روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با عوامل ساخت سریال مریم مقدس - ۱۳۷۸/۸/۷

ثبت‌شده در جمعه، ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ق.ظ
بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با عوامل ساخت سریال مریم مقدس - ۱۳۷۸/۸/۷

به بهانه‌ی اکران فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله»، «روشنی خورشید» بیانات حضرت امام خامنه‌ای در جمع عوامل و دست‌اندرکاران ساخت سریال و فیلم سینمایی «مریم مقدس» را منتشر می‌کند. این بیانات، پس از بازدید ایشان از پروژه‌ ساخت این فیلم انجام شده است که به علت عدم وجود متن تایپ‌شده‌ی آن، تصویر اسکن شده‌ی آن به نمایش گذاشته می‌شود.

نوع اثر: بیانات

مخاطب: عوامل و دست‌اندرکاران تولید سریال و فیلم سینمایی «مریم مقدس»

تاریخ: ۷ آبان ۱۳۷۸

شرح:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

از اینکه جمع گرامی هنرمندان و برادران و خواهران دست‌اندرکار در این کار بزرگ را امروز این‌جا زیارت کردم و جلوه‌ای از کار آن‌ها را از نزدیک دیدم، خیلی خوشحالم و خدا را از صمیم قلب سپاسگزارم.

آنچه که من در این‌جا دارم مشاهده می‌کنم، همان اندازه افسانه‌آمیز به نظر می‌آمد که این در و دیوار و این معبد سلیمان و این‌ها! این که جمعی از انسان‌های مؤمن و برخوردار از هنر ناب، همت بگمارند که زیباترین مفاهیم موجود در ذهنیت انسان‌ها را با هنر خودشان تجسم ببخشند، چیز بسیار دیریاب و دشواری بود. الحمدلله امروز در جمهوری اسلامی، تحقق پیدا کرده است.

من این‌جور فکر می‌کنم که هنر، جزو شریف‌ترین پدیده‌های عالم وجود است. در میان این پدیده‌های گوناگونی که انسان در عالم هستی مشاهده می‌کند -چه آن‌هایی که قائم به انسان است، چه آن‌ها که قائم به انسان نیست- هنر چیز فوق‌العاده‌ای است. هنر -یعنی روحِ فهمِ هنر و خلق پدیده‌های هنری- چیز خیلی مهمی است؛ یعنی از سنخ حقایق معنوی و چیزی از نوع الهام و این چیزهاست. در واقع زیبایی بدون هنر، تحقق و تمثل پیدا نمی‌کند. زیبایی را که شیرین‌ترین چیزها برای انسان است -یعنی انسان به‌طور طبیعی دنبال زیبایی و فهم زیبایی و لذت بردن از انواع زیبایی‌ها است- بدون وجود هنر نمی‌شود دید؛ نمی‌شود حس و لمس کرد.

خب، حالا هنر را -فرض کنیم هنر سینما، این کاری که شما دارید انجام می‌دهید- در خدمت چه بگیریم؟ فرض کنید یک داستان خیلی سطحی، یک حادثه‌ی بسیار مبتذل و پیش پا افتاده، بتواند با بهترین سینماگری‌ها، با بهترین کارگردانی‌ها و بازی‌ها و بازیگری‌ها روی صحنه‌ی سینما بیاید؛ مثلا ماجرای زندگی یک خانواده -کمااین‌که در فیلم‌های گوناگون دنیا می‌بینید- انسان یک فیلم را از اول تا آخر که نگاه می‌کند، محصول آن، گذران یک زندگی خانوادگی در ظرف مثلا شش ماه، یا دو هفته است.

بالاخره هنر، هنر است؛ اما در خدمت چه قرار گرفته است؟ آن چیزی که در قالب پدیده‌ی به این ارزشمندی درآمد، چیست؟ یک حادثه‌ی خیلی معمولی، یا خیلی مبتذل است. جنگ‌ها هم همین‌جور است؛ حوادث هیجان‌آور بی‌عمق هم همین‌جور است -مثل حادثه‌ی یک فرار بزرگ، حادثه‌ی یک عشق بزرگ، یا یک دعوای خونین- این‌ها همه، وقتی به هنر آمیخته می‌شود، آراسته و خواستنی می‌شود و جلوه و جذابیت می‌یابد و دل‌ها به آن شوق پیدا می‌کند. اما این‌جا هنر در خدمت چه قرار گرفته است؟ در خدمت یک چیز خیلی معمولی و متوسط.

نه اینکه بخواهم بگویم هنر را نباید در خدمت آن چیزها قرار داد؛ نه، بالاخره هنر، هنر است. هنرمند، مایل است هنر خودش را در معرض هرگونه استفاده‌ای که مشروع باشد، قرار بدهد؛ لیکن می‌خواهم توجه کنید که وقتی ماجرایی مثل ماجرای حضرت مریم عذرا سلام‌الله‌علیها به لباس این هنر، آراسته و به این لباس، ملبس می‌شود، بین استخدام هنر در این‌جا و در آن ماجرای خیلی عادی و مبتذل و روزمرّه و پیش پا افتاده، چقدر تفاوت است! هر دو هنر است، در هر دو جا چیزی با زرِ هنر، زراندود و با الماس هنر، مرصع شده؛ اما در آن‌جا ما چه چیزی را آوردیم؟

فرض بفرمایید شما یک وقت یک چوب بید، یا چوب چنار را می‌آورید، خوب می‌تراشید، خیلی هم قشنگ در می‌آید، خیلی هم خوب است، ولی یک وقت شما یک یاقوت و یک جنس فاخر را با آن هنرمندی می‌تراشید؛ این‌ها یک جور نیست. هنر در دو جا صرف می‌شود، ولی با دو جهت‌گیری، با دو بها و دو ارزش.

ماجرای حضرت مریم و ماجراهای قرآنی، جزو برترین حوادثی است که شایسته است به لباس فاخرترین هنر، ملبس بشود؛ و من به شما بگویم که یک بار در عالی‌ترین مرتبه در قرآن، این کار شده است. آیا می‌شود هرکس قصّه‌ی حضرت مریم بنویسد؟ اما آن نوای قرآن و آن هنر لفظ قرآن که جزو فاخرترین هنرهایی است که ما می‌فهمیم -یعنی اوج هنر بیانی و کلامی است- این هنر را بیان می‌کند. همین آیاتی که الان ایشان(۱) تلاوت کردند -چه آیات سوره‌ی مریم، چه آیات سوره‌ی طه، چه آیات سوره‌ی آل‌عمران، چه هرجا که این ماجرای حضرت عیسی و حضرت مریم تکرار شده است- به‌قدری آهنگ و شور سخن، جذاب و گیراست که اگر کسی اندکی توجه بکند، شدیداً تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

من خودم هر وقت این سوره‌ی مبارکه‌ی مریم را خواندم و شنیدم -از سال‌های جوانی تا حالا همین‌جور است- به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم؛ چون ماجرا، ماجرای بسیار فوق‌العاده‌ای است -ماجرای ولادت حضرت عیسی در آن شرایط مکانی و زمانی و آن حال و موقعیتی که این پدیده، در تاریخ و در جامعه‌ی آن روز داشته است- این‌ها وقتی همه با هم مورد توجه قرار می‌گیرد، به قدری عظمت دارد که هیچ بیانی قادر به توصیف آن نیست، مگر بیان هنر!

من می‌خواهم به شما عرض کنم: برادران و خواهران عزیزی که دارید روی این مسأله کار می‌کنید، بدانید، آنچه که حاصل کار شماست، این است که مثل بنده‌ای -که شاید اگر مبالغه نباشد- واقعاً هزار مرتبه، شاید هم بیشتر، ماجرای حضرت مریم را یا خوانده‌ام، یا گفته‌ام، یا تفسیر کرده و شرح داده‌ام -غیر از آنچه که شنیده‌ام- اما من وقتی که همین ماجرا را از زبان هنر شما می‌شنوم، ناگهان متوجه می‌شوم آنچه که من تا حالا از این قضیه از قرآن می‌فهمیدم، چقدر محدود بوده است! هنر، این است و دید هنرمند، این‌چنین است!

آن شبی که دوستان، این فیلمنامه را به من دادند -فکر می‌کنم سال گذشته بود؛ من می‌خواستم از فیلم مردان آنجلس (۲) تشکر بکنم که دوستان تشریف آورده بودند- من همان شب همه‌ی این فیلمنامه را خواندم و شدیداً تحت تأثیر قرار گرفتم؛ یعنی وقتی این فیلمنامه را خواندم، اشک ریختم، با این که فقط فیلمنامه بود، اما تصور می‌کردم که چه در خواهد آمد و چه هست! من احساس کردم که حالا گوشه‌ها و زوایایی از ماجرای حضرت مریم را می‌فهمم و می‌بینم -همه‌ی آن‌ها در قرآن هست- که تا قبل از این لحظه، به آن‌ها توجه نمی‌کردم. یک بار دیگر، این حادثه برای من در قضیه‌ی اصحاب کهف رخ داد؛ قبل از آن هم یک بار در مشاهده‌ی نمایشنامه‌ی ایوب -که بعضی از شما برادرها و خواهرها اجرا کرده بودید- برای من پیش آمد.

این خاصیت هنر است. ان‌شاءالله این هنر خوب شما خواهد توانست این ماجرا را زنده و مجسم کند. حادثه، جزو آن حوادث بسیار عجیب و کمیاب است؛ نقش حضرت مریم، نقش جناب زکریا، وضع اجتماعی آن روز، بروز یک خورشید متلألئ در آسمان وجود بشر و ذهن بشری و حیات بشر -که تعالیم حضرت عیسی است- و توجه به این که تعالیم حضرت عیسی با تعالیم حضرت موسی، هیچ تفاوتی ندارد، یعنی دنباله و مکمل همان‌هاست.

خیلی‌هایش تکرار همان‌هاست، درعین‌حال آن روزی که عرضه می‌شد، آن قدر پیروان حضرت موسی با آن فاصله گرفته بودند -بر اثر تحریف‌ها- که این را یک چیز بدعت‌آمیز و کفر، مشاهده می‌کردند؛ درحالی‌که از همان منبع صادر شده بود، قواره و اندازه هم، همان قواره و اندازه‌ی آیین حضرت موسی بود -وحی الهی- در این داستان، نقش تحریف‌ها، نقش قدرت‌ها و زورها و کج‌فهمی‌ها و خودخواهی‌ها، کاملا نشان داده می‌شود.

نکته‌ای در این ماجرای حضرت مریم هست که البته در همین فیلمنامه‌ای هم که من خواندم، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته، لیکن این نکته در قرآن، نظر من را خیلی جلب کرده است. ببینید، ما در تعبیراتمان حضرت مریم را مظهر (۳) پاکی و طهارت می‌بینیم -یک زن کاملا طاهر- در قرآن، چند جا راجع به حضرت مریم آمده است: «و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجَها فنفخنا فیه من روحنا» ؛ مسأله‌ی حفظ عصمت زنانه و حفظ طهارت دامن در مورد حضرت مریم، خیلی تأکید شده است. مگر شرایط چه بوده است؟ این به نظر من چیز خیلی مهمی است. خب، دختر بچه‌ای به داخل معبد آمده و تا جوانی‌هایش هم آن‌جا بوده است؛ چه عوامل و انگیزه‌هایی وجود داشته که مریم با همه‌ی وجود، با یک قدرت فوق عادی بشری -اگر فوق بشری نبود، قرآن این‌قدر روی آن تکیه نمی‌کرد- در مقابل این وسوسه‌ها مقاومت کرده است؛ که قرآن می‌گوید: «احصنت فرجَها» ، دامان خود را پاک و پاکیزه نگه داشت. این خیلی مهم است؛ برای ما هم درس است؛ مسأله‌ی پاکی و حفظ طهارت دامان، برای مرد و زن، چیز خیلی مهمی است و به‌کلّی از حدود یک امر کاملا شخصی، خارج است. عده‌ای خیال می‌کنند که به یک شخص برمی‌گردد. بالاخره یک شخص، یا پاک است، یا ناپاک؛ قضیه، این نیست. آن‌جور که انسان از برخورد قرآن با مسأله‌ی زن و مرد -ارتباطات زن و مرد- و حفظ ناموس زنانه و حفظ طهارت جوان -چه مرد و چه زن- یاد می‌کند، کاملا روشن است که بیش از یک مسأله‌ی شخصی است. بالاخره یک نفر، به خودش وابسته است؛ یا خودش را پاک نگه می‌دارد، یا نه، گناهی کرده است. ولی این قضیه، این‌جوری نیست؛ بلکه در سرنوشت بشریت، در سرنوشت تمدن‌ها و حرکتی که یک جامعه به آن اشتغال دارد، اثر می‌گذارد. حضرت مریم در یک موقعیت حساسی توانسته است با این مقاومت و پاکدامنی خود، آن‌جور تأثیر بگذارد و تاریخ را عوض کند؛ کمااین‌که در یک مورد دیگر هم شبیه همین، در مورد یک مرد جوان در قرآن هست: حضرت یوسف.

به‌هرحال بدانید که آنچه شما تولید می‌کنید، جزو باارزش‌ترین تولیدهای سینمایی است -از روز اولی که سینما خلق شده، تا امروز- هم از لحاظ شکل، هم از لحاظ محتوا، جزو باارزش‌ترین [ه‍] است؛ چون شما دارید یک پدیده‌ی عظیم بشری را در این ظرف هنر خودتان قرار می‌دهید، آن هم با بهترین و صحیح‌ترین روایات که روایت قرآن است.

روایت اناجیل، متأسّفانه روایت تحریف‌شده است. لابد شما می‌دانید که -انجیل‌ها- به خاطر همین فشارهایی که شما نمونه‌اش را در این فیلم نشان می‌دهید و در فیلم مردان آنجلس هم نمونه‌اش دیده شد، مسیحی‌ها تقریباً دویست سال در پستوها و دخمه‌ها و این‌ها زندگی کردند و انجیلی در دسترسشان نبود! این انجیل‌هایی که امروز وجود دارد، همه روایت‌هایی است که سینه به سینه از حواریّون مسیح، نقل شده است. یک نفر با چند واسطه، از جناب متّی، یا جناب یوحنا نقل می‌کند؛ یعنی کاملاً از این جهت بی‌اعتبار است. هیچ متن درستی را انسان نمی‌تواند این‌جوری -مثل قرآن- به آن مطمئن باشد.

بله وقتی که هیچ وسیله‌ی دیگری نباشد، این هم یک چیزی است. وقتی خود قرآن، خود کتاب مقدس، یا تورات در اختیار نباشد، بالاخره انسان دل خودش را خوش می‌کند که با دو سه واسطه، از یک نفر، این آیه و این ماجرا را شنیده است؛ ولی بالاخره در معرض تحریف است، کمااین‌که تحریف هم شده است و حتی بعدها آنچه که از قول حواریّون بزرگوار و عظیم‌الشّأن -مثل جناب یوحنا و جناب متّی و جناب مُرقس- نقل شده بود، کم و زیاد شده و مورد تصرف قرار گرفته است! لیکن قرآن، متن حقیقت را در وحی الهی خودش روشن می‌کند.

بنابراین شما دارید این پدیده‌ی بزرگ را در صحیح‌ترین روایتش اجرا می‌کنید و به نظر من شاید هیچ کار دیگری در سینما این‌قدر ارزش نداشته باشد. هم از لحاظ محتوا مهم است، هم از لحاظ تأثیرگذاری مهم است و همان‌طور که دوستان پیش‌بینی می‌کنند، ان‌شاءالله استقبال بسیار خوبی -نه فقط در ایران، بلکه در سطح جهان، در عالم مسیحیت و در عالم اسلام- از این کار خواهد شد.

بحمدالله شما همه هنرمند هستید؛ من هم می‌خواهم به شما عرض بکنم همان‌طور که نشانه‌ها پیداست، الحمدلله همگی اهل توجه و ارتباط قلبی با خدا هستید، اما در این قضیه، هرچه بیشتر از خدای متعال کمک بخواهید، تا خدا به شما کمک کند و ان‌شاءالله بتوانید این نقش‌ها را هنرمندانه‌تر، ماهرانه‌تر، زیباتر، ظریف‌تر و پُررازورمزتر نشان بدهید. من پیشاپیش از همه‌ی شما به خاطر زحماتی که تا حالا کشیده‌اید و زحماتی که ان‌شاءالله بعداً خواهید کشید، متشکرم.

والسلام‌علیکم‌ورحمه‌الله‌وبرکاته

 

پانوشت:

۱- اشاره به قاری قرآن حاضر در جلسه
۲- شرح ماجرای اصحاب کهف به کارگردانی مرحوم فرج‌الله سلحشور
۳- «محضر» در متن اصلی منبع

 

منبع: کتاب «زلال نور: مجموعه سخنرانی‌های مقام معظم رهبری پیرامون هنر و هنرمندان» تهیه‌شده توسط «نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها» جلد ۱ صفحات ۱۲۷ تا ۱۳۴

 

دیدگاه‌ها

۱۳ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۲۸ بنده حقیر خدا
خیلی خیلی خیلیییییییی عالی بووووووود...
واقعا ممنون...
پاسخ:
با تشکر از نظر شما

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

  • رهبر انقلاب: هنر جزو شریف‌ترین پدیده‌های عالم وجود است/ماجراهای قرآنی جزو برترین حوادثی است که شایسته است به لباس فاخرترین هنر ملبس بشود.
  • رهبر انقلاب: در قرآن مسأله‌ی حفظ طهارت دامن در مورد حضرت مریم خیلی تأکید شده است./کاملا روشن است که حفظ طهارت جوان بیش از یک مسأله‌ی شخصی است؛ در سرنوشت بشریت، در سرنوشت تمدن‌ها اثر می‌گذارد.