روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری - ۱۳۷۹/۶/۹

ثبت‌شده در سه شنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۱ ب.ظ
بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری - ۱۳۷۹/۶/۹

به جهت افزایش سرعت در بارگذاری آثار منتشرنشده‌ی حضرت امام خامنه‌ای، از ابتدای سال ۱۴۰۲ شمسی، ««روشنی خورشید»» متن بیانات ایشان را بدون ویرایش و بررسی منتشر خواهد کرد. ان‌شاءالله پس از بارگذاری کامل آرشیو موجود، مجددا به ویرایش و بررسی این متون خواهیم پرداخت.

تاریخ: ۹ شهریور ۱۳۷۹

شرح:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

اولا خوشامد عرض می‌کنم به آقایان محترم، اعلام و بزرگان و خبرگان ملت؛ و از خداوند متعال مسألت می‌کنم که این دلسوزی‌های شما، این نشست علاج جویانه و دلسوزانه‌ای که داشتید و این بیاناتی که آقایان فرمودند و حاکی از آن است، این را مشمول قبول و لطف خودش قرار بدهد... .

بلاشک آن‌جایی که نیت هست و عمل به دنبال آن به قدر وسع وجود دارد و اخلاص هست، بی‌تردید کمک الهی هم هست؛ در این ما هیچ شکی نداریم. اشکال کار مجموعه‌ی مؤمنین و مسلمین و جوامع اسلامی در ادوار گذشته این بوده است که یکی از این چیزها را کم داشتند: یا معرفتی که نیت را در آن‌ها به وجود بیاورد، وجود نداشته است، یا همّتی که عمل و تلاش و مجاهدت را به دنبال خود بیاورد، وجود نداشته است. عمل سخت است؛ مجاهدت دشوار است؛ در آن فداکاری وجود دارد، هیچ خواسته‌ای چه خواسته‌ی دنیایی و چه خواسته‌ی الهی بدون مجاهدت، بدون تلاش، لااقل بدون غمض عین از بعضی از مشتهیات، گیر کسی نمی‌آید، هیچ ملتی هم بدون مجاهدت و مبارزه به جایی نرسیده؛ این را نداشته اند؛ [یا] بی‌اخلاصی وجود داشته است.

... به این معرفت لازم برخوردار بشود: قدر اسلام را بداند. بفهمد که علاج دردهای مزمن بشر -که آن دردها با علم برطرف نشد، با تکنولوژی‌های برتر برطرف نشد، با نظام‌های سیاسی مستحکم و مستقر در عالم برطرف نشد -به وسیله‌ی اسلام و به وسیله‌ی ایمان برطرف می‌شود و انسان‌ها از بسیاری از دردهای زندگی نجات پیدا می‌کنند.

شما امروز ملاحظه کنید، در پیشرفته‌ترین کشورها با این که علم زیاد هست، ثروت زیاد هست، فناوری پیشرفته‌ی محیّرالعقول در آن‌جاها در همه‌ی بخش‌ها حاکم است، درعین‌حال آرامش، آسایش، سعادت فرد انسانی در آن‌جاها نیست؛ این که ادعا نیست: این که افسانه نیست؛ این واقعیتی است که مشهود همه‌ی کسانی است که آن‌جاها می‌بینند و می‌نویسند و می‌گویند و دنیا این را می‌داند. این را بشر می‌خواهد در سایه‌ی ایمان برطرف کند.

ملت ایران به ارزش ایمان و به ارزش اسلام رسید قدر مجاهدت را هم دانست و مجاهدت کرد و بزرگ‌ترین موانع و سدهایی را که در راه تحقق این خواسته قرار داشت یعنی یک نظام فاسد، حکومتی سیاسی متکی به کمک‌های قدرت‌های جهانی از سر راه برداشت و در میان موج مخالفت‌ها و توفان دشمنی‌ها، توانست یک نظام سیاسی براساس اسلام به وجود بیاورد... .

شما ملاحظه کنید که در اوایل انقلاب، آن حادثه‌ای که در ایران از نظر طراحی دشمن اتفاق افتاد، حادثه‌ای بود که برای ریشه‌کن کردن انقلاب و نظام اسلامی هیچ کمبود نداشت؛ آن حادثه عبارت بود از تهاجم نظامی همه جانبه‌ی یک کشور همسایه با پشتیبانی همه‌ی قدرت‌های موجود عالم... .

 

ملت ما بحمدالله در دوران خیزش اسلامی، در دوران نهضت اسلامی، این توفیق را پیدا کرد که از کشوری که هنوز نه نیروی نظامی درستی داشت، نه سلاح مرتّبی داشت، نه آمادگی جنگی داشت، نه تجربه‌ی جنگ کردن در میدان‌ها را داشت... [پاسداری کند] ؛ همه چیز آماده بود برای این که این نظام را منهدم کنند؛ یک بخشی از این کشور را از این کشور جدا کنند و حاکمیت اسلامی را به اعتراف به شکست مجبور کنند و مردم را در مقابل حاکمیت قرار بدهند. از این حادثه چه چیزی مهم‌تر؟ فقط هم مسأله‌ی نظامی نبود. این تهاجم فرهنگی‌ای که امروز شما مشاهده می‌کنید، یعنی حمله‌ی ده‌ها رادیو و تلویزیون از تمام دنیا، حمله‌ی ده‌ها، بلکه صدها مطبوعه برای جهت دادن به افکار عمومی مردم دنیا؛ چه در کشورهای اسلامی و چه غیر کشورهای اسلامی، که موجش هم به داخل می‌رسد؛ کمک به انسان‌های ضعیف و مریض؛ به تعبیر قرآن، منافق یا کسانی که «فی قلوبهم مرض» اند که «فی قلوبهم مرض» ، لزوما هم منافق نیستند؛ مؤمنند اما مؤمنی است که «فی قلبه مرض» ، دچار خودخواهی است، دچار عقده است، دچار جاه‌طلبی است، دچار شهوت به مال است و انواع شهوات دیگر؛ این «فی قلبه مرض» است دیگر. تحریک این‌ها، استفاده‌ی از نقاط ضعف این‌ها، جهت دادن به ذهن این‌ها؛ این‌ها هم در کنار جنگ بود؛ فقط جنگ نظامی که نبود.

همان روزهایی که ما در مرزها می‌جنگیدیم و نیروهای ما -اوایل جنگ هم بود- در جنگ‌ها و در مرزها مشغول جانفشانی بودند، سر چهارراه‌های همین تهران کسانی کاغذ و روزنامه و این‌ها دستشان بود، علیه نظام، علیه شخص امام داشتند تبلیغ می‌کردند! تهاجم فرهنگی این است، یعنی با تمام ابزارهای فرهنگی به یک ملتی، به ذهنیت او، به عقلانیت او، به اعتقادات او، به ایمان او، به مقدسات او حمله کردن. این چیزها در نظام جمهوری اسلامی تازگی ندارد. این‌ها هم در کنار جنگ بود و شما دیدید که نظام اسلامی این استعداد و این توان را از خود نشان داد که توانست بر تمام این مشکلات فائق بیاید. البته شرطش همانی است که عرض کردیم. «ان کنتم مؤمنین» : با ایمان، با جهاد، با ایستادگی در راه مستقیم. در خط مستقیم و صراط مستقیم، همه‌ی مشکلات قابل حل است... .

امروز دنیای استکبار بر محور تبلیغات می‌چرخد بیشترین تلاشی که امروز در باب صنایع در دنیای پیشرفته می‌شود، تلاشی است که بر روی صنایع ارتباطاتی یعنی آنچه که مربوط به مسائل ارتباطات، یعنی همین تبلیغات است دارد می‌شود؛ این چیزی است که نوشته اند، گفته اند در دسترس ما هم هست. مقصود هم این است که بتوانند در هر نقطه‌ای از عالم که حقیقتی خودنمایی می‌کند، که آن حقیقت می‌تواند مانع پیشرفت خودکامگی اقتصاد متکی بر سرمایه‌داری ظالم و ستمگر -یعنی همین اقتصادی که امروز در امریکا در درجه‌ی اول و در بسیاری از کشورهای دیگر حاکم است- به حساب بیاید، آن حقیقت را از بین ببرند. در چنین توفانی، در میان چنین جنجالی، علی‌رغم همه‌ی آن‌ها، نظام اسلامی به وجود آمد، سرپا شد، مستحکم شد، از خود دفاع کرد، دشمنان خود را مجبور به عقب نشینی کرد، تهاجم‌های گوناگون علیه خود را توانست دفع کند، این خیلی قدرت عظیمی است. این خیلی حقیقت درخشانی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم. انتظار این است که دشمن در مقابل این حقیقت هرگز آرام نگیرد؛ روزبه‌روز طرح‌هایی را در ابعاد مختلف برای دشمنی [و] برای مبارزه به میدان بیاورد؛ امروز ما شاهد این چیزها هستیم؛ مال امروز هم نیست؛ در گذشته هم وجود داشته؛ در این بیست سال انواع و اقسامش وجود داشته است... .

دشمن ممکن است خیلی حرف‌ها بزند؛ این روش رایجی است در دنیا که اصحاب یک حقیقت را نسبت به آن حقیقت بدبین کنند؛ دچار سوءظن کنند؛ آن‌ها را به تردید بیندازند؛ این کاری است که در دنیا می‌کنند؛ تبلیغات نقشش این است.

البته شکی نیست که یک کشور بزرگ با سوابق بسیار مشکل‌تراش و مشکل‌زایی که این کشور دارد در دوران رژیم‌های استبدادی گذشته خیلی چیزها برای این کشور باقی گذاشتند که زدودن آن‌ها به آسانی ممکن نیست و دشواری‌های فراوانی دارد زدودن این مشکلات زمان می‌طلبد و تلاش می‌طلبد. امروز شما نظام جمهوری اسلامی را در مقایسه‌ی با سال ۶۰، در مقایسه‌ی با سال ۶۲، با سال ۶۵، با سال‌هایی که به وجود استثنایی امام مزیّن بود، نگاه کنید که وجود امام چیز کوچکی نبود، چیز کمی نبود، آن وزنه‌ی عظیم در کفه‌ی نظام جمهوری اسلامی؛ که البته اگر آن وجود مقدس هم نبود، این کار به سامان نمی‌رسید درعین‌حال شما ملاحظه می‌کنید که امروز نظام جمهوری اسلامی، سرافرازتر، مستحکم‌تر، قوی‌تر است؛ کارشناسان مجرّب‌تری دارد؛ فکرهای آماده‌تری دارد.

امروز فضلای ما در همه‌ی میدان‌های شبهه افکنی می‌توانند حضور پیدا کنند؛ می‌توانند حرف بزنند. بله، البته در یک اتاق در بسته ممکن است نسبت به بدیهی‌ترین واضحات و بیّنات هم کسی برود شبهه افکنی کند، یک عده آدم‌های بی‌خبر هم بشنوند، تحت تأثیر قرار بگیرند، این معنایش این نیست که این فکر نمی‌تواند از خودش دفاع کند. امروز این فکر به قوت و قدرت می‌تواند از خودش دفاع کند، امروز افکار نوی اسلامی بحمدالله در میان قشرهای روحانی و غیر روحانی فضلای حوزه‌های علمیه و غیر حوزه‌های علمیه آن چنان استحکامی پیدا کرده که می‌توانند در همه‌ی میدان‌ها وارد بشوند.

البته ما نباید انتظار داشته باشیم که دشمن چون حالا می‌بیند ما زمینه‌ها را آماده کرده‌ایم و از لحاظ فکری پیشرفت داریم، ساکت بنشیند؛ از نقاط ضعف ما استفاده نکند؛ حمله‌های جدیدی را نکند، نه، این توقع، توقع درستی نیست و دشمن ساکت نمی‌نشیند اهمیت نظام جمهوری اسلامی و تأثیر عظیمش در جلوگیری از روند ظلم در دنیا یعنی همین روند نظام ظالمانه‌ی اقتصاد موجود دنیا و این حکومت‌های موجود دنیا اقتضا می‌کند که هرگز از دشمنی با جمهوری اسلامی تا آن وقتی که به‌کلّی مأیوس بشوند، باز نایستند. البته باید در مقابل این‌ها به‌طور دائم بیدار بود، حساس بود، خلّاق بود، فکر آفرید، روش برخورد آفرید.

امروز آن کسانی که با نظام اسلامی مقابله می‌کنند، نقطه‌ی اصلی را به درستی شناخته اند؛ آن نقطه‌ی اصلی، همان اسلامیت، همان فقاهت، همان ولایت فقیه این نقطه‌ی اصلی و محوری که در فرمایش‌های آقایان بود؛ همان چند اصل مهم قانون اساسی است. آن‌ها خوب فهمیده اند که اصل «ولایت فقیه» به اشخاص ارتباطی ندارد؛ حتی به شخص عظیمی مثل امام بزرگوار که تحقیقا شخصیت او در بین رهبران عالم، در بین علمای بزرگ ما، یک شخصیت استثنایی بود حتی به شخص او هم بستگی نداشت؛ همچنان که آن بزرگوار خودش فرمود. این چیزی را که امام بزرگوار در نظام جدید گنجاند این مسأله‌ی رهبری و ولایت فقیه خود این اصل از همه چیز بالاتر است اشخاص اگر قوتی می‌گیرند، اگر موفقیتی پیدا می‌کنند، در سایه‌ی این اصل است و این اصل مورد تهاجم است؛ بیش از آنچه که اشخاصی که در این مقام قرار گرفتند یا قرار می‌گیرند، مورد تهاجم باشند. دشمن این را فهمیده و هیچ منطقی هم ندارد. گیرم به اشخاص اعتراضی داشته باشند، اما در مقابل حکومت فقیه عادل آن کسانی صف‌آرایی می‌کنند که حکومت نظامیان کودتاگر را قبول دارند؛ حکومت سرمایه‌داران فاسد را قبول دارند؛ حکومت دست‌نشاندگان کمپانی‌های گوناگون را قبول دارند؛ حکومت فاسدترین انسان‌ها را بر جوامع قبول می‌کنند؛ اما حکومت فقیه عادل را حاضر نیستند قبول کنند! این ایستادگی در مقابل این حقیقت، این جور در مقابل چشم انسان‌های بینا و بصیر رسواست. در مقابل این حقیقت درخشانی که اسلام آورده و فقه اسلامی آن را بنا کرده و امام بزرگوار آن را عملا تحقق بخشید، حرفی برای گفتن ندارند. البته در مقابله‌ی با این حقیقت، انواع و اقسام شیوه‌ها امروز به کار گرفته می‌شود؛ انواع و اقسام روش‌ها را به کار می‌گیرند.

امروز کارآمدترین روش‌ها، روش‌های رسانه‌ای است. بیش از کتاب‌ها، امروز روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها و رادیوها هستند که در دنیا تأثیر می‌گذارند و امواجشان چیزهایی را در دنیا جابه‌جا می‌کند؛ امروز تکیه‌ی آن‌ها به این چیزهاست. البته همان‌طور که گفته شد، منافقینی و مؤمنین مریض‌القلبی هم وجود دارند که به این‌ها کمک بکنند. اگر اهل دین و کسانی که ارکان دین و مدعیان بیان دین هستند، در این صراط مستقیم، مستحکم بایستند، دشمن هیچ کاری نمی‌تواند بکند. بلاشک نظام اسلامی تنها پاسخی است که امروز ملّت‌های مسلمان می‌توانند برای اجابت خواست‌های خودشان دریافت کنند، در این‌جا و در همه‌ی کشورهای اسلامی این جور است، -کشورهای غیر اسلامی مقوله‌ی دیگری است، بحث دیگری است؛ آن‌جا مسأله جور دیگری است. -در کشورهای اسلامی که ایمان مردم، ایمان اسلامی است و به قرآن و دین اعتقاد دارند. هیچ پاسخی برای نیازهای آن‌ها جز ایجاد حکومتی بر پایه‌ی دین وجود ندارد؛ دین است که آن‌ها را آزاد می‌کند؛ دین است که به آن‌ها هویت و شرافت و شخصیت می‌دهد؛ دین است که می‌تواند انسان‌هایی را برای اداره‌ی امور آن‌ها به آن‌ها معرفی و هدیه کند که برای اداره‌ی کشور همّی جز انجام وظیفه نداشته باشند.

شما مقایسه کنید بین دولت‌هایی که در نظام جمهوری اسلامی بوده اند خدمت‌گزارانی که این چند ساله تا امروز مشغول تلاش هستند با دولتمردان اغلب این کشورهایی که ما می‌شناسیم. - نمی‌گوییم همه؛ چون همه را درست نمی‌شناسیم؛ تا آن‌جایی که ما می‌شناسیم - ببینید این‌ها همّتشان، قصدشان، نیّتشان، عملکردشان چگونه است و آن‌ها چگونه است. این جور انسان‌هایی البته می‌توانند مشکلات را برطرف کنند.

البته بعضی از مشکلات از طرف بیگانگان و دشمنان تحمیل می‌شود؛ بعضی از مشکلات زمینه‌های طبیعی دارد؛ بعضی از مشکلات طبیعتش طبیعت دیر برطرف شونده‌ای است، به آسانی و به زودی برطرف نمی‌شود؛ گذشت زمان لازم دارد. آنچه که مهم است، این است که اساس که این قاعده‌ی اسلامی و پایه‌ی اسلامی است بایستی مستحکم بماند و آن به میزان زیادی متوجه به عمل علمای دین است، رفتار علمای بزرگوار، روحانیون عزیز، از جمله خبرگان محترم.

این تذکّراتی که جناب آقای امینی فرمودند در مجلس داده شده، این‌ها بسیار مغتنم و لازم است. ان‌شاءالله باید مجموعه‌ای از این تذکّرات را ما ولو به نحو اجمال در اختیار داشته باشیم. به مسئولان منتقل بشود؛ مسئولان در جریان این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها قرار بگیرند و از این راهنمایی‌ها استفاده کنند؛ لیکن آنچه که در کنار این‌ها باید توجه دانست، این است که محور اصلی، علمای اعلام و بیان آن‌ها و فکر آن‌ها و عملکرد آن‌ها در ایجاد ایمان عمیق در مردم و احساس یگانگی مردم با علماست؛ تأثیر عمده متعلق به این است.

مردم همان‌طور که اشاره فرمودند باید احساس کنند که علما حرف دل آن‌ها را می‌زنند و در نظام اسلامی نقش مردم، رأی مردم، عواطف مردم، خواست مردم تأثیر اصلی را دارد. نظام اسلامی بدون تمایل مردم، بدون رأی مردم، بدون خواست مردم تحقیق پیدا نمی‌کند. امکان عمل پیدا نمی‌کند. مردم بحمدالله مؤمنند و به اسلام معتقدند، به علما معتقدند، به اصل ولایت معتقدند، به فقها ایمان چند قرنی دارند؛ مسأله‌ی امروز و دیروز نیست؛ چند قرن است که مردم فراگرفته اند که از علما بایستی بشنوند؛ نصیحت آن‌ها را، راهنمایی آن‌ها را، کمک آن‌ها را، همدلی و همدردی آن‌ها را در همه‌ی امور در کنار خودشان داشته باشند؛ نقش علما را این بسیار زیاد می‌کند.

بلاشک لطف الهی متعلق و متوجه به این نظام است. بنده شکی ندارم که خدای متعال اراده فرموده است که این نظام را مستحکم کند و پیش ببرد و غلبه بدهد. نظام اسلامی به فضل الهی بر همه‌ی این دشمنی‌ها غلبه خواهد کرد، نشانه‌های فراوان این اراده‌ی الهی را انسان در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون می‌بیند چه حوادث سایه‌ی قبل، چه حوادث سایه‌ی بعد از رحلت امام -رضوان‌الله‌تعالی‌علیه- انسان نشانه‌های بشارت الهی و لطف الهی و اراده‌ی الهی را بر تحکیم این نظام می‌بیند. خدای متعال به وسیله‌ی این نظام بر ملّت‌های عالم اتمام حجت می‌کند؛ لذا این نظام باید مستحکم بماند. علاوه بر وعده‌های قرآنی. «وَلَیَنْصُرَن الله من ینصره» این که تعارف نیست، این که شوخی نیست؛ این سوگند الهی است؛ تأکید الهی است؛ نصرت خدا متعلق به آن کسانی است که او را نصرت می‌کنند نصرت خداوند، با زبان، با دست، با عمل، با نیت، با همه‌ی تلاش، امروز از سوی میلیون‌ها انسان دارد انجام می‌گیرد.

آحاد این مردم میلیونی عاشق اسلامند، عاشق انقلابند، عاشق نظام اسلامی اند، عاشق امامند و یاری می‌کنند. امروز هم اگر چنانچه میدانی وجود داشته باشد که مردم دشمن را در آن میدان بشناسند، شک نداشته باشید که با همان شور و خروش سال‌های جنگ در میدان حاضرند؛ باز هم حاضرند جانشان را بدهند؛ باز هم حاضرند عزیزانشان را بدهند؛ ایمان این مردم چیز کمی نیست؛ این همان ایمانی است که توانست انقلاب را به وجود بیاورد؛ آن حادثه‌ی باور نکردنی را ایجاد بکند، این ایمان به این آسانی، با این خدشه‌هایی که حالا گفته می‌شود؛ ناخن زدن‌های زید و عمرو از بین نخواهد رفت؛ ایمان بسیار عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

البته علمای اعلام و حوزه‌های علمیه مسئولیّتشان امروز از گذشته سنگین‌تر است امروز از گذشته مسئولیّت‌ها سنگین‌تر است. ما اولین مسئولیتمان تقواست این نصایحی که جناب آقای مشکینی فرمودند که بنده خود را اولین مخاطب این نصایح می‌دانم و این نصایح را قدر می‌شمرم کاملا صحیح، دقیق و درست است. ما باید این بار سنگینی را که بر دوشمان هست، حس کنیم ما باید اهمیت این مسئولیت را عمیقا درک کنیم فرق می‌کند آن عالمی که حالا یک روزی در یک نظام غیر اسلامی، بدون مسئولیت، مثلا در یک مسجدی یا در یک حوزه‌ی درسی حضور داشت، با همان عالم در امروز، درحالی‌که نظام بر پایه‌ی اسلام است و توقعات از اسلام و اهل اسلام زیاد است؛ لذا مسئولیّت‌ها خیلی متفاوت است، ما امروز خیلی مسئول هستیم و موظف هستیم؛ اولین وظیفه‌ی ما هم تقواست. تقوا نه یک چیز دور از ذهنی است، نه یک راه دست نیافتنی است، همت و اراده و تصمیم ما را می‌خواهد؛ گذشت ما را می‌خواهد.

شما اهل تقوا هستید. خدای متعال در مقابل تعصبات دشمن‌ها؛ آن تعصّب‌های عجیب «اذا اخذ الدّین کفروا الحمیّه حمیه الجاهلیّه» ؛ آن حمیّت‌های جاهلی که نظایر آن را انسان امروز با پایبندی‌های فرهنگی غرب به وضوح مشاهده می‌کند؛ همان حمیت امروز هم هست این‌ها هم دچار حمیّتند، حمیت جاهلی؛ منتها در لباس مدرن، با ظاهر مدرن و اتوکشیده، اما همان حمیّت‌ها وجود دارد می‌فرماید: «فأنزل الله سکینه علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمه التقوی و کانوا احق بها و اهلَها» . شما احق به تقوا هستید؛ شما اهل تقوا هستید؛ تقوا متعلق به شماست و کار شماست و با تقوا همه‌ی مشکلات آسان خواهد شد.

من لازم می‌دانم توصیه کنم که حوزه‌های علمیه، علمای بزرگوار در شهرستان‌ها، بخصوص آن کسانی که عضو این مجلس بسیار حساس و مهم هستند، با قشرهای مردم، بخصوص با جوان‌ها، بخصوص با جوان‌های تحصیل کرده، بیشتر انس بگیرند، جوان‌ها را تحمل کنند شرح صدر در مقابل جوان‌ها یک کلید گره‌گشا ست. طبیعت جوانی را همه‌ی ما می‌دانیم؛ چون آن دوران را گذرانده‌ایم. گاهی انسان در جوانی حرفی می‌زند، درحالی‌که آن حرف از اعماق دل او و اعتقاد او نمی‌جوشد، احساسات او، او را وادار می‌کند؛ نباید این را بر او سخت گرفت، نباید این را با برخورد نامناسب تبدیل کرد به یک اعتقاد در ذهن او. شرح صدر با جوانان، فراگرفتن زبان جوانان، با زبان مناسب با جوان‌ها صحبت کردن، امروز اهمیت مضاعف دارد. یک روزی بود جوان‌ها در این کشور یک مجموعه‌ای بودند که ما روحانیون موظف بودیم با آن‌ها تماس بگیریم، آن‌ها را پیدا کنیم، بیاوریم پای صحبت‌های خودمان بنشانیم و هدایت کنیم؛ اما امروز این جور نیست؛ امروز اکثریت این ملت جوان‌ها هستند؛ در میان آن‌ها تعداد زیادی تحصیل کرده وجود دارد. امروز وظیفه‌ی در مقابل جوان‌ها، یک وظیفه‌ی حساس‌تر و خطیرتری است. باید علمای اعلام و حوزه‌های علمیه برای مواجه شدن با جوان، با روح جوان، با دل جوان، برنامه‌ریزی کنند. انعطافی که در جوان هست، ذهن گیرنده‌ی جوان و دل پاک جوان، احیانا شبهه‌پذیری جوان، همه‌ی این‌ها را با هم باید دید. البته جوان شبهه‌پذیر است؛ لیکن به همان اندازه‌ای که شبهه را می‌توان در او آسان القا کرد، پاسخ شبهه را هم به همان آسانی می‌شود در او القا کرد؛ او به خیلی از چیزهایی که دیگران پایبندی دارند که انسان نمی‌تواند آن‌ها را از اشتباهشان جدا کند پایبندی ندارد؛ لذاست که برای مواجهه‌ی با جوان‌ها و اثرگذاری بر ذهن جوان‌ها و استفاده‌ی از نورانیت آن‌ها و دل پاک آن‌ها بایستی برنامه‌ریزی خاص بشود.

امیدوارم که خدای متعال به همه‌ی ما توفیق بدهد. در مورد این سفارش‌هایی هم که فرمودند که ما به مسئولان تذکر جدی بدهیم، ان‌شاءالله همین کار را خواهیم کرد و تذکّراتی را که لازم است، یا باید تکرار بشود، یا باید گفته بشود، ان‌شاءالله به آن‌ها خواهیم داد. امیدواریم که خداوند به همه توفیق بدهد، به مسئولان هم توفیق بدهد. مسئولان هم تلاش می‌کنند البته در خیلی از بخش‌ها واقعا تلاش‌هایی دارند؛ همین بخش‌های اشتغال و امثال این‌ها که امروز مهم‌ترین همت مسئولان دولتی همین چیزهاست؛ دنبال این هستند که بتوانند ان‌شاءالله مسأله‌ی اشتغال را یک جوری حل کنند و مسائل اقتصادی را به شکلی ساماندهی بکنند. ان‌شاءالله که خداوند توفیق بدهد و عقلای قوم بتواند آنچه را که مصلحت این کشور است، بیابند و بفهمند و عمل کنند.

والسلام‌علیکم و رحمت الله و برکاته

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی شهید آوینی

پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای

دیدگاه‌ها

دیدگاهی ثبت نشده است

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار