و اینطور چیزها بشود آن را علاج کرد. هرچه زور و سلاح بیشتر بکار ببرند، بیشتر بیآبرو میشوند. هر یک شهادتی که به دست دشمنان اسلام به وجود بیاید، بیشتر مردم را علیه آنها تحریک میکند و حضور آنها و ادامهی نقشههایشان را در این منطقه مشکلتر میکند.
شهادت شهید عزیز مظلوم -آیتالله حکیم- در روزهای گذشته، هرچند کار گروهکهای تروریستِ اسمی باشد -که انسان درست نمیداند چقدر واقعیت و استقلال دارند؛ اصلا شاید جزو همان تشکیلات اطلاعاتیاند- اما این ترور و امثال آن، تبرئهکنندهی دستگاههای جاسوسی امریکا و اسرائیل نیست. از متداولترین و رایجترین کارهای سازمانها و سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی امریکا و اسرائیل این است که بروند گروه دیگری را به حرکتی با شیوههای فریبکارانه و شیطنتآمیز -که خودشان با آنها آشنایند و اصلا برای این شیطنتها و خباثتها کلاس میگذارند- وادار کنند. گیرم یک نفر که فرضاً عضو فلان گروه تروریستی یا موسوم به تروریستی هم هست، این کار را کرده باشد؛ باز به گمان زیاد سرنخ و سر رشته در اختیار همین سازمانها و سرویسهای امنیتی است. البته ما در این زمینه تحقیقات کافی و کاملی نکردهایم، اما روی قرائنی که در اختیار ماست، کار اینهاست؛ اینها هستند که برای ایجاد فتنه در عراق و سرگرم کردن مردم به همدیگر و مخالفت با علما و پرچمداران دین و کسانی که خواهان حاکمیت اسلام در عراق هستند، انگیزه دارند. دشمنی ورزیدنِ با اینها معلوم است کار کیست. معلوم است که دشمنِ این گونه اشخاص، در درجهی اول، امریکا و اسرائیل و امثال اینهایند. اگر کس دیگری هم دشمنی کند، به تحریک اینهاست.
ولی با این روشهای خشونتآمیز و چیزهایی که گفته شد، کاری از پیش نمیبرند. دیدید عدهای را در عراق شهید کردند، اما موج عظیمی در خود عراق و کشورهای دیگر مسلمان علیه امریکا و دخالتهای امریکا در عراق و در این منطقه و به سود حاکمیت اسلام به وجود آمد. هرچه به ابزارها و وسایل خشن و جنگطلبیها و بمب و امثال اینها متوسل بشوند و هرچه در این زمینه شدت عمل بهخرج دهند، از مقاصد خود بیشتر دور میافتند و عکس مقصود آنها در کشورهای اسلامی تحقق پیدا خواهد کرد؛ اینها حقایق زمان و دوران ماست.
شما جوانهای مؤمن باید بدانید که امروز برای نسل جوان، آینده بسیار امیدوار کنندهتر است از نسل جوانی که توانست رژیم استبدادی پهلوی را در این کشور بربیندازد. امروز شما بیشتر از مجموعهی آنروز میتوانید امید و تصور روشن و انگیزه و راه باز به سمت یک آیندهی پُرشکوه و با عظمت اسلامی داشته باشید. امروز وظیفهی شما سنگین است. آنها توانستند، شما هم میتوانید. آنها توانستند رژیم وابستهی به استکبار را در این کشور شکست بدهند، شما میتوانید خود استکبار را شکست دهید؛ آنها توانستند راه را به سوی پیشرفتهای علمی و بزرگ باز کنند، شما هم میتوانید در این راه خود و کشورتان را به هدفها برسانید. نسل جوانِ امروز ما حتّی بیش از آن دوره هم میتواند امیدبخش باشد.
عزیزان من! جوانان مؤمن! پسرها! دخترها! هرچه میتوانید خود را از لحاظ ایمانی، علمی و معرفتی بسازید و تقویتکنید. ایمان شما باید عمق معرفتی داشتهباشد. شما باید به شناخت و آگاهی و روشنبینی مجهز شوید؛ همان چیزیکه در چنین مجموعههایی و چنین تلاشهای فرهنگیای کاملا قابل تحقق است. هرچه میتوانید، خود را در این بخشها و از این جنبهها تقویت کنید و بعد انشاءالله هرجا هستید -در دانشگاه یا بیرون دانشگاه- روی محیطِ خودتان اثربگذارید و حرکت جوانانهی مؤمنانه را در این کشور تقویت کنید.
از خداوند متعال میخواهیم به همهی شما اساتید محترم، مسئولان محترم، پشتیبانی کنندگان محترم و بسیج دانشجویی توفیق بدهد و مشمول ادعیهی زاکیهی حضرت بقیهالله (ارواحنافداه) قرار بگیرید.
والسلامعلیکم و رحمهالله و برکاته