بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان - ۱۳۸۱/۶/۱۶

به جهت افزایش سرعت در بارگذاری آثار منتشرنشدهی حضرت امام خامنهای، از ابتدای سال ۱۴۰۲ شمسی، «روشنی خورشید» متن بیانات ایشان را بدون ویرایش و بررسی منتشر خواهد کرد. انشاءالله پس از بارگذاری کامل آرشیو موجود، مجددا به ویرایش و بررسی این متون خواهیم پرداخت.
تاریخ: ۱۶ شهریور ۱۳۸۱
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
از ملاقاتِ با شما جوانهای عزیز، که به معنای حقیقی کلمه فرزندان خوب این ملتید، خیلی خوشحالم. خوشبختانه امروز ملت بزرگ ما جمعیت عظیمی از جوانان مؤمن، باسواد، فهمیده و با تعهد را در میان خود دارد. از خدای متعال مسألت میکنم، به شما عزیزانی که در این تشکل دانشجوییِ متعهد و متدین حضور دارید و همچنین به بقیهی جوانان متعهّدی که در بخشهای مختلف و در دانشگاههای دیگر مشغول کار، تلاش و فعّالیتهای باارزش هستند، کمک کند و شما را هدایت کند و موفق بدارد و زحماتی را که میکشید، از همهی شما قبول کند.
اولین مطلبی که عرض میکنم، این است که شما نیروی خود را بههیچوجه دست کم نگیرید. مجموعهی جوان دانشجو، یک نیروی بالفعل و بالقوه است. خواست شما، کار شما، ایمان و اعتقاد شما، در وضعِ حال و آیندهی کشور، دارای اثر است. یقیناً کسان زیادی هستند که انگیزههای نامبارکی در آنها وجود دارد -چه دشمنان صریح این ملت، چه کسانی که در دشمنی خیلی صراحت ندارند، اما دشمناند- و مایلند دانشجو یا به بیعملی و انفعال بیفتد؛ مثل پَر کاهی در مسیر جریانات زندگی؛ هرجایی او را میبرند، ببرند. کار دیگری که ممکن است بکنند، این است که اگر در دانشجو انگیزهای برای کار و تلاش و اقدام وجود دارد، از آن برای مبارزهی با نیروی اصلی مقاومت اسلامی -که امروز سایهاش نه فقط بر ایران، بلکه بر کل دنیای اسلام گسترده است- استفاده کنند؛ یعنی از نیروی جوان و فهمیده و آگاه دانشجو، درست در عکس جهتی که عقل و دین و فهم موقعیت سیاسی اقتضا میکند، استفاده کنند. اگر دشمنان نتوانستند دانشجو را در جهت خودخواسته به راه بیندازند، یقیناً کار و تلاش و تبلیغی میکنند تا شاید بتوانند دانشجو را به انفعال و بیعملی بیندازند. شما در مقابل هر دو انگیزه باید مقاومت و ایستادگی کنید.
اگر تبلیغات جهانی را، که صدای آنها از دهها رادیو و تلویزیون و بقیهی وسایل ارتباطیِ دشمنان ما به گوش میرسد، دنبال کنید، همین نکتهای را که عرض کردم، کاملا در آن مشاهده میکنید. البته من به جریانات داخلی کاری ندارم؛ در داخل هم انگیزههایی همسو و همسان با انگیزههای دشمنان وجود دارد؛ اما اینها چیزی نیست و اهمیتی ندارد. دلیل اهمیت نداشتن اینها این است که به چتر حمایت تبلیغاتیِ دشمنانِ شناخته شده و آشکارِ خارج متکیاند؛ بنابراین من اینها را موردنظر قرارنمیدهم و نمیخواهم در زمینهی کار، ذهن شما به دنبال این برود که در محیط دانشجویی و در محیط اجتماعی کشور، چه کسی دشمن و چه کسی دوست است.
