بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در جمع کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران - ۱۳۷۷/۱/۳۰
ثبتشده در جمعه، ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ق.ظ
فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران، همهساله بهمناسبت ۲۹ فروردین، روز ارتش، به حضور امام خامنهای میرسند که متن بیانات رهبر معظم انقلاب در بسیاری از این دیدارها بهصورت رسمی منتشر نشده است. «روشنی خورشید» متن کامل بیانات فرماندهی کل قوا در دیدار با کارکنان و فرماندهان ارتش در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۷۷ را به نقل از روزنامۀ جمهوری اسلامی منتشر میکند.
نوع سند: متن
نوع اثر: بیانات
مخاطب: فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران
تاریخ: ۱۳۷۷/۰۱/۳۰
شرح:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
روز بیست و نهم فروردین را که روز ارتش است، به همه حضار محترم و یکایک آحاد ارتش عزیز جمهوری اسلامی ایران و خانواده هایشان و همه ملت ایران، تبریک عرض میکنم، همچنین عید سعید غدیر خم را به شما عزیزان تبریک میگویم.
اگر کسی قضایای بعد از انقلاب را تا امروز، با این نگرش ملاحظه کند که ارتش جمهوری اسلامی ایران، ثروت معنوی عظیمی را به ملت ایران داده است با وجود خود و با تلاش و فعالیت خود یقینا باید خدای متعال را شکرگزار باشد. وظیفه ما شکرگزاری است و شکر نعمت، رحمت الهی را متوجه شاکر میکند. یکایک آحاد مردم وظیفه دارند تا آنجایی که فکر و سعه روح آنها اجازه میدهد، نعم الهی را احصا کنند و شکر آن را بگذارند. البته از جمله اعظم و اهم نعم الهی، همین است که نیروهای مسلح در یک کشور، چنین بافتی، چنین سازمانی، چنین معنویات و چنین جهتگیریهایی داشته باشد؛ که نعمت بسیار بزرگی است برای هر ملتی که از چنین چیزی برخوردار باشد.
البته قبل از آن که درباره این نعمت، قدری صحبت کنیم، مایلم به شما عزیزان که اعضای سازمان ارتش هستید، عرض بکنم که شما هم خودتان باید خیلی شاکر نعم الهی باشید و به چشم جد نعمتهای الهی را احصا، و از خدای متعال سپاسگزاری کنید؛ که یکی از همین نعمتهای بزرگ، این است که شما عضو این مجموعه خدمتگزار و با ارزش و موجد افتخارات بزرگ هستید. عضویت ارتش هم برای آحاد ارتش، واقعا افتخار بزرگی است.
البته احصای نعمتهای الهی برای هیچ کس ممکن نیست، حتی در دعای عرفه ملاحظه کنید که امیدوارم توفیق پیدا کرده باشید و این دعا را خوانده باشید، و هر سال در روزهای مبارک عرفه، توفیق پیدا کنید این دعا را بخوانید و در مضامین آن تدبر کنید. در اوایل آن دعا، حسین بن علی - علیهالسّلام - میفرماید: من اگر بخواهم با همه وجودم شکرگزار یکی از نعمتهای تو باشم؛ با پوستم، با گوشتم، با استخوانم، با چشمم، دستم، پایم، با تمام اعضا و جوارحم قادر نیستم! حسین بن علی - علیهالسّلام، - آن سرباز فداکار بینظیر اسلام و معنویت در تاریخ، جزئیاتی را تقریبا به قدر یک صفحه میشمارد، برای این که بگوید اگر با همه وجودم بخواهم شکر یکی از نعمتهای تو را بجا بیاورم، قادر نیستم؛ و اگر توفیق پیدا بکنم که شکر نعمت را بجا بیاورم، خود این توفیق بر شکر، یک نعمت از سوی توست!
هرکسی توفیق پیدا نمیکند، هرکسی جمال زیبای حقیقت و معنویت را نمیبیند تا آن را ستایش کند، هرکسی شکوه و عظمت فضل الهی و حضور نعمت الهی را درک نمیکند. غفلتها نمیگذارد، خودخواهیها و غرورها نمیگذارد که ما بفهمیم در محضر که، محفوف به الطاف که هستیم و این نعمتها و این لطفها کدام است! اگر کسی این توفیق را پیدا کرد که در انگیزههای شخصی و مادی، بر غرورها، خودپرستیها و کوتهبینیها فائق بیاید و جمال زیبای معنویت را مشاهده کند و در مقابل آن سر تعظیم فرو بیاورد و دل خود را در مقابل آن خاشع و خاضع کند، این خود نعمت بزرگ الهی است و شکری لازم دارد؛ و بشر هیچگاه قادر نیست شکر نعمتهای الهی را بگزارد.
برای یک انسان، بزرگترین افتخار در محیط کار، این است که کار او در خدمت کشورش، مردمش و اهدافش، بلکه در خدمت معنویت برای همه بشریت باشد چه قدر انسانها امروز هستند که صبح تا شام، با همه وجود کار میکنند و کار آنها در خدمت ظلم، در خدمت بدی و تبعیض، در خدمت کشتار انسانها و قدرت بخشیدن به طاغوتها ست؛ از کار آنها هیچ بشری منتفع نمیشود، عالم آباد نمیشود، انسانیت راحت نمییابد و ظلم برطرف نمیشود! اینها هیچ افتخاری ندارند.
در دنیای مادی، در دنیایی که عرف سلاح به دست گرفتن و مسلح بودن و برخوردار بودن از تجربه جنگی، این است که این تجربه و امکان، در راه اراده انسانهای خودخواه به کار برود، شما ببینید ارتشهای بزرگ در دنیا، امروز با اراده چه کسانی حرکت میکنند، تصمیم میگیرند و اقدام میکنند؛ آن انسانهایی که تصمیم میگیرند میلیاردها دلار را خرج کنند و ارتشی را تجهیزات و امکاناتی را از آن سر دنیا بردارند و مثلا به یک نقطه حساس نفتخیز بیاورند؛ برای دفاع از یک کسی، یا حمله به چیزی، یا به دست آوردن ثروتی! اینها که هستند ! این انسانهای کوچک و حقیری که این قدر سعه قدرت مادی دارند و ارتشها در اختیار آنها هستند، چه کسانی هستند؟
در آن ارتشها صدها هزار انسان حرکت میکنند، تصمیم میگیرند، راه میروند، کشته و مجروح میشوند، آسیب میبینند، افرادی از فرزندان و زنهایشان محرومیت میکشند و خانوادههایی از مردها و جوانانشان دور میافتند؛ فراغها، رنجها و ناراحتیها به دستور کی؟ برای چی؟ با کدام هدف؟ چه نیتهایی بر این همه تحرک در دنیا حاکم است؟
میبینید نیتهای معلول، مقاصد پلید و انسانهای حقیر! وضع نیروهای مسلح در عرف دنیا نه امروز همیشه همینطور بوده است. آن کسانی که در زمانهای گذشته، میلیونها انسان را بر میداشتند، سوار کشتیها میگردند، روی اسبها سوار میکردند، از قارهای به قارهای میرفتند، تا فلان تنگه را، فلان دریاچه یا رودخانه، یا فلان مملکت را تسخیر کنند خیلی از اوقات هم اتفاق میافتاد که بعد از سالها، شکسته، خرد شده و نابود شده بر میگشتند. آن انسانها چه کسانی بودند؟ آن ارادهها متعلق به چه کسانی بود؟ آیا یک ذره حس خداجویی، حس انسان دوستی و معنویت، بر این همه تلاش حاکم بود؟
با این محاسبه، وقتی انسان احساس میکند در سازمان مسلحی زندگی میکند که بنا بر این است اگر یک گلوله از تفنگی شلیک میشود، با این نیت باشد که حقی اقامه شود، باطلی از بین برود، ظلمی نابود و عدلی برقرار شود؛ ملت خداجویی بتواند استقلال، شخصیت و هویت خود را در مقابل متجاوزان حفظ کند، آیا این افتخار نیست؟! این شکر بزرگی دارد.
امروز کسانی که در نیروهای مسلح نظام جمهوری اسلامی، با این اهداف بلند دارند کار میکنند، باید احساس بکنند که بندگی خدا و عبودیت میکنند.
امام سجاد در دعای مبارک مکارم الاخلاق که از دعاهای صحیفه سجادیه و دعای عجیبی است؛ من توصیه میکنم ترجمههای این دعا را ببینید تمام چیزهایی را که برای کمال انسانی لازم است، از خدای متعال مسالت کرده است. آنجا عرض میکند: «اللّهم صل علی محمد و اله واکفنی مایشغلی الاهتمام به واستعملنی بما تسئلنی غدا عنه واستفرغ ایامی فیما خلقتنی له.» یعنی: زندگی مرا یکسره در راه آن هدفی قرار بده که مرا برای آن هدف آفریدهای.
کسی که در محیط کار خود در سازمانی که در آن کار میکند این احساس را بکند که این شغل، این اشتغال و این مجموعه، دارد در جهت اهداف الهی کار میکند، میخواهد از هویت و شخصیت و استقلال ملتی دفاع کند که این ملت در دنیای ظلم، در دنیای طبقاتیگری، در دنیای زورگویی، تبعیض و غلبه مادّیات و شهوات، ایستاده است تا پرچم هویت انسانی مستقل را برافرازد، پرچم معنویات را به اهتزاز درآورد، از حق و از معنویات دفاع کند، از حقوق فراموش و تضییعشده انسان دفاع کند، با طغیان و ظلم بستیزد، از تجاوز قدرتهای بزرگ و طاغوتی به ملتها اظهار نفرت کند، این افتخار بزرگی است.
کسی که در سازمانی زندگی میکند که هدف آن، دفاع از این حقایق و از ملتی است که این هدفها را دارد، هر کاری که میکند، باید احساس کند که مشمول این فقره دعاست: «واستعملنی بما تسئلنی غدا عنه و واستفرغ ایامی فیما خلقتنی له؛» و همه وضع و زندگی او دارد صرف همان هدف عالیای میشود که خداوند، انسانها را برای آن آفریده است.
خدای متعال ما را آفریده است تا در این مدت حیات، با نعمتها و ابزارهایی که در اختیار ماست، به سمت تکامل معنوی حرکت کنیم، ارزشهای الهی را در محیط زندگی مستقر کنیم، خوبیها را به سراسر عالم گسترش بدهیم و از محیط زندگی خودمان شروع کنیم و نیت ما حاکمیت الهی، حاکمیت حقیقت، حاکمیت توحید و ارزشهای انسانی و الهی باشد. این افتخار است؛ و شما هم این افتخار را دارید.
عزیزان من! ارتش، امتحان خوبی داده است. بعضی از شماها این دوره را بهطور کامل درک کرده اید، میدانید که ارتش در این مدت نوزده سال، چه قدر تجربههای افتخارانگیز دارد! بعضی هم این مدت را درک نکرده اید، اما بدانید که ارتش از روز اول انقلاب، در خدمت انقلاب و هدفهای انقلاب بود؛ امام بزرگوار، این حقیقت را درک کرد. بنای حضور در نیروهای مسلح برای هر انسانی، فداکاری است. فلسفه نیروهای مسلح، فداکاری است. فلسفه آنها این است که از مرزهای مادی و معنوی یک کشور، دفاع کنند. هم از مرزهای مادی یعنی همین مرزهای جغرافیایی هم از مرزهای معنوی یعنی استقلال یک ملت. استقلال یک ملت، مرز بزرگتری از مرزهای مادی است؛ چیز کمی نیست.
مرزهای جغرافیایی بعضی از کشورها شکسته نشده است، اما دشمن تا اعماق این کشورها وارد شده است و حضور و نفوذ دارد؛ با فرهنگش، با سیاستش، با استعمار و با وسایل اقتصادیش! ملتها خیال میکننددر داخل چهارچوب مرزهای خودشان نشسته اند، در خانه خود هستند؛ اما نمیدانند که دشمن دارد آنها را اداره میکند، به حکام آنها دستور میدهد و برای آنها خط جنگ و صلح میکشد! چنین ملتی مرزهایش شکسته است !
نیروهای مسلح، از استقلال و از هویت یک ملت دفاع میکنند. وقتی در یک کشور، نیروهای مسلح با عزم و اراده راسخ، برای هدفهای عالی آن ملت حضور دارند، آن ملت، احساس پشتگرمی میکند مسوولین آن کشور احساس میکنند که میتوانند در مقابل زورگویی، تجاوز و زیاده طلبی قدرتهای بیگانه بگویند: نه! اگر نیروهای مسلح آمادگی نداشته باشند، دست و پای عناصر سیاسی و مسوولین کشور میلرزد؛ چون دشمن با تعارف برخورد نمیکند، بیگانه وقتی مطامع و مقاصد سو دارد، ملاحظه چیزی را نمیکند، هیچ مرزی نمیشناسد!
شما ببینید خلیج فارس و قلمرو دولت ایالات متحده امریکا کجاست! منافع خودشان را در اینجا تشخیص داده اند! برای خودشان در این منطقه با این فاصله، منفعت تعریف کرده اند! حالا این تعریف، مورد تأیید عقلا، منصفین و حقوقدانان عالم باشد یا نباشد، برای آنها اهمیتی ندارند؛ چون متکی به قدرت حیوانی هستند! جنگل است، جنگل! یک حیوان قویپنجهتر در جنگل، نمیگوید که اینجا خانه این حیوان ضعیف است، اینجا محل شکارگاه اوست، من نزدیک نشوم؛ بلکه به پنجه قدرتمند خود نگاه میکند!
هیچ چیز جلودار قدرتهای زورگو نیست. این نظم نوین جهانی که معتقدند باید در دنیا حاکمیت پیدا کند، این است؛ یعنی نظم یک امپراتوری و در رأس آن، کسی که مقتدرتر است! کدام دولت از لحاظ مادی، سلاح، تجهیزات، پول، درآمد و امکانات، مقتدرتر است آن دولت میگوید من؛ پس در رأس این امپراتوری قرار میگیرد؛ دیگران هم هرکدام در جاهای خودشان سلسله مراتب تا برسد به قاعده که آنجا نه ملتها، نه دولتها، نه سیاستها و نه کشورها، هیچگونه حرمت و احترامی ندارند! برای آنها تصمیم میگیرند، خط و نشان میکشند، از آنها پول میگیرند و وارد خاکشان میشوند و پایگاه درست میکنند! در این بلبشو، آن ملتی که میخواهد با استقلال انسانی و حقیقی خود زندگی بکند و حق واقعی خود را نگه دارد، باید بتواند دفاع کند؛ باید بتواند در هنگام لازم پنجه به صورت متجاوز بزند و او را از تهاجم، پشیمان کند. نیروهای مسلح باید همیشه این آمادگی را برای یک ملت داشته باشد، تا آن ملت احساس کند که میتواند بایستد، تا مسوولین سیاسی در آن کشور، احساس کنند که میتوانند مقاومت کنند و «نه» بگویند.
هرچه خودتان را قویتر کنید، برای حفظ استقلال حقیقی این کشور که به برکت انقلاب اسلامی، به این ملت و این کشور داده شده است مفیدتر و لازمتر است. برای تقویت معنوی خودتان، و برای تقویت ابزاری، فکری و سازماندهی، هیچ حدی را نشناسید؛ همان چیزهایی را که برای یک ارتش لازم است، فراهم کنید. هر چه میتوانید، وحدت بین سازمانهای نیروهای مسلح را که در کشور ما سازمانهای نظامی ارتش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و در کنار آنها هم بسیج عظیم مردمی هست زیاد کنید؛ این مایه قدرت است. بزرگترین ابزار اقتدار نیروهای مسلح، همین وحدت است. سازمانها با مرزهای مشخص مرزهای بین سازمانها، مرزهای ناشکستنی است اما با پیوستگی مطلق به یکدیگر و با ارتباط معنوی وبرادرانه باشند.
مجموع نیروهای مسلح در کشور، هر چه بتواند روحیات و سازماندهی، ابزار و امکانات رزمی، تواناییهای گوناگون و تجارب خود را بیشتر کند، برای این که ملت، اقتدار حقیقی داشته باشد، بهتر و لازمتر است. سادهلوحها در دنیا خیال میکنند که باید پول داد و ابزار خرید! این بدترین بلیّه برای یک سازمان رزمی است که برای ابزارهای خود، ناگزیر باشد به دیگری رو کند. معنویات را در خودتان تقویت کنید، کمااینکه تا حالا کرده اید. در همین گزارش آقای سرلشکر شهبازی (۱) بود؛ و درست هم هست، همینطور است. بحمدالله نیروهای مسلح ما توانسته اند در زمینههای گوناگون پیشرفتهای خوبی پیدا کنند.
بیست سال قبل از این، قبل از پیروزی انقلاب، اگر کسی قسم میخورد که تا بیست سال دیگر نیروهای مسلح ایران، ممکن است خودشان ابزار درست کنند، هر کسی که مطلع بود، محال بود باور کند؛ باور نمیکرد. میگفتند: پول داریم، میرویم و میخریم! مثل این اربابزادههای بیهنر؛ پول در جیبشان بریزند، بروند از این و آن بخرند، راه بروند و خیال کنند عزت دارند!
عزت واقعی مال آن کسی است که متکی به خویش است. امروز عزت واقعی را نیروهای مسلح ما دارند که میتوانند ابزارشان را خودشان فراهم کنند. جنگ برای ما بزرگترین تجربه بود -دوران دفاع هشتساله- آنچه دارید، خوب حفظ کنید، خوب نگهداری کنید؛ و آنچه ندارید، به وجود بیاورید. مادّیات یک جور، و معنویات، مهمتر از مادّیات است. روحیه خوب، عمل خوب، توکل به خدا، ارتباط با خدا، ارتباط با یکدیگر و اهتمام به استحکام سازماندهی در نیروهای مسلح داشته باشید.
در واقع هویت نیروهای مسلح، همان سازماندهی است ؛ نیروهای مسلح بدون سازماندهی، یک توده انسانند، ارزش رزمی ندارد. اساس کار آن سازماندهی مستحکم که در این هم بحمدالله نیروهای مسلح ما نوآوری دارند هم انضباط، برادری و سلسله مراتب است، هم تبعیض نیست ؛ اینها خیلی با اهمیت است. اینها ابتکارات شما و دستاوردهای عظیم نیروهای مسلح ما به برکت انقلاب و اسلام است. باید اینها را هر چه میتوانید، بیشتر و گستردهتر کنید، و دیگران از شما فرا خواهند گرفت.
انشاءلله ارتش جمهوری اسلامی ایران بایستی طوری باشد که ارتشهای دیگر برای بهسازی خودشان در زمینههای مختلف، از تجربیات سازماندهی آن استفاده کنند؛ و آن روز دور نیست و شگفتآور نیست و خواهد شد. بدانید که در فضایی که شما پرورش پیدا کردهاید، با جهتگیریای که شما دارید حرکت میکنید، مقتدا و امام ارتشهای عالم خواهید شد. باید بیایند و از لحاظ سازماندهی، از لحاظ کیفیت حرکت و کار، از شما بیاموزند. با این نیت و با این انگیزه حرکت کنید. انشاءلله هر چه میتوانید، خودتان را تکمیل کنید و از خدای متعال هم کمک بخواهید. خداوند انشاءلله به شماها توفیق بدهد و رحمت خود را بر شما نازل کند و مشمول عنایات الهی باشید؛ و انشاءلله امام بزرگوار ما که این هم از برکات عظیم وجود او و تدبیر اوست مشمول رحمت الهی باشد.
والسلامعلیکمورحمهالله وبرکاته
روز بیست و نهم فروردین را که روز ارتش است، به همه حضار محترم و یکایک آحاد ارتش عزیز جمهوری اسلامی ایران و خانواده هایشان و همه ملت ایران، تبریک عرض میکنم، همچنین عید سعید غدیر خم را به شما عزیزان تبریک میگویم.
اگر کسی قضایای بعد از انقلاب را تا امروز، با این نگرش ملاحظه کند که ارتش جمهوری اسلامی ایران، ثروت معنوی عظیمی را به ملت ایران داده است با وجود خود و با تلاش و فعالیت خود یقینا باید خدای متعال را شکرگزار باشد. وظیفه ما شکرگزاری است و شکر نعمت، رحمت الهی را متوجه شاکر میکند. یکایک آحاد مردم وظیفه دارند تا آنجایی که فکر و سعه روح آنها اجازه میدهد، نعم الهی را احصا کنند و شکر آن را بگذارند. البته از جمله اعظم و اهم نعم الهی، همین است که نیروهای مسلح در یک کشور، چنین بافتی، چنین سازمانی، چنین معنویات و چنین جهتگیریهایی داشته باشد؛ که نعمت بسیار بزرگی است برای هر ملتی که از چنین چیزی برخوردار باشد.
البته قبل از آن که درباره این نعمت، قدری صحبت کنیم، مایلم به شما عزیزان که اعضای سازمان ارتش هستید، عرض بکنم که شما هم خودتان باید خیلی شاکر نعم الهی باشید و به چشم جد نعمتهای الهی را احصا، و از خدای متعال سپاسگزاری کنید؛ که یکی از همین نعمتهای بزرگ، این است که شما عضو این مجموعه خدمتگزار و با ارزش و موجد افتخارات بزرگ هستید. عضویت ارتش هم برای آحاد ارتش، واقعا افتخار بزرگی است.
البته احصای نعمتهای الهی برای هیچ کس ممکن نیست، حتی در دعای عرفه ملاحظه کنید که امیدوارم توفیق پیدا کرده باشید و این دعا را خوانده باشید، و هر سال در روزهای مبارک عرفه، توفیق پیدا کنید این دعا را بخوانید و در مضامین آن تدبر کنید. در اوایل آن دعا، حسین بن علی - علیهالسّلام - میفرماید: من اگر بخواهم با همه وجودم شکرگزار یکی از نعمتهای تو باشم؛ با پوستم، با گوشتم، با استخوانم، با چشمم، دستم، پایم، با تمام اعضا و جوارحم قادر نیستم! حسین بن علی - علیهالسّلام، - آن سرباز فداکار بینظیر اسلام و معنویت در تاریخ، جزئیاتی را تقریبا به قدر یک صفحه میشمارد، برای این که بگوید اگر با همه وجودم بخواهم شکر یکی از نعمتهای تو را بجا بیاورم، قادر نیستم؛ و اگر توفیق پیدا بکنم که شکر نعمت را بجا بیاورم، خود این توفیق بر شکر، یک نعمت از سوی توست!
هرکسی توفیق پیدا نمیکند، هرکسی جمال زیبای حقیقت و معنویت را نمیبیند تا آن را ستایش کند، هرکسی شکوه و عظمت فضل الهی و حضور نعمت الهی را درک نمیکند. غفلتها نمیگذارد، خودخواهیها و غرورها نمیگذارد که ما بفهمیم در محضر که، محفوف به الطاف که هستیم و این نعمتها و این لطفها کدام است! اگر کسی این توفیق را پیدا کرد که در انگیزههای شخصی و مادی، بر غرورها، خودپرستیها و کوتهبینیها فائق بیاید و جمال زیبای معنویت را مشاهده کند و در مقابل آن سر تعظیم فرو بیاورد و دل خود را در مقابل آن خاشع و خاضع کند، این خود نعمت بزرگ الهی است و شکری لازم دارد؛ و بشر هیچگاه قادر نیست شکر نعمتهای الهی را بگزارد.
برای یک انسان، بزرگترین افتخار در محیط کار، این است که کار او در خدمت کشورش، مردمش و اهدافش، بلکه در خدمت معنویت برای همه بشریت باشد چه قدر انسانها امروز هستند که صبح تا شام، با همه وجود کار میکنند و کار آنها در خدمت ظلم، در خدمت بدی و تبعیض، در خدمت کشتار انسانها و قدرت بخشیدن به طاغوتها ست؛ از کار آنها هیچ بشری منتفع نمیشود، عالم آباد نمیشود، انسانیت راحت نمییابد و ظلم برطرف نمیشود! اینها هیچ افتخاری ندارند.
در دنیای مادی، در دنیایی که عرف سلاح به دست گرفتن و مسلح بودن و برخوردار بودن از تجربه جنگی، این است که این تجربه و امکان، در راه اراده انسانهای خودخواه به کار برود، شما ببینید ارتشهای بزرگ در دنیا، امروز با اراده چه کسانی حرکت میکنند، تصمیم میگیرند و اقدام میکنند؛ آن انسانهایی که تصمیم میگیرند میلیاردها دلار را خرج کنند و ارتشی را تجهیزات و امکاناتی را از آن سر دنیا بردارند و مثلا به یک نقطه حساس نفتخیز بیاورند؛ برای دفاع از یک کسی، یا حمله به چیزی، یا به دست آوردن ثروتی! اینها که هستند ! این انسانهای کوچک و حقیری که این قدر سعه قدرت مادی دارند و ارتشها در اختیار آنها هستند، چه کسانی هستند؟
در آن ارتشها صدها هزار انسان حرکت میکنند، تصمیم میگیرند، راه میروند، کشته و مجروح میشوند، آسیب میبینند، افرادی از فرزندان و زنهایشان محرومیت میکشند و خانوادههایی از مردها و جوانانشان دور میافتند؛ فراغها، رنجها و ناراحتیها به دستور کی؟ برای چی؟ با کدام هدف؟ چه نیتهایی بر این همه تحرک در دنیا حاکم است؟
میبینید نیتهای معلول، مقاصد پلید و انسانهای حقیر! وضع نیروهای مسلح در عرف دنیا نه امروز همیشه همینطور بوده است. آن کسانی که در زمانهای گذشته، میلیونها انسان را بر میداشتند، سوار کشتیها میگردند، روی اسبها سوار میکردند، از قارهای به قارهای میرفتند، تا فلان تنگه را، فلان دریاچه یا رودخانه، یا فلان مملکت را تسخیر کنند خیلی از اوقات هم اتفاق میافتاد که بعد از سالها، شکسته، خرد شده و نابود شده بر میگشتند. آن انسانها چه کسانی بودند؟ آن ارادهها متعلق به چه کسانی بود؟ آیا یک ذره حس خداجویی، حس انسان دوستی و معنویت، بر این همه تلاش حاکم بود؟
با این محاسبه، وقتی انسان احساس میکند در سازمان مسلحی زندگی میکند که بنا بر این است اگر یک گلوله از تفنگی شلیک میشود، با این نیت باشد که حقی اقامه شود، باطلی از بین برود، ظلمی نابود و عدلی برقرار شود؛ ملت خداجویی بتواند استقلال، شخصیت و هویت خود را در مقابل متجاوزان حفظ کند، آیا این افتخار نیست؟! این شکر بزرگی دارد.
امروز کسانی که در نیروهای مسلح نظام جمهوری اسلامی، با این اهداف بلند دارند کار میکنند، باید احساس بکنند که بندگی خدا و عبودیت میکنند.
امام سجاد در دعای مبارک مکارم الاخلاق که از دعاهای صحیفه سجادیه و دعای عجیبی است؛ من توصیه میکنم ترجمههای این دعا را ببینید تمام چیزهایی را که برای کمال انسانی لازم است، از خدای متعال مسالت کرده است. آنجا عرض میکند: «اللّهم صل علی محمد و اله واکفنی مایشغلی الاهتمام به واستعملنی بما تسئلنی غدا عنه واستفرغ ایامی فیما خلقتنی له.» یعنی: زندگی مرا یکسره در راه آن هدفی قرار بده که مرا برای آن هدف آفریدهای.
کسی که در محیط کار خود در سازمانی که در آن کار میکند این احساس را بکند که این شغل، این اشتغال و این مجموعه، دارد در جهت اهداف الهی کار میکند، میخواهد از هویت و شخصیت و استقلال ملتی دفاع کند که این ملت در دنیای ظلم، در دنیای طبقاتیگری، در دنیای زورگویی، تبعیض و غلبه مادّیات و شهوات، ایستاده است تا پرچم هویت انسانی مستقل را برافرازد، پرچم معنویات را به اهتزاز درآورد، از حق و از معنویات دفاع کند، از حقوق فراموش و تضییعشده انسان دفاع کند، با طغیان و ظلم بستیزد، از تجاوز قدرتهای بزرگ و طاغوتی به ملتها اظهار نفرت کند، این افتخار بزرگی است.
کسی که در سازمانی زندگی میکند که هدف آن، دفاع از این حقایق و از ملتی است که این هدفها را دارد، هر کاری که میکند، باید احساس کند که مشمول این فقره دعاست: «واستعملنی بما تسئلنی غدا عنه و واستفرغ ایامی فیما خلقتنی له؛» و همه وضع و زندگی او دارد صرف همان هدف عالیای میشود که خداوند، انسانها را برای آن آفریده است.
خدای متعال ما را آفریده است تا در این مدت حیات، با نعمتها و ابزارهایی که در اختیار ماست، به سمت تکامل معنوی حرکت کنیم، ارزشهای الهی را در محیط زندگی مستقر کنیم، خوبیها را به سراسر عالم گسترش بدهیم و از محیط زندگی خودمان شروع کنیم و نیت ما حاکمیت الهی، حاکمیت حقیقت، حاکمیت توحید و ارزشهای انسانی و الهی باشد. این افتخار است؛ و شما هم این افتخار را دارید.
عزیزان من! ارتش، امتحان خوبی داده است. بعضی از شماها این دوره را بهطور کامل درک کرده اید، میدانید که ارتش در این مدت نوزده سال، چه قدر تجربههای افتخارانگیز دارد! بعضی هم این مدت را درک نکرده اید، اما بدانید که ارتش از روز اول انقلاب، در خدمت انقلاب و هدفهای انقلاب بود؛ امام بزرگوار، این حقیقت را درک کرد. بنای حضور در نیروهای مسلح برای هر انسانی، فداکاری است. فلسفه نیروهای مسلح، فداکاری است. فلسفه آنها این است که از مرزهای مادی و معنوی یک کشور، دفاع کنند. هم از مرزهای مادی یعنی همین مرزهای جغرافیایی هم از مرزهای معنوی یعنی استقلال یک ملت. استقلال یک ملت، مرز بزرگتری از مرزهای مادی است؛ چیز کمی نیست.
مرزهای جغرافیایی بعضی از کشورها شکسته نشده است، اما دشمن تا اعماق این کشورها وارد شده است و حضور و نفوذ دارد؛ با فرهنگش، با سیاستش، با استعمار و با وسایل اقتصادیش! ملتها خیال میکننددر داخل چهارچوب مرزهای خودشان نشسته اند، در خانه خود هستند؛ اما نمیدانند که دشمن دارد آنها را اداره میکند، به حکام آنها دستور میدهد و برای آنها خط جنگ و صلح میکشد! چنین ملتی مرزهایش شکسته است !
نیروهای مسلح، از استقلال و از هویت یک ملت دفاع میکنند. وقتی در یک کشور، نیروهای مسلح با عزم و اراده راسخ، برای هدفهای عالی آن ملت حضور دارند، آن ملت، احساس پشتگرمی میکند مسوولین آن کشور احساس میکنند که میتوانند در مقابل زورگویی، تجاوز و زیاده طلبی قدرتهای بیگانه بگویند: نه! اگر نیروهای مسلح آمادگی نداشته باشند، دست و پای عناصر سیاسی و مسوولین کشور میلرزد؛ چون دشمن با تعارف برخورد نمیکند، بیگانه وقتی مطامع و مقاصد سو دارد، ملاحظه چیزی را نمیکند، هیچ مرزی نمیشناسد!
شما ببینید خلیج فارس و قلمرو دولت ایالات متحده امریکا کجاست! منافع خودشان را در اینجا تشخیص داده اند! برای خودشان در این منطقه با این فاصله، منفعت تعریف کرده اند! حالا این تعریف، مورد تأیید عقلا، منصفین و حقوقدانان عالم باشد یا نباشد، برای آنها اهمیتی ندارند؛ چون متکی به قدرت حیوانی هستند! جنگل است، جنگل! یک حیوان قویپنجهتر در جنگل، نمیگوید که اینجا خانه این حیوان ضعیف است، اینجا محل شکارگاه اوست، من نزدیک نشوم؛ بلکه به پنجه قدرتمند خود نگاه میکند!
هیچ چیز جلودار قدرتهای زورگو نیست. این نظم نوین جهانی که معتقدند باید در دنیا حاکمیت پیدا کند، این است؛ یعنی نظم یک امپراتوری و در رأس آن، کسی که مقتدرتر است! کدام دولت از لحاظ مادی، سلاح، تجهیزات، پول، درآمد و امکانات، مقتدرتر است آن دولت میگوید من؛ پس در رأس این امپراتوری قرار میگیرد؛ دیگران هم هرکدام در جاهای خودشان سلسله مراتب تا برسد به قاعده که آنجا نه ملتها، نه دولتها، نه سیاستها و نه کشورها، هیچگونه حرمت و احترامی ندارند! برای آنها تصمیم میگیرند، خط و نشان میکشند، از آنها پول میگیرند و وارد خاکشان میشوند و پایگاه درست میکنند! در این بلبشو، آن ملتی که میخواهد با استقلال انسانی و حقیقی خود زندگی بکند و حق واقعی خود را نگه دارد، باید بتواند دفاع کند؛ باید بتواند در هنگام لازم پنجه به صورت متجاوز بزند و او را از تهاجم، پشیمان کند. نیروهای مسلح باید همیشه این آمادگی را برای یک ملت داشته باشد، تا آن ملت احساس کند که میتواند بایستد، تا مسوولین سیاسی در آن کشور، احساس کنند که میتوانند مقاومت کنند و «نه» بگویند.
هرچه خودتان را قویتر کنید، برای حفظ استقلال حقیقی این کشور که به برکت انقلاب اسلامی، به این ملت و این کشور داده شده است مفیدتر و لازمتر است. برای تقویت معنوی خودتان، و برای تقویت ابزاری، فکری و سازماندهی، هیچ حدی را نشناسید؛ همان چیزهایی را که برای یک ارتش لازم است، فراهم کنید. هر چه میتوانید، وحدت بین سازمانهای نیروهای مسلح را که در کشور ما سازمانهای نظامی ارتش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و در کنار آنها هم بسیج عظیم مردمی هست زیاد کنید؛ این مایه قدرت است. بزرگترین ابزار اقتدار نیروهای مسلح، همین وحدت است. سازمانها با مرزهای مشخص مرزهای بین سازمانها، مرزهای ناشکستنی است اما با پیوستگی مطلق به یکدیگر و با ارتباط معنوی وبرادرانه باشند.
مجموع نیروهای مسلح در کشور، هر چه بتواند روحیات و سازماندهی، ابزار و امکانات رزمی، تواناییهای گوناگون و تجارب خود را بیشتر کند، برای این که ملت، اقتدار حقیقی داشته باشد، بهتر و لازمتر است. سادهلوحها در دنیا خیال میکنند که باید پول داد و ابزار خرید! این بدترین بلیّه برای یک سازمان رزمی است که برای ابزارهای خود، ناگزیر باشد به دیگری رو کند. معنویات را در خودتان تقویت کنید، کمااینکه تا حالا کرده اید. در همین گزارش آقای سرلشکر شهبازی (۱) بود؛ و درست هم هست، همینطور است. بحمدالله نیروهای مسلح ما توانسته اند در زمینههای گوناگون پیشرفتهای خوبی پیدا کنند.
بیست سال قبل از این، قبل از پیروزی انقلاب، اگر کسی قسم میخورد که تا بیست سال دیگر نیروهای مسلح ایران، ممکن است خودشان ابزار درست کنند، هر کسی که مطلع بود، محال بود باور کند؛ باور نمیکرد. میگفتند: پول داریم، میرویم و میخریم! مثل این اربابزادههای بیهنر؛ پول در جیبشان بریزند، بروند از این و آن بخرند، راه بروند و خیال کنند عزت دارند!
عزت واقعی مال آن کسی است که متکی به خویش است. امروز عزت واقعی را نیروهای مسلح ما دارند که میتوانند ابزارشان را خودشان فراهم کنند. جنگ برای ما بزرگترین تجربه بود -دوران دفاع هشتساله- آنچه دارید، خوب حفظ کنید، خوب نگهداری کنید؛ و آنچه ندارید، به وجود بیاورید. مادّیات یک جور، و معنویات، مهمتر از مادّیات است. روحیه خوب، عمل خوب، توکل به خدا، ارتباط با خدا، ارتباط با یکدیگر و اهتمام به استحکام سازماندهی در نیروهای مسلح داشته باشید.
در واقع هویت نیروهای مسلح، همان سازماندهی است ؛ نیروهای مسلح بدون سازماندهی، یک توده انسانند، ارزش رزمی ندارد. اساس کار آن سازماندهی مستحکم که در این هم بحمدالله نیروهای مسلح ما نوآوری دارند هم انضباط، برادری و سلسله مراتب است، هم تبعیض نیست ؛ اینها خیلی با اهمیت است. اینها ابتکارات شما و دستاوردهای عظیم نیروهای مسلح ما به برکت انقلاب و اسلام است. باید اینها را هر چه میتوانید، بیشتر و گستردهتر کنید، و دیگران از شما فرا خواهند گرفت.
انشاءلله ارتش جمهوری اسلامی ایران بایستی طوری باشد که ارتشهای دیگر برای بهسازی خودشان در زمینههای مختلف، از تجربیات سازماندهی آن استفاده کنند؛ و آن روز دور نیست و شگفتآور نیست و خواهد شد. بدانید که در فضایی که شما پرورش پیدا کردهاید، با جهتگیریای که شما دارید حرکت میکنید، مقتدا و امام ارتشهای عالم خواهید شد. باید بیایند و از لحاظ سازماندهی، از لحاظ کیفیت حرکت و کار، از شما بیاموزند. با این نیت و با این انگیزه حرکت کنید. انشاءلله هر چه میتوانید، خودتان را تکمیل کنید و از خدای متعال هم کمک بخواهید. خداوند انشاءلله به شماها توفیق بدهد و رحمت خود را بر شما نازل کند و مشمول عنایات الهی باشید؛ و انشاءلله امام بزرگوار ما که این هم از برکات عظیم وجود او و تدبیر اوست مشمول رحمت الهی باشد.
والسلامعلیکمورحمهالله وبرکاته
پانوشت:
۱- سرلشکر علی شهبازی، رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران
منبع: روزنامۀ جمهوری اسلامی شمارۀ ۵۴۶۳
پیوندهای مرتبط: