روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی - ۱۳۹۵/۲/۱۹

ثبت‌شده در دوشنبه، ۳۰ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۲۹ ب.ظ
بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی  - ۱۳۹۵/۲/۱۹

حضرت امام خامنه‌ای صبح روز یکشنبه در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی، «امنیت» را موضوعی «درجه یک» خواندند و با تأکید بر نظارت کامل و جدی مسئولان نیروی انتظامی بر «سلامت فکر و عمل و اخلاق کارکنان» و «تأمین امنیت اجتماعی و اخلاقی»، افزودند: برنامه‌ها را بر «عقل و منطق»، «عزم و اقتدار» و «قانون‌گرایی و عطوفت» استوار کنید تا تصویری کاملاً مطلوب از ناجا در ذهن مردم قدرشناس ترسیم شود. «روشنی خورشید» متن این بیانات را منتشر می‌کند.

تاریخ: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵

شرح:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین سیّما بقیه‌الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولان زحمتکشِ یک بخش بسیار مهم از مسائل کشور یعنی امنیّت! امیدوارم که خداوند متعال این ایّام را بر شما مبارک کند و توفیقات خود را افزایش بدهد تا بتوانید ان‌شاءالله کار را هرچه بهتر ادامه بدهید و پیش ببرید.

اوّلا تشکّر می‌کنم از مجموعه‌ی نیروی انتظامی و مخصوصاً فرماندهان، همچنین از وزارت محترم کشور و وزیر محترم کشور که پشتیبانی کردند، حمایت کردند به‌خاطر این چند کار مهمّی که شماها در چند ماه اخیر انجام دادید: یکی مراسم دهه‌ی فجر بود که امنیّت سراسر کشور را در این مراسم مهم، حسّاس، اثرگذار تأمین کردید. این خیلی مهم بود و دشمن نمی‌تواند این را به‌آسانی تحمّل کند که میلیون‌ها نفر در سرتاسر کشور راه بیفتند؛ در یک روز معیّن، در ساعات معیّن، در خیابان‌ها، بدون هیچ حادثه‌ای؛ با وجود این‌همه ناامنی که در اطراف ما هست و با وجود این‌همه انگیزه برای ایجاد ناامنی در کشور؛ شما از جمله‌ی نیروهای مؤثّری بودید که توانستید امنیّت این مراسم را حفظ کنید.

بعد مسأله‌ی انتخابات بود در اسفند ماه که امنیّت انتخابات هم بسیار مسأله‌ی مهمّی بود. در بسیاری از کشورها -حالا ولو نه در همه‌جا- انتخابات، وقت زورآزمایی و یقه‌گیری و ایجاد اختلاف و دعوا و این حرف‌ها است. شما بحمدالله توانستید امنیّت انتخابات را حفظ کنید. بعد مجدّداً در اردیبهشت انتخابات مرحله‌ی دومی داشت؛ در آن هم همین‌جور؛ و این هم یک موضوعی بود که خیلی مهم بود.

همچنین عید نوروز و در این تعطیلات طولانی، با این رفت‌وآمدهای عظیمی که در سطح کشور هست -البته حالا فرمانده محترم گفتند که تصادفات جاده‌ای کاهش پیدا کرده، لکن درعین‌حال این یک نقطه‌ی ضعفی است در ما، در مجموعه‌ی مسئولین ما، مسئولیت‌های ما، کشور ما؛ زیاد است؛ انصافاً آمار و سطح تلفات جاده‌ایِ ما بالا است- خب شما زحمت کشیدید کاهش دادید، دستتان درد نکند لکن باید بیش از این‌ها ما امنیّت را برقرار کنیم. همه هم به عهده‌ی نیروی انتظامی نیست. نیروی انتظامی آن‌جا مسئول است، ایستاده و از رفت‌وآمدها مراقبت می‌کند؛ دستگاه‌های گوناگون کشور در این زمینه مؤثّرند. به‌هرحال تشکّر می‌کنیم از شما به‌خاطر آنچه در این چند حادثه‌ی بزرگ از خودتان نشان دادید.

فقط هم از شما تشکّر نمی‌کنیم؛ واقعاً از خانواده‌هایتان هم تشکّر می‌کنیم. وقتی که همه دُور هم نشسته‌اند، همه‌ی خانواده‌ها ایّام عید، وقت سال تحویل، دیگرِ اوقات دُور هم هستند، شماها در کوچه و خیابان و بیابان و جاده و مانند این‌ها مشغول رفت‌وآمد و خدمت هستید -که واقعاً این‌ها ارزش دارد- و خانواده‌ها هم تحمّل می‌کنند؛ از آن‌ها هم من تشکّر می‌کنم؛ به معنای واقعی کلمه.

خب، یک مسأله، مسأله‌ی اهمیّت امنیّت است. اگر امنیّت نبود، نه فقط پیشرفت انجام نمی‌گیرد بلکه زندگی هم در همه‌ی ابعادش تلخ می‌شود. فرض کنید در جامعه اصلاً فقر وجود نداشته باشد و همه متمکّن و متنعّم باشند امّا امنیّت نباشد، یا انسان از داخل خانه‌ی خودش که بیرون می‌آید، نه بر جانش، نه بر ناموسش، نه بر فرزندش خاطرجمع نباشد، احساس امنیّت نکند، زندگی تلخ است؛ زندگی، زندگی نخواهد بود. علاوه بر اینکه با نبودِ امنیّت، کارهای لازمی هم که باید در کشور انجام بگیرد انجام نمی‌گیرد. اگر ما تحقیقات می‌کنیم، اگر ما درس می‌خوانیم، اگر ما کاسبی می‌کنیم، اگر ما [کار] دیپلماسی می‌کنیم، اگر ما مسائل کشور را اداره می‌کنیم، همه در سایه‌ی امنیّت است. اگر امنیّت نبود، نه مجلسی، نه دولتی، نه وزارتخانه‌ای، نه دانشگاهی، نه پژوهشگاهی، نه اندیشکده‌ای و نه بازار کسب‌وکاری قادر نبود که کار خود را انجام [بدهد]. بنابراین اهمیّت امنیّت در درجه‌ی اوّل است؛ در قرآن هم به مسأله‌ی امنیّت چند بار اشاره شده است و تکرار شده است.

خب، ما حالا بحث «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم و «اقدام و عمل»(۱) ؛ امنیّت یکی از پایه‌های اقتصاد مقاومتی است. واقعاً اگر ما بخواهیم در کشور، شجره‌ی طیّبه‌ی اقتصاد درونی و درون‌زا با استفاده از ظرفیّت‌های داخلی شکل بگیرد، نیاز داریم به امنیّت. بنابراین برای اقتصاد مقاومتی هم امنیّت لازم است. این «اقدام و عمل» که ما اوّل سال عرض کردیم -هم اقدام، هم عمل- احتیاج دارد به وجود امنیّت. کار خودتان را قدر بدانید؛ اهمیّت این کار را مورد توجّه قرار بدهید. مردم عزیزمان هم توجّه کنند که کار ایجاد امنیّت و احساس امنیّت چقدر مهم است.

خب، یکی از مسائل، توجّه به ریشه‌های ناامنی است؛ باید به ریشه‌های ناامنی توجّه کرد. این دیگر کار نیروی انتظامی عمدتاً نیست؛ کار دستگاه‌های دیگر است. ریشه‌ی ناامنی ممکن است در مسائل فرهنگی باشد، ممکن است در مسائل اقتصادی باشد، ممکن است فقر باشد، ممکن است حاشیه‌نشینی باشد. این‌ها چیزهایی است که دستگاه‌های گوناگون کشور همه در آن نقش دارند. آن‌ها می‌توانند مسائل عمده‌ای را که ریشه‌ی ناامنی است برطرف کنند و کمک کنند به نیروی انتظامی؛ لذا من بارها توصیه کرده‌ام، باز هم توصیه می‌کنم که همه‌ی دستگاه‌های کشور کمک کنند به نیروی انتظامی. خب، خوشبختانه در سطوح بالای نیروی انتظامی -در مدیران، در مسئولان- سلامت، دقّت، احساس مسئولیت و انگیزه فراوان است، وزیر محترم کشور هم انصافاً رفتار پدرانه‌ای با نیروی انتظامی دارند؛ این‌ها خیلی مغتنم است، این‌ها فرصت‌هایی است که وجود دارد و مجموعه‌ی نیروی انتظامی بایستی از این فرصت‌ها استفاده کند.

خب، دولت می‌تواند کمک کند، هم به ارتقاء کمّی نیرو، هم به ارتقاء کیفی نیرو. ما از لحاظ کمیّت هم در نیروی انتظامی دچار کمبودیم؛ یعنی طبق معیارها و میزان‌های بین‌المللی، تعدادِ افرادِ نیروی انتظامیِ ما کمتر از آن مقدار متعارف و متوسّط در دنیا است؛ بایستی تا آن‌جایی که ممکن است این را ارتقاء داد. از لحاظ کیفیّت هم همین‌جور است؛ فرض کنید در آموزش یا تمرین و کارهای گوناگونی که کیفیت‌ها را بالا می‌برد، دستگاه‌های دولتی می‌توانند کمک کنند.

یک مسأله هم مسأله‌ی کمک مردم است؛ آحاد مردم می‌توانند مثلِ پشتیبانِ قابلِ اعتمادی به نیروی انتظامی کمک کنند. من همین‌جا از عموم مردم عزیزمان درخواست می‌کنم که با این نگاه به نیروی انتظامی نگاه کنند. این نیرو فرزندان شما هستند؛ مردم این را باید توجّه کنند که [این] نیرو، فرزندان آن‌ها هستند که مسئولیت مهمّی را بر عهده گرفته‌اند به‌خاطر حفظ امنیّت آن‌ها. مردم هرچه می‌توانند کمک کنند؛ انواع کمک‌های مردمی به نیروی انتظامی متصوّر است. البته اگر دستگاه‌هایی در خود نیرو یا در وزارت کشور باشند و بنشینند فکر کنند، مطالعه کنند و چگونگی کمک‌های مردمی را پیدا کنند و این‌ها را طبقه‌بندی کنند و اعلان کنند به مردم، احساس بنده این است که مردم آماده‌اند. مردم ما مردم خوبی هستند؛ هرجایی که حضور مردم تأثیر دارد و کمک آن‌ها گره‌گشا است، شما می‌بینید وارد می‌شوند؛ در زمینه‌ی بهداشت، در زمینه‌ی تعلیم و تربیت، در زمینه‌های گوناگون نظامی و غیره، مردم آن‌جایی که لازم است کمک کنند وارد می‌شوند. چگونگی کمک‌های مردم و جذب این کمک‌ها را بایستی دستگاه‌های مسئول، مربوط، خود شما و وزارت کشور بنشینند بررسی کنند و این‌ها را به مردم اعلام کنند؛ مردم قطعاً کمک خواهند کرد. خب، این‌ها مسائل مربوط به حوزه‌ی بیرونِ نیروی انتظامی است.

توجّه به سلامت نیرو هم از جمله‌ی مسائلی است که دیگر این مربوط به داخل نیروی انتظامی است. سلامت نیروی انتظامی جزو چیزهایی است که هم جلب کمک مردم را می‌کند، هم جلب رحمت الهی را می‌کند. نیروی انتظامی آن بخش متّصل به مردم و مماس با مردم است؛ یعنی در مجموعه‌ی دستگاهِ بزرگِ حکومت، کمتر دستگاهی است که مثل نیروی انتظامی تماس دائمی با بدنه‌ی مردم داشته باشد؛ نیروی انتظامی این‌جوری است. در شهر، در روستا، در جاده، در همه‌جا، شما با مردم در تماسید؛ [لذا] این سلامت -سلامت فکر، سلامت عمل و سلامت اخلاق- خواهد توانست ارتباطات شما را با مردم صمیمانه کند، پشتیبانی مردم را جذب کند و بالاتر از این‌ها، خدا را راضی کند.

خب چه‌جوری ما سلامت را تأمین کنیم؟ با نظارت. من همیشه به مسئولین نیروی انتظامی -که حالا خوشبختانه اغلب رؤسا و فرماندهان قبلی هم در این جلسه حضور دارند- در طول این سال‌ها گفته‌ام، شما مثل آن کسی [هستید] که پشت یک نورافکنی ایستاده است و این نورافکن را دارد همین‌طور می‌چرخاند به یک فضای وسیعی و هیچ نقطه‌ای از این فضای وسیع، از دید او بیرون نیست. این‌جوری باید نگاه کنید؛ نه فقط شخص فرمانده نیرو بلکه فرماندهان در رده‌های مختلف، محدوده‌ی زیرِ فرماندهیِ خود را باید این‌جوری مورد نظارت قرار بدهند. درست است که ما دستگاه‌های نظارتی داریم -خب بازرسی هست، حفاظت هست، دیگران هستند- لکن فرماندهان بایستی با استفاده‌ی از همه‌ی امکاناتی که در اختیارشان است، یک نظارت دائم داشته باشند، کوچک‌ترین تخلّف را ببینند، جلویش را بگیرند و اغماض نکنند.

در گزینش‌ها دقّت بشود؛ مسأله‌ی گزینش برای نیروی انتظامی خیلی مهم است. بعضی‌ها هستند که فقط به‌خاطر اینکه [نیروی انتظامی] یک شغلی است و یک پولی از آن درمی‌آید می‌آیند؛ [امّا] بعضی هستند که نه، انگیزه دارند، انگیزه‌ی خدمت دارند، انگیزه‌ی دینی دارند؛ این‌ها را بایست توجّه کرد و این اولویّت‌ها را در نظر گرفت. این یک نکته است که مربوط به درون نیرو و جزو مسئولیت‌های درون نیرو است.

نکته‌ی دیگر این است که بایستی همه‌ی نقاط کشور و همه‌ی مناطقِ سکونتیِ مردم و محیط‌های زیستی مردم مورد توجّه باشد. این‌جور نباشد که ما در یک جا متمرکز بشویم -مثلاً فرض کنید که در شهر بزرگی مثل تهران- و بعضی از نقاط تمرکز وجود داشته باشد، بعد به نقاط دوردست شهر که می‌رسیم، آن‌جا نه، مردم چیزی نبینند و مثلاً فرض کنید حتّی یک کیوسک مربوط به نیروی انتظامی هم دیده نشود و حضور نیروی انتظامی مشاهده نشود؛ این‌جور نباید باشد. در سطح کشور هم همین‌جور است. بعضی از مناطق دوردست کشور دچار ناامنی هستند، بعضی جاها دچار ناامنی‌های مزمنند؛ این‌ها را بایستی علاج‌جویانه دنبال کرد. در دوران قدیم -دوران طاغوت- معمول بود که وقتی کسی در مرکز مغضوب واقع می‌شد، او را تبعید می‌کردند به نقاط دوردست، مأموریت می‌دادند به نقاط دوردست؛ خب این خیلی کار بدی و کار غلطی است. آن نقطه‌ی دوردستی که احتیاج به امنیّت دارد، یک آدم پرانگیزه لازم دارد، یک آدم مؤمن لازم دارد، یک آدمی لازم دارد که آن‌جا برود وقت بگذارد. این کسی که شما در مرکز نپسندیدی‌اش و پرتابش می‌کنی به آن‌جا، خب آن‌جا که رفت کاری انجام نخواهد داد، [لذا] ناامنی باقی می‌ماند. بنده گزارش‌هایی هم از بعضی مناطق دوردست کشور دارم که در آن‌جاها ناامنی وجود دارد، با اینکه مردم، مردم علاقه‌مند و مؤمنی هستند. بنابراین، حاشیه‌ی شهرها، نقاط دوردست، شهرهای دوردست و جاهایی که در آن‌جاها ناامنی بیشتر است، باید مورد توجّه ویژه‌ای قرار بگیرد. این هم مربوط به داخل نیرو و مربوط به خود شما است که باید ان‌شاءالله به آن توجّه بشود.

یک مسأله‌ی دیگر، مسأله‌ی امنیّت اخلاقی است؛ امنیّت اخلاقی مهم است. محیط جامعه، از لحاظ اخلاقی هم بایستی مورد توجّه قرار بگیرد. بعضی قمه می‌کشند، خب این شرارت است و محیط را ناامن می‌کنند؛ بعضی قمه نمی‌کشند امّا هنجارشکنی می‌کنند، یک گناه را رواج می‌دهند و در جامعه ترویج می‌کنند؛ این‌ها فرقی ندارد و اگر این دومی از آن اوّلی بدتر نباشد، اهمیتش کمتر نیست. مسأله‌ی امنیّت اخلاقی، دغدغه‌های مردم در این زمینه‌ها [مهم است] ؛ فرض بفرمایید خرید و فروش آزادانه‌ی موادّ مخدّر، در فلان بوستان مثلاً، یا در فلان محله‌ای که در آن خانه‌های مخروبه‌ای وجود دارد مثلاً؛ خب، این‌ها چیزهایی است که مضرّ برای جامعه است؛ این‌ها امنیّت جسمی، جانی، اخلاقیِ جامعه را [بر هم می‌زند]. مسأله‌ی معتادین، مسأله‌ی شرارت، هنجارشکنی‌ها، این‌ها چیزهایی است که باید مورد توجّه قرار بگیرد.

برای همه‌ی این‌ها هم باید برنامه‌ریزی کرد؛ به شما عرض بکنم؛ برنامه‌ریزی و نشستن و فکر کردن و انسان‌های متفکّر و صاحب‌نظر را، عمدتاً از درون نیرو -که به مسائل نیرو آشنا هستند- به کار گرفتن، امر لازمی است؛ بدون این نخواهد شد، بدون این و با [اقدامات] سلیقه‌ای و مانند آن، کار پیش نخواهد رفت. اگر چنانچه آن‌وقت در این کار، به شکل پایه‌ای، مستحکم، عقلانی، منطقی به نتیجه‌ای رسیدید که باید این برنامه یا این بسته‌ی برنامه‌ای انجام بگیرد، آن‌وقت دیگر نگاه نکنید که حالا زید و عمرو چه می‌گویند؛ هر کاری شما بکنید بالاخره دو نفر موافقند، دو نفر ممکن است مخالف باشند؛ این را نمی‌شود معیار قرار داد که حالا فلان روزنامه یا فلان سایتِ فرض کنید که فضای مجازی، مثلاً به فلان کار ما یا فلان تصمیم ما حمله کرد؛ نه، عمده این است که تصمیم، درست باشد. فکر کنید، تصمیم درست بگیرید، مقدّمات تصمیم‌گیری درست را فراهم کنید، کارتان را انجام بدهید؛ آن‌وقت به خدای متعال توکّل کنید، بگویید برای خدا این کار را انجام می‌دهیم؛ خدای متعال هم مشکلات را برطرف خواهد کرد. نگاه نکنید به اینکه حالا زید، عمرو اظهارنظر می‌کنند، موافقت می‌کنند، مخالفت می‌کنند؛ بالاخره هر کاری شما بکنید یک عدّه موافق دارد، یک عدّه مخالف دارد؛ این‌ها را ملاک نمی‌شود قرار داد.

نکته‌ی مهمّ دیگری که من بارها این را هم تکرار کرده‌ام این است که یک تصویر مطلوبی از ناجا در ذهن مردم بگذارید. در رژیم طاغوت -که حالا شماها خیلی‌هایتان، اکثرتان شاید یادتان نیست و نبودید؛ ما خب بودیم، دیدیم- ذهنیّت مردم نسبت به ژاندارمریِ آن روز و شهربانی آن روز، ذهنیّت منفی بود، ذهنیّت مطلوبی نبود؛ ژاندارمری یک‌جور، شهربانی یک‌جور. برداشت مردم از این دستگاه‌ها، برداشت یک یار مهربان و مقتدر نبود، یک برداشت آدم‌های متجاوز [بود]. واقعاً خب بعضی از مردم هم -یعنی خیلی از مردم- می‌ترسیدند از این‌ها، ملاحظه هم می‌کردند، امّا به‌هیچ‌وجه محبّتی وجود نداشت؛ هم در منطقه‌ی مربوط به ژاندارمری -روستاها و جاده‌ها و مانند این‌ها- هم در مناطق شهری مربوط به شهربانی‌ها، این‌جوری بود؛ اصلاً هیچ تصویر خوبی از این دستگاه‌های انتظامی وجود نداشت. امروز خوشبختانه این‌جور نیست، امروز خب مردم می‌بینند دستگاه نیروی انتظامی عمل به وظیفه می‌کند، کار انجام می‌دهد، زحمت می‌کشد، تلاش می‌کند، امنیّت ایجاد می‌کند و این‌همه زحمت در سرتاسر نیرو دارد کشیده می‌شود؛ این‌ها البته خوب است لکن سعی نیروی انتظامی باید این باشد که یک تصویر صد درصد مثبت در ذهن مردم از نیروی انتظامی منعکس بشود و منطبع(۲) بشود.

اگر ما بخواهیم این تصویر منعکس بشود، باید این خصوصیّات را رعایت کنیم: اوّل نیروی انتظامی بایستی نشان بدهد که مقتدر است، توانا است؛ بالاخره مردم که در خانه‌ی خودشان شب خوابیده‌اند، مایلند در امنیّت استراحت کنند؛ [وقتی] از خانه‌ی خودشان دور شدند، رفتند یک مسافرت کوتاه یا بلند یا یک مهمانی، مایلند خانه‌ی آن‌ها امنیّتِ از دستبرد سارق داشته باشد؛ فرزندشان که از خانه بلند می‌شود می‌رود مدرسه یا می‌رود دانشگاه، مایلند در امنیّت باشد؛ دخترشان، ناموسشان که از خانه خارج می‌شود، می‌خواهند مورد تعرّض قرار نگیرد، در امنیّت باشد؛ مردم این را توقّع دارند. خب، کسی بخواهد، دستگاهی بخواهد این‌ها را انجام بدهد، باید مقتدر باشد، باید توانا باشد. این اقتدار را باید نشان بدهید؛ نشان بدهید که می‌توانید و مقتدرانه اقدام می‌کنید.

البته توجّه کنید که اقتدار به معنای بی‌رحمی نیست؛ اینکه می‌گوییم مقتدرانه عمل کنید، معنایش بی‌رحمی نیست؛ انسان گاهی اوقات می‌بیند، البته این را من حالا در این فیلم‌هایی که نشان می‌دهند از رفتارهای نیروی انتظامی در کشورهای غربی، این پلیس‌های کشورهای غربی، [دیده‌ام] ؛ این‌ها بی‌رحمی است، به نظر من بی‌رحمی است؛ یعنی یک نوع رفتار بی‌رحمانه است. بله، قدرت‌نمایی است امّا قدرت‌نمایی بی‌رحمانه است؛ فرض کنید سه نفر، چهار نفر می‌افتند به جان یک نفر، این را می‌خوابانند روی زمین، یکی پایش را می‌گذارد روی صورت او، یکی دست او را می‌پیچاند، یکی مثلاً پایش را [می‌گیرد] ؛ این‌ها بی‌رحمی است؛ خب این آدم [اگر] مجرم است، شما بگیرید دستش را ببندید ببریدش هرجا که بنا است ببرید؛ این‌جور برخورد کردن و آنچه من می‌بینم [بی‌رحمی است]. حالا بنده البته مسافرت‌های خارجی خیلی نداشته‌ام، سروکار هم نداشته‌ام، خیلی هم ندیده‌ام، امّا آنچه در فیلم‌ها نشان می‌دهند، این‌جوری است؛ در امریکا یک‌جور، در اروپا یک‌جور؛ رفتار، رفتار بی‌رحمانه است؛ بنده آن را توصیه نمی‌کنم. اقتدار به معنای این است که عملی انجام بدهید که نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی محکمِ شما و عزم راسخ شما و قدرت جسمانی شما و عزم روحی شما باشد؛ در برخورد با ناهنجاری، در برخورد با شرارت، در برخورد با قانون‌شکنی. یک مسأله، مسأله‌ی اقتدار است.

دوّم، مسأله‌ی سلامت که قبلاً اشاره کردم؛ یعنی مردم خاطرجمع باشند که وقتی به کلانتری مراجعه کردند، یا فرض کنید که به فلان بخش دیگر از نیروی انتظامی مراجعه کردند، از آن‌ها سوءاستفاده نخواهد شد، حقّ آن‌ها نادیده گرفته نخواهد شد، به حرف آن‌ها و شکایت آن‌ها بی‌اعتنایی نخواهد شد؛ این را باید [توجّه کرد]. سلامت وقتی حاصل باشد، نتیجه‌اش این‌چیزها است.

یکی حضور بهنگام؛ اینکه فرض بفرمایید در یک حادثه‌ای نیروی انتظامی را خبر کنند، بعد از مثلاً فرض کنید که مبالغی از زمان به آن‌جا برسد، این کافی نیست؛ باید حضور بهنگام داشته باشد. البته این، با این تشکیلاتی که حالا بحمدالله در نیروی انتظامی راه افتاده، این تلفن‌هایی که هست و مانند این‌ها، تا حدود زیادی تأمین شده، لکن بایستی به معنای واقعی کلمه، این حضور، حضورِ بهنگام باشد؛ یعنی جوری باشد که مردم احساس کنند که در همان لحظه‌ی نیاز، نیروی انتظامی رسید.

یکی مسأله‌ی عطوفت و کمک به مردم است؛ عطوفت به مردم، کمک به مردم. خب حالا بخش‌هایی به عهده‌ی نیروی انتظامی است، مثل [بخش] مربوط به گذرنامه و ماشین‌ها و فرض کنید نمره‌گذاری و این چیزهایی که هست؛ خب این‌ها خدمات است؛ این‌ها خیلی خوب است. امّا در همان زمینه‌های انتظامی و امنیتی و برخوردها هم مردم احساس عطوفت کنند، احساس کنند که نسبت به آن‌ها دشمنی شخصی وجود ندارد؛ وقتی با مجرم مواجه می‌شویم با جرم او دشمنیم؛ با خود او نه، دشمنی نداریم؛ نسبت به خود او ترحّم هم می‌کنیم. یعنی قاطعیّت، اقتدار، و درعین‌حال عطوفت و محبّت؛ این‌ها کارهای سختی است. البته گفتنش آسان است، عمل کردنش خیلی دشوار است؛ امّا همین کار دشوار از نیروی انتظامی مورد انتظار است.

و قانون‌گرایی؛ محکم روی قانون بایستید؛ از قانون هیچ تخطّی نشود؛ نه خودتان تخطّی کنید، نه اجازه بدهید دیگری تخطّی کند؛ قانون خطّ قرمز است، باید مراعات بشود.

این‌ها چیزهایی است که باید نیروی انتظامی به این‌ها ملتزم و پایبند باشد که خب بحمدالله نسبت به بسیاری از این‌ها، این پایبندی وجود دارد و زمینه برای بسیار دیگری هم وجود دارد. امروز پیشرفت‌های نیروی انتظامی و کارهای خوبی که انجام گرفته، ما را قانع نمی‌کند که بگوییم در این حد توقّف کنیم؛ نه، باید پیش برویم، باید ادامه بدهیم.

کشور در همه‌ی ابعاد در حال پیشرفت است؛ این را به شما عرض بکنم. حالا فلان رادیوی بیگانه، فلان تبلیغات بیگانه، اظهارنظر فلان آدم مغرض و بددل بجای خود، آن‌ها باید بگویند؛ از دشمن انتظاری جز این نیست. کشور علی‌رغم خواست دشمن، در همه‌ی ابعاد در حال پیشرفت است؛ این پیشرفت، دشمن را عصبانی می‌کند؛ سعی می‌کند مردم را ناامید کند، سعی می‌کند مردم را بدبین کند، سعی می‌کند در بین مردم اختلاف به وجود بیاورد. همه خیلی باید مراقب باشند؛ این مخصوص نیروی انتظامی نیست، مال همه‌ی ما است، همه باید مراقبت کنیم. این وحدتی را که در کشور وجود دارد که به برکت اسلام و به برکت انقلاب به‌وجود آمده است، باید قدر بدانیم؛ این را باید حفظ کنیم. ایجاد دوجریانی، ایجاد دوفرقه‌ای، ایجاد دو قطبی در جامعه، جزو ضربه‌های مهلکی است که دشمن دنبال این است؛ به این باید توجّه کنیم.

سی و هفت سال دشمن تلاش کرده است که جمهوری اسلامی را از پا بیندازد یا لااقل از پیشرفت او جلوگیری کند؛ و سی و هفت سال دشمن بینی‌اش به خاک مالیده شده و رغم انف(۳) او کشور پیش رفته. طبیعت نظام اسلامی و انقلاب اسلامی همین است که پیش برود؛ [این] کلمه‌ی طیّبه است. کلمه‌ی طیّبه، مثل شجره‌ی طیّبه است که قرآن فرمود: «أصلها ثابتٌ وَ فرعُها فی السّماءِ. تؤتی اکلها کُلَّ حینٍ باذنِ ربّها» روزبه‌روز رشد می‌کند. امروزِ ما کجا، بیست سال قبل و سی سال قبل ما کجا! در بخش‌های مختلف، کشور رشد کرده؛ آگاهی‌ها به وجود آمده، تجربه‌ها به وجود آمده است، توانایی‌های مادّی و معنوی افزایش پیدا کرده است.

خب بله، در هر جامعه‌ی بشری جرم و جنایت هم هست؛ جرم هم هست، جنایت هم هست، انحراف هم هست، کج‌روی هم هست، دهن‌کجی هم هست، ضعف اراده هم هست. [این] در همه‌ی جوامع بشری از اوّل تا امروز وجود داشته، در کشور ما هم هست؛ نگاه غالب را بایستی دید، حرکت عمومی را باید نگاه کرد. حرکت عمومی، به توفیق الهی و به حول و قوه‌ی الهی حرکت بسیار خوبی است. مطئمنّاً دشمن با همه‌ی این هیاهوها و این جنجال‌هایی که می‌کنند -سیاسیونشان یک‌جور، افراد گوناگون، شخصیّت‌های مختلف درجات مختلفِ دولتی‌شان یک‌جور، تبلیغاتچی‌هایشان یک‌جور جنجال می‌کنند- ... بحمدالله حرکت حرکت خوبی است.

و شما یک بخش مهمّی هستید. من عرض بکنم، برای اینکه بتوانید در این حرکت عظیمی که ملّت ایران به سمت جلو مشغول است و این پیشرفتی که به توفیق الهی خدای متعال برای این کشور مقدّر کرده است سهیم باشید، شریک باشید، باید این توصیه‌هایی را که عرض کردیم -که بخشی از لوازم و واجبات ما این مطالبی است که عرض کردیم- مورد توجّه قرار بدهید.

مسأله‌ی اخلاق مهم است، مسأله‌ی تدیّن بسیار مهم است. برادران محترمی که در بخش سیاسی، عقیدتی مشغول فعّالیتند که واقعاً کار آن‌ها هم کار بسیار با ارزشی است، می‌توانند با ابتکار عمل نقش‌آفرینی کنند؛ چون ایجاد ایمان قلبی و انگیزه‌ی دینی، از جمله‌ی چیزهایی است که بسیار احتیاج به ظرافت در عمل دارد و به زور و با دعوا و با جنجال درست نمی‌شود؛ این کار احتیاج دارد به اینکه با ظرافت انجام بگیرد. مجموعه‌ی عقیدتی- سیاسی، هم نسبت به بخش‌های مختلف نیرو، هم نسبت به مسئولان بالای نیرو، هم نسبت به بدنه، هم نسبت به آن بخش‌های پایین‌تر، هم نسبت به خانواده‌ها می‌تواند خیلی مؤثّر باشد؛ وجود این مجموعه و این آقایان علما و طلّاب و فضلایی که در مجموعه‌ی شما حضور دارند مغتنم است. ان‌شاءالله بتوانند کارهای بزرگی را انجام بدهند.

به‌هرحال برای شما دعا می‌کنیم و از خدای متعال برای شما توفیق می‌خواهیم؛ از زحمات خودتان و خانواده‌هایتان تشکّر می‌کنیم؛ از این سرود خوبی هم که این جوان‌های عزیز ما خواندند تشکّر می‌کنیم و توفیقات همه‌تان را از خدای متعال مسألت می‌کنیم.

والسلام‌علیکم‌ورحمه‌الله‌وبرکاته

 

پانوشت:

۱- اشاره به شعار سال با عنوان: «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»
۲- انعکاس پیدا کردن، نقش بستن
۳- برخلاف میل

 

منبع: نرم افزار حدیث ولایت ۲

پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای

دیدگاه‌ها

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

  • رهبر انقلاب: توجّه به سلامت نیروی انتظامی جزو چیزهایی است که هم جلب کمک مردم را می‌کند، هم جلب رحمت الهی را می‌کند. در مجموعه‌ی دستگاهِ بزرگِ حکومت، کمتر دستگاهی است که مثل نیروی انتظامی تماس دائمی با بدنه‌ی مردم داشته باشد؛ در شهر، در روستا، در جاده، در همه‌جا، شما با مردم در تماسید؛ [لذا] این سلامت -سلامت فکر، سلامت عمل و سلامت اخلاق- خواهد توانست ارتباطات شما را با مردم صمیمانه کند، پشتیبانی مردم را جذب کند و بالاتر از این‌ها، خدا را راضی کند.
  • رهبر انقلاب: بایستی همه‌ی نقاط کشور و همه‌ی مناطقِ سکونتیِ مردم مورد توجّه باشد. بعضی از مناطق دوردست کشور دچار ناامنی هستند، بعضی جاها دچار ناامنی‌های مزمنند؛ این‌ها را بایستی علاج‌جویانه دنبال کرد. آن نقطه‌ی دوردستی که احتیاج به امنیّت دارد، یک آدم پرانگیزه لازم دارد، یک آدم مؤمن لازم دارد، یک آدمی لازم دارد که آن‌جا برود وقت بگذارد. بنابراین، حاشیه‌ی شهرها، نقاط دوردست، شهرهای دوردست و جاهایی که در آن‌جاها ناامنی بیشتر است، باید مورد توجّه ویژه‌ای قرار بگیرد
  • رهبر انقلاب: یک مسأله‌ی دیگر، مسأله‌ی امنیّت اخلاقی است؛ امنیّت اخلاقی مهم است. محیط جامعه، از لحاظ اخلاقی هم بایستی مورد توجّه قرار بگیرد. بعضی قمه می‌کشند، خب این شرارت است و محیط را ناامن می‌کنند؛ بعضی قمه نمی‌کشند امّا هنجارشکنی می‌کنند، یک گناه را رواج می‌دهند و در جامعه ترویج می‌کنند؛ این‌ها فرقی ندارد و اگر این دومی از آن اوّلی بدتر نباشد، اهمیتش کمتر نیست. این‌ها امنیّت جسمی، جانی، اخلاقیِ جامعه را بر هم می‌زند. مسأله‌ی معتادین، مسأله‌ی شرارت، هنجارشکنی‌ها، این‌ها چیزهایی است که باید مورد توجّه قرار بگیرد.
  • رهبر انقلاب: اگر چنانچه به شکل پایه‌ای، مستحکم، عقلانی، منطقی به نتیجه‌ای رسیدید که باید این برنامه یا این بسته‌ی برنامه‌ای انجام بگیرد، آن‌وقت دیگر نگاه نکنید که حالا زید و عمرو چه می‌گویند؛ هر کاری شما بکنید بالاخره دو نفر موافقند، دو نفر ممکن است مخالف باشند؛ این را نمی‌شود معیار قرار داد که حالا فلان روزنامه یا فلان فضای مجازی، به فلان کار ما یا فلان تصمیم ما حمله کرد؛ نه، عمده این است که تصمیم، درست باشد. فکر کنید، تصمیم درست بگیرید، مقدّمات تصمیم‌گیری درست را فراهم کنید، کارتان را انجام بدهید؛ آن‌وقت به خدای متعال توکّل کنید، بگویید برای خدا این کار را انجام می‌دهیم؛ خدای متعال هم مشکلات را برطرف خواهد کرد.
  • نکته‌ی مهمّ دیگر این است که یک تصویر صد درصد مثبت در ذهن مردم از نیروی انتظامی منعکس بشود. اگر ما بخواهیم این تصویر منعکس بشود، باید این خصوصیّات را رعایت کنیم: اوّل نیروی انتظامی بایستی نشان بدهد که مقتدر است، توانا است؛ ین اقتدار را باید نشان بدهید؛ نشان بدهید که می‌توانید و مقتدرانه اقدام می‌کنید. البته توجّه کنید که اقتدار به معنای بی‌رحمی نیست / دوّم، مسأله‌ی سلامت؛ یعنی مردم خاطرجمع باشند که وقتی به کلانتری مراجعه کردند، از آن‌ها سوءاستفاده نخواهد شد، حقّ آن‌ها نادیده گرفته نخواهد شد، به حرف آن‌ها و شکایت آن‌ها بی‌اعتنایی نخواهد شد؛/ یکی حضور بهنگام؛ باید جوری باشد که مردم احساس کنند که در همان لحظه‌ی نیاز، نیروی انتظامی رسید. ی/کی مسأله‌ی عطوفت و کمک به مردم است؛ مردم احساس کنند که نسبت به آن‌ها دشمنی شخصی وجود ندارد؛ وقتی با مجرم مواجه می‌شویم با جرم او دشمنیم؛ با خود او نه، دشمنی نداریم؛ نسبت به خود او ترحّم هم می‌کنیم. یعنی قاطعیّت، اقتدار، و درعین‌حال عطوفت و محبّت؛ این‌ها کارهای سختی است. / و قانون‌گرایی؛ محکم روی قانون بایستید؛ از قانون هیچ تخطّی نشود؛ نه خودتان تخطّی کنید، نه اجازه بدهید دیگری تخطّی کند؛ قانون خطّ قرمز است، باید مراعات بشود.