وقتی کار و راه صحیح را پیدا و در آن جهت حرکت کردید، همان چیزی که میخواهید، اتفاق میافتد. اولا توجه داشته باشید که تدین و تعبد و پاکی دل و دامان -که بحمدالله مجموعههای قابل توجهی از جوانان دانشجوی ما به آن آراستهاند- ارزش بسیار بزرگی است؛ این را از دست ندهید. عمدهی اشکالات و انحرافات سیاسی، شروعش از نقطهی مخدوش شدن این ارزش است. نمیگویم همهی اشکالات و انحرافات؛ میگویم عمدهی آنها. تدین و تعبد و دلِ رو به خدا و رو به معنویت را در خودتان قدر بدانید و آن را حفظ کنید. هرچه میتوانید، رابطهی قلبی و معنوی خود را با خدا و اولیای خدا بیشتر کنید. مهمترین وسیله هم برای این کار، اجتناب از محرّمات و گناهان است. خودِ اجتناب از محرّمات، انسان را نورانی میکند و خیلی از ناشناختهها و نادانستهها را به انسان میشناساند و تعلیم میدهد. شما که جوان هستید و دلهایتان پاک و نورانی است، این فرصت را خیلی دارید؛ این را قدر بدانید. ما هم که جوان بودیم، پیرمردها و کسانی که در سنِ الان ما بودند، دائماً به ما میگفتند این فرصت را قدر بدانید؛ ولی ما درست نمیفهمیدیم آنها چه میگویند؛ اما انسان بعد میفهمد. در شما دختر و پسر مؤمن و متعبّد و متعهد، موجودیِ بسیار باارزشی وجود دارد؛ ارزش آن موجودی، از دنیا و مافیها بیشتر است؛ و آن، سلامت دل، سلامت نفس، پاکی روح و ناآلودگی یا کمآلودگیِ آن است. البته نمیگویم بهکلّی ناآلودگی؛ بالاخره هر کس ممکن است خطایی داشته باشد؛ به قول قرآن، «الّا اللّمم» ؛ گناهانی که یک وقت از روی خطا و اشتباه، از دست انسان دررفته؛ از اینها ممکن است وجود داشته باشد؛ ولی آن نورانیت و صفا و پاکیِ فطری و ذاتی را -که الحمدلله در محیط دینی کشور رشد پیدا کرده است- حفظ کنید. یک وقت اگر خطایی هم پیش میآید، بلافاصله به خدای متعال رو کنید و پشیمانی و انابه و تصمیم بر اینکه انسان گناه نکند، راه علاج این خطاهاست؛ این ارزش خیلی بزرگی است.
ارزش دیگری که خیلی مهم است و تلاش میشود تا در محیط دانشجویی، این ارزش هم از بین برود، عبارت است از امید و اعتماد به آینده. چگونه به آیندهای که نمیدانیم چیست، اعتماد کنیم؟ اعتماد به آینده، از طریق اعتماد به خودتان. آینده باید خوب باشد. از راه تصمیمگیری، فکر کردن، عمل کردن و اقدام پیدرپی، شما میتوانید به آینده امیدوار باشید. آیندهای که میخواهیم به آن امید ببندیم، تصویر کلی آن این است که نظام اسلامی همهی ضعفهایی را که بر اثر بد عملی و بیعملی پیش آمده -که اثرش در معیشت و فرهنگ و اخلاق مردم، جابهجا مشخص است- برطرف کند. این کار را چه کسی باید بکند؟ شماها باید بکنید. زمان هم خیلی طولانی نخواهد بود. اینهایی که الان سر کارند، ده، پانزده سال قبل مثل شما دانشجو بودند.
شما میتوانید بنیهی حقیقیِ دینی و سیاسی، قدرت تحلیل، تصمیمگیری، شناخت و ایستادگی در مقابل فشارهای گوناگون دشمن را -که تا جایی که بتواند، فشار وارد میکند و انسان باید مثل صخره در مقابل او بایستد- از حالا در خودتان به وجود بیاورید و ذخیره کنید و نگه دارید؛ برای اینکه بتوانید آینده را بسازید. و بدانید، مثل شما، همدل و همفکر و همآرزوی با شما، در این کشور فراوان هستند. شما کار خودتان را بکنید؛ دیگرانی هم هستند که دارند کار خودشان را میکنند. و من به شما بگویم: امروز این همدلی و همفکری، فقط مخصوص اینجا نیست؛ در همهی دنیای اسلام وجود دارد. در دنیای اسلام، هیچ جامعهای از جوامع اسلامی نیست -حتّی آنهایی که حکومتهاشان خیلی با ما بدند- که در محیط دانشگاهی و روشنفکری و در محیط جوانش، انگیزههای علاقهمندی و طرفداری از جمهوری اسلامی، به صورت عمیق وجود نداشته باشد. من این را از روی اطلاع میگویم. گاهی دیدهاید که در اینجا مسئول یا شبه مسئول یا غیر مسئولی در روزنامهای یا در جایی چیزی میگوید که نشاندهندهی این است که همه چیز به هم ریخته و خراب شده و ما از دست رفتهایم و مردهایم و باید بیایند ما را جمع کنند! این صحبتها، عدهای را هم در داخل خیلی دستپاچه میکند. کسانی که بیرون از کشورند، گاهی وقتی اینطور خبرها به آنها میرسد، نگران میشوند و احساس میکنند انقلاب و نظام اسلامی در داخل با یک خطرِ جدی مواجه است؛ بنابراین به خودشان میلرزند.
شما در سطح عالم، هیچ کشور دیگری را مثل ایران پیدا نمیکنید که جوانها و مردم متعهد کشوری، تصویر مسئولانِ اینجا را در اتاقها و محیطهای دانشگاهی و در اجتماعاتشان سر دست بگیرند و بلند کنند. کجای دنیا در اجتماعاتشان تصویر رئیسجمهور امریکا را بلند میکنند؟ بله، بلند میکنند تا بگویند گم شو، دور شو؛ یا آن را آتش میزنند. اما در دنیا کشورهای زیادی هستند -فقط لبنان نیست؛ شما لبنان و سوریه را در تلویزیون میبینید- که در اتاقها و خوابگاههای دانشجوها و در محیطهای علمی و دیگر اجتماعات، عکس مسئولان ایران نصب شده است و اسم آنها به عنوان تبرک و به عنوان یک شخصِ محبوب مطرح میشود. تبلیغات پرحجمی که علیه نظام اسلامی میکنند، برای این است که این واقعیّتها را از ذهن نسل جوان ما دور نگه دارند؛ نسل جوان ما خیال کند همه چیز را از دست داده است و مالباخته و سرمایه از دست داده، همینطور باید خود را در دست جریانات رها کند؛ نخیر، بههیچوجه اینطور نیست. امروز با وضعی که در مسائل جهانی پیشآمده -بخصوص مسائل منطقهی حساس ما- دشمنان بزرگ ما روزبهروز دارند منفورتر میشوند. امروز امریکا در دنیا روزبهروز دارد منفورتر میشود. تا ده پانزده سال، بلکه حتّی تا سالهای اول انقلاب، کمتر شنیده بودیم که در دنیا مردمی که با ایران علیالظّاهر ارتباطی هم ندارند، علیه امریکا شعار بدهند؛ اما امروز در بسیاری از کشورهای دنیا علیه امریکا شعار میدهند و امریکا را متجاوز، متعرّض، بد و شیطان به حساب میآورند.
نقش مرکز انرژیزای انقلاب و نظام اسلامی را در واقعیّتهای اینطوری، همواره در ذهن داشته باشید. ما سرمایهی عظیمی در اختیار داریم و آن، معرفت اسلامی و بینش اسلامی و پیشنهاد اسلامی است. پیشنهاد اسلامی برای تشکیل یک نظام و ایجاد یک جامعه، بهطور کامل بر روی خواستهای حقیقی و مشروع و منطقیِ انسانها استوار است. هر ملتی دلش میخواهد عزتش حفظ شود؛ اسلام به کشورها و جوامع اسلامی این را بهطور جدی توصیه میکند؛ عزّتتان را از دست ندهید.
هر کشور و ملتی، آنگاه که به خود بیاید و درست فکر کند، دلش میخواهد استقلال خود را حفظ کند و کسی در کار او دخالت نکند. توصیه و دستور جدی و مؤکّد اسلام به نظام اسلامی و ملّتهای مسلمان این است که از دخالت دیگران به شدت جلوگیری کنید. آیات «لن یجعلالله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» ، «لا ترکنوا الی الّذین ظلموا» ، مؤید این معناست؛ اینها حقایق اسلامی است؛ ولی خیلیها به اینها توجه نمیکنند. روایت دارد مؤمن در امور خودش هر تصرفی میتواند بکند؛ اما نمیتواند خود را ذلیل کند. حتّی در روابط شخصی، شما حق ندارید خود را ذلیل کنید. بنابراین عزت مؤمن سرمایهای نیست که یک وقت اگر لازم شد، حق داشته باشد آن را در زیر پای هر کس بیندازد. این متعلق به یک فرد مؤمن است؛ آن وقت عزت امت اسلامی جای خود دارد. هر ملتی دوست دارد از لحاظ موارد و مصارف، زندگیاش در سطح مطلوب و عالی باشد و دستش به طرف دیگران دراز نباشد؛ اسلام همین را توصیه میکند. «لاترکنوا الی الّذین ظلموا» یعنی هیچ اتّکایی نداشته باشید. اتکا، غیر از مبادله است؛ مبادله، بده بستان از موضع عزت است؛ اما دست تقاضا و تمنا درازکردن، از موضع ذلت است. نظام اسلامی روی چنین پایههایی قرار دارد و میخواهد این را برای ملت تأمین کند. اتفاقاً کسانی که امروز عنودترین و لجوجترین دشمنان نظام اسلامیاند، با همین استقلالخواهی و عزّتخواهی و ذلت ستیزی مخالفند. میخواهند مسلط باشند و هر کار خودشان خواستند، بکنند. میخواهند منافع خودشان را هرگونه مایلند، در هر کشوری تأمین کنند. هر ملتی در مقابلشان ایستاد، با او بدند. هر دولتی در مقابلشان ایستاد و هر نظامی مقاومت کرد، با او بدند. امروز مسألهی اساسی در مبارزهی ما با دشمنانمان و مبارزهی دشمنانمان با ما، این است.
الان بزرگترین مشکل امریکا با ما این است که چرا نمیگذارید در کارتان دخالت کنیم. چرا سیادتی را که ما به زور سلاح و تکنولوژی و علم به دست آوردهایم و میخواهیم آن را بر همهی دنیا تحمیل کنیم، نمیپذیرید و در مقابل آن ایستادهاید. الان همین کارهایی را هم که در منطقه راجع به عراق و بقیهی کشورها دارند میکنند -که به شدت هم کشورهای منطقه، کشورهای عرب و رفیقهای قدیمی و صمیمی امریکا را ترسانده و متوحش کرده است؛ چون میبینند امریکا روزبهروز دارد افزونخواهی میکند- همهاش برای این است که بتوانند باز تسلط و نفوذ خود را در کشورهای این منطقه بیشتر کنند؛ و حدّ یقفی هم ندارد. همینطور که میبینید، بعضی از کشورهای منطقهی ما درها را بهطور کامل روی امریکا باز کردهاند؛ حالا در اینجا یک عده آدمهای سادهدل -که تعبیر خوشبینانهاش این است- خیال میکنند که اگر درها به روی امریکا باز شد، دیگر همینطور از در و دیوار نعمت و خیرات و مبرات میبارد. مرکز فقر و گرفتاری و قرض و ناکامی اقتصادی، همین کشورهایی است که درهایشان همیشه روی امریکا باز بوده است. امریکا مگر به کشوری کمک میکند یا اجازهی کمک میدهد؟ تا بتواند، میمکد و تحمیل میکند. اما به این حد هم قانع نیستند؛ یعنی روزبهروز افزونطلبی میکنند. همین کشورهایی که درهاشان رو به امریکا باز است، الان به وحشت افتادهاند. رژیم مصر هم که در رابطهی با اسرائیل و قضایای منطقه، صد درصد طبق میل امریکا حرکت کرده، الان از حضور بیشتر و روزافزون و زیادهخواهی امریکا به شدت بیمناک است. نه فقط امریکاییها، بلکه هر دولت مستکبر دیگری هم که دین و اخلاق بر رفتارش حاکم نباشد و در دنیا وسط میدان بیاید، همینطور است. یک روز همین کارها را انگلیس میکرد، اما الان امریکا میکند. کسانی که کشورشان را دو دستی به امریکا دادند، الان نگران و بیمناکند. البته از اینها توقع نیست که این مطالب را در اظهارات عمومیشان بگویند؛ ولی در مراودات و مبادلاتی که داریم، میدانیم آنجا چه خبر است. همهاش هم بر اثر این است که اینها به سرمایهها و ذخایر خود بیاعتنایی کردند.
اولین ذخیرهی هر دولتی، ملت اوست؛ اینها به ملتشان بیاعتنایی و آنها را از محاسبه خارج کردند؛ حکومتهای جدای از ملت بودند. معلوم است وقتی حکومتی از ملت خود جدا بود، مجبور است به جایی متکی باشد؛ آنجا هم همان قدرتها هستند. این اولین ذخیرهای بود که از دست دادند. ذخیرهی بسیار بزرگ دیگری که از دست دادند، فکر اسلامی و ایمان اسلامی و اعتقاد اسلامی است. اجازه دادند در داخل کشور هر کاری دشمن میخواهد، با دل و ایمان مردمشان بکند و ایمان مردم به تدریج ذوب شود؛ این گناه آنهاست. اینها کارهایی است که شما باید مراقب و مواظب باشید.
عزیزان من! در دانشگاه، درس خواندن، فعالیت برای اسلامی نگهداشتن و هرچه اسلامیتر کردن فضای دانشگاه، حفظ روحیهی پُرنشاط دانشجویی و تقویت پایههای فکری و ایمانی و معرفتی، از کارهای بسیار اساسی است. سعی کنید با دانشجوهای دیگری که مثل خود شما هستند -چه آنهایی که در تشکل دیگری هستند، چه آنهایی که در هیچ تشکلی نیستند، اما زمینههای خوب دارند- ارتباطاتِ خوب برقرار کنید. البته ممکن است تشکلی از لحاظ خیلی چیزها با شما همسو باشد و یا نباشد؛ اما سعی کنید این ارتباطات معنویِ اثرگذار را با همهی دانشجوها ادامه دهید و اثرگذار باشید. به خدای متعال توکل کنید. خدا با شماست و انشاءالله اگر مؤمن باشید، خدا شماها را دوست دارد. خدا به هر کس که در راه او کار کند، وعدهی نصرت داده است؛ «ولینصرنّ الله من ینصره» . از این مؤکّدتر، هیچ بیانی نیست؛ صریح قرآن هم هست؛ روایتی نیست که آدم در سندش خدشه کند؛ یا بیان مشتبهی نیست که انسان در دلالتش خدشه کند. «ل» ی اول و نون مشدد آخر «لَیَنْصُرَنّ» علامت تأکید است. بیگمان خدای متعال کسانی که او را یاری کنند، یاری میکند. یاری کردن او هم به سلوک این راه پُرافتخار است. انشاءالله مشمول یاری و هدایت الهی باشید.
والسلامعلیکم و رحمهالله و برکاته
منبع: کتاب سایه سار ولایت جلد ۵ صفحه ۳۵
پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای