روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بیانات منتشر نشده آیت الله خامنه ای در مجلس تحلیف نخستین دوره‌ی ریاست جمهوری - ۱۳۶۰/۷/۲۱

ثبت‌شده در سه شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۳۰ ق.ظ
بیانات منتشر نشده آیت الله خامنه ای در مجلس تحلیف نخستین دوره‌ی ریاست جمهوری - ۱۳۶۰/۷/۲۱

به بهانه‌ی تحلیف رئیس جمهور دوازدهم، «روشنی خورشید» متن بیانات حضرت امام خامنه‌ای در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در سال ۱۳۶۰ را منتشر می‌کند.

مخاطب: نمایندگان مجلس شورای اسلامی

تاریخ: ۲۱ مهر ۱۳۶۰

شرح:

(۱) بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. یا ایّها الّذین آمنوا اوفوا بالعقود.

امروز و این مراسم برای این برادر مخلص شما از این جهت هیجان‌انگیز است که در حقیقت بر زبان آوردن و تصریح کردن به چیزی است که بطور طبیعی با کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری و با قبول این مسئولیت بر دوش او وجود داشته و سنگینی می‌کرده و همان‌طوری که برای همه‌ی برادران و خواهران عزیز روشن است وفای به عهدها و پیمان‌های اجتماعی مصداق اهم این آیه‌ی شریف و آیات دیگری است که ما را به وفای به عهد و پیمان ملزم می‌کند، و بخصوص از این جهت، برای این بنده، مراسم تحلیف هیجان‌انگیز است که جامعه‌ی ما و مردم ما، از صدر تا ذیل، در طول این دو سال و نیم، مخصوصاً در طول این یک سال اخیر صحنه‌ای از وفای به عهدها و پیمان‌ها را مجسم کرده‌اند و ترسیم افتخارآمیزی در مقابل چشم ما، دائما قرار دارد.

واقعاً درست است این آیه که: «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» ، مخصوصا باتوجه به اینکه وفای به عهد و پیمان، آن هم به شکل خونین و در دشوارترین شکل‌هایش مخصوص طبقات پایین جامعه‌ی ما نشد! همه‌جا، معمولا طبقات بالا از درگیری با مشکلات بزرگِ جان‌ستان و زندگی‌گیر معافند؛ فرماندهان معمولا کمتر در جنگ‌ها شهادت نصیبشان می‌شود؛ سران و بزرگان و پیشروان و اداره‌کنندگان و مسئولان کشور، کمتر معمولا دچار حوادث سخت و خونین می‌شوند؛ ولی در جامعه‌ی ما این‌جور نبوده. ما افتخار می‌کنیم که کسی مثل مرحوم آیه‌الله بهشتی را در عداد شهدایمان داریم. این چیز کمی نیست! افتخار می‌کنیم که در میان مسئولان دولتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تعداد معتنابهی شهید داریم. افتخار می‌کنیم که رئیس‌جمهوری و نخست وزیری در لیست شهدا نامشان هست. این نشان‌دهنده‌ی این است که در جامعه‌ی ما وفای به عهد و پیمان اجتماعی مخصوص یک قشر خاصی نبوده. حالا در یک چنین جوی با این حماسه، با این شور، با این صدق در پیمان و در عمل به عهود، بنده، به‌عنوان رئیس‌جمهور، در مقابل یک ملت، متعهد و مسئولم و امروز در مقابل شما -که خلاصه‌ی آن ملت هستید و نمایندگان آن ملت هستید- می‌خواهم این عهد را در الفاظ مشخصی بر زبان بیاورم. این بسیار -به‌نظر من- مهم و هیجان‌انگیز است.

اولا بنده به‌عنوان یک متعهد، وظایفی را دارم بر عهده می‌گیرم که این وظایف را متن همین اصل قانون اساسی مشخص کرده است. ثانیا به مقتضای فرمایش امیرالمؤمنین که فرمود حق طرفین است: «ولی من الحق مثل الذی علی» یا «لکم من الحق مثل الذی علیکم» ، شما هم -که نمایندگان ملت هستید- متقابلا یک حقوقی را بر عهده می‌گیرید و من اجمالا به این دو اشاره می‌کنم:

اما حق ملت بر من این ست که من به اعتماد مردم و به امانتی که مردم به من سپرده‌اند، پاسخ مقتضی و مساعد بدهم. این چیز کمی نیست! ۱۶ میلیون وقتی رأی در صندوق می‌اندازند، اگر بطور متوسط فرض کنیم که در کنار هر رأی‌اندازنده‌ی بالغ، یک آدمی هست -که یک فردی از افراد این‌جامعه هست- که به دلیلی نمی‌تواند رأی بیاندازد -یا بالغ نیست یا از کار افتاده است- این می‌شود ۳۲ میلیون. یعنی در یک جامعه‌ی ۳۶ میلیونی ۳۲ ملّیّون اتفاق نظر بر یک امری دارند. این یک پدیده‌ی شگفت‌آور است. اصلا غیر قابل توصیف است. ما در مقابل این پدیده‌ی شگفت‌آور چه خواهیم کرد؟ من پیش خودم فکر کردم اول کاری که باید بکنیم این است که ببینیم مردم به چه رأی داده‌اند؟ آیا به شخص مشخصی به نام خامنه‌ای رأی دادند؟ یا به یک جریان رأی داده‌اند؟ واضح است که به شخص، مردم رأی نمی‌دهند، واضح است که مردم شخص را درست نمی‌شناسند، به شخص اطمینانی برای همیشه ندارند، تعهدی در مقابل شخص ندارند. مردم به یک جریان رأی دادند. این جریان به روشنی می‌تواند شناخته بشود در وجود یک روحانی علاقه‌مند به مبارزه و دست‌اندرکار انقلاب و متعهد به اصول اسلام. وقتی یک روحانی این‌جوری را ما پیدا کردیم و دیدیم مردم به او رأی دادند، مشخص است به چه رأی دادند. به روحانیت اطمینان دارند، می‌دانند آنکه می‌خواهند، آن اسلام، آن استقلال، آن عدم گرایش به شرق و غرب، آن تسلیم نشدن در مقابل تطمیع‌ها و تهدیدها، بازی نخوردن در مقابل ترفندهای سیاست‌بازان جهانی، این خواسته‌ها در روحانی تأمین شده و تأمین می‌شود؛ و تاریخ صد ساله [و] صد و پنجاه ساله‌ی ما شاهد بر این معناست. خود این مبارزه هم شاهد دیگری بر این معنا است. لذا است که به روحانی رأی می‌دهند. پس رأی به روحانیت، رأی به استقلال، رأی به اسلام، رأی به هویت اسلامی این انقلاب است. رأی به کور کردن خطوط انحرافی است تحت هر نامی، اعم از لیبرالیسم و چپ‌روی‌های در حقیقت امریکایی و تمایلات فلسفی الحادی و غیره و ذلک. مردم به این رأی دادند. بنده اول، فکر کردم [و] به این نتیجه رسیدم که مردم رأیشان با این حجم بالا و با این شور و شوق -همان‌طور که امام فرمودند در یک فاصله‌ی کم، بدون تبلیغات و بدون اینکه کار زیادی شده باشد- فقط به صرف اطلاع از این که یک کاندیدای این‌جوری وجود دارد، در اکثر مناطق کشور و رأی دادن با آن شور و شوق، این حاکی از این است که مردم این شور و شوق را نسبت به اسلام و نسبت به قرآن و نسبت به انقلاب و نسبت به خط نه شرقی و نه غربی و مبارزه‌ی با ابرقدرت‌ها و همین حرف‌هایی که ماها تا حالا می‌زدیم، همین حرف‌هایی که در خطبه‌های نماز جمعه، در سخنرانی‌ها از ماها صادر شده، و از ما شنیده اند [دارند] ؛ و حالا هم که ما مطرح می‌شویم، فکر می‌کنند که ما وجود خودمان تبلور حرف‌هایمان است، برخلاف حرفمان که لابد عمل نمی‌کنیم، لذا به ما رأی می‌دهند. پس این ۱۶ میلیون رأی، ۱۶ میلیون رأی انسان‌ها و در حقیقت جریان حرکت ۳۲ میلیون -حداقل- از ۳۶ میلیون مردم این کشور در جهت این خواست‌ها و هدف‌ها است. این تعهد ما است که این‌ها را حفظ کنیم [و] این جریان را نگه داریم. این مربوط به من.

آنچه که در این سوگندنامه هم -من مطالعه کردم، دقت کردم- آمده، در حقیقت همین است -حالا سوگند نامه را برادران و خواهران البته سروکار دارید، دقت هم کردید، باز هم دقت کنید- حفظ خطوط اصلی این انقلاب است و این به عهده‌ی رئیس‌جمهور است و من امیدوارم که خدای متعال به من کمک کند و بتوانم این خطوط اصلی را حفظ کنم. این وظیفه‌ی من.

و اما وظیفه‌ی شما و حقی که متقابلا بر دوش شما می‌آید -چه به عنوان یک عده از زبدگان که مسئول تصمیم‌گیری هستند، در یک نقطه‌ای به نام مجلس شورای اسلامی؛ و چه به عنوان خلاصه‌ای از ملت- چند تکلیف به نظر من رسیده [است] -که بنده فکر می‌کنم که الان این‌جا ایستاده‌ام برای نطق پیش از دستور، هیچ اشکالی نمی‌بینم که من، همان‌طور که... (۲) دو هفته پیش، برای نطق پیش از دستور این‌جا ایستاده بودم و با شما حرف می‌زدم الان هم با همان زبان و با همان لحن حرف بزنم. - آنکه به نظر من رسیده -حالا فکر کنید شاید شما چیزهای بیشتری یا کمتری به نظرتان برسد- اولا ارشاد و هدایت است: «فلا تکفوا عن مشوره بحق او مقاله بعدل» امیرالمؤمنین می‌فرماید «فانی لست فی نفسی بفوق عن اخطئی» یعنی اگر حفظ الهی و عصمت الهی نباشد، امیرالمؤمنین هم فی نفسه محتاج مشورت و راهنمایی است، این اول. دوم این است که در تاریخ کوتاه جمهوری ما متأسّفانه دوره‌ای بر این جمهوری گذشته که رئیس‌جمهور در فهم معنای ریاست جمهور اشتباه می‌کرده و تصور می‌کرده که ریاست جمهور یعنی سلطنت. این وجود داشته است. ما یک سال و خرده‌ای از عمر جمهوری‌مان را مبتلا به این درد با درمان بودیم -که الحمدلله درمان شد، یک‌وقتی خیال می‌کردیم بی‌درمان است بعد دیدیم نخیر خدای متعال وقتی بخواهد، درمانش خیلی هم آسان است- رئیس‌جمهور فکر می‌کرده که به مجرد اینکه یک تعدادی از مردم -که پنجاه درصد کمتر از این رأی است که امروز به رئیس‌جمهور داده‌اند- پس رئیس‌جمهور مالک‌الرقاب این مردم است و مالک‌الرقاب همه‌ی دست‌اندرکاران و تصمیم‌گیرندگان است. این تصور در ذهن یک آدم بی‌اطّلاع از فرهنگ اجتماعی ما و بی‌اطّلاع از فرهنگ اسلام حاکم بود. آن تفکر به‌نوبه‌ی خود، عکس‌العمل‌هایی را در اوساط اجتماعی و در محافل اجتماعی از جمله مجلس شورای اسلامی به وجود آورده. من تصوّرم این است که یکی از حقوقی که امروز برادران و خواهران در این‌جا بایستی آن را سنگینیش را بر دوششان احساس کنند، این است که آن تصور را کنار بگذارند. یعنی در مقابله با نهاد ریاست‌جمهوری و مسئولیت رئیس‌جمهور، یک بینش ویژه‌ی تقابل با آن‌چنان تفکّری وجود نداشته باشد. رئیس‌جمهور را باید کمک کنید. اگر شما کمک نکنید، مجلس کمک نکند، رئیس‌جمهور از انجام این وظایفی که حالا من درحین سوگند خواهم خواند، ناتوان خواهد بود. باید کمکش کنید. این کمک، غیر از ارشاد و راهنمایی است. این کمک، کمک عملی است. این کمک، کمک در تسهیل امور است که اگر چنانچه این تسهیل از ناحیه‌ی مجلس -که عالی‌ترین ارگان‌ها است و سرنوشت کشور و ملت و آینده و تاریخ ما به دست مجلس است، اگر چنانچه این کمک- انجام نگیرد، رئیس‌جمهور در برآوردن آنچه که قانون بر عهده‌ی او گذاشته، بی‌گمان ناتوان خواهد بود؛ هم رئیس‌جمهور و هم هیأت دولت. ما نقص‌های زیادی در جامعه‌مان داریم. کمبودها خیلی زیاد است. این کمبودها باید جبران بشود. از جمله‌ی این کمبودها، کمبودهای مربوط به نیروهای کارآمدی است که نقداً به کار می‌آیند و خود این به‌نوبه‌ی خود مشکلات دیگری را برای ما بوجود می‌آورد و نارسایی‌ها و نابسامانی‌های زیادی را دنبال دارد. آنچه می‌تواند این نابسامانی‌ها را تا حدود زیادی حل کند و راه را -در مقابل آن کسی که به‌عنوان رئیس‌جمهور می‌خواهد حرکت کند- هموار کند، کمک شما و حمایت و اعانت شما است. من امیدوارم که این حمایت و این اعانت از سوی شما برادران و خواهران نسبت به این برادرتان انجام بگیرد و بنده، لحظه‌ای خودم را دور و فارغ و جدا و مأیوس از کمک شما نبینم و بتوانیم تا وقتی که زنده هستیم این مسئولیت بزرگ را انجام بدهیم.

عرایض دیگری هم دارم که حالا وقتتان را نمی‌گیرم، امیدوارم در آینده‌ی نزدیکی، باز مجددا این‌جا بیایم و مطالب لازم دیگری که هست [را] به شما برادران و خواهران عرض کنم. به‌هرحال این‌جا نه فقط خانه‌ی امید مت است، خانه‌ی امید مسئولین دولت از جمله رئیس‌جمهور هم -که یکی از افراد ملت است- هست و ما برای کارهایمان، برای مشکلاتمان مجبوریم این‌جا مراجعه کنیم و شما به عنوان خلاصه‌ی این ۳۶ میلیون، بایستی مشکلات را برطرف کنید و ان‌شاءالله کارهایمان را راه بیندازید.

جلسه، جلسه‌ی بسیار با عظمتی است. از طرفی نمایندگان مردم، از طرفی مسئولان دولت، از سوئی این جانبازان عزیز انقلاب -این شهدای زنده، این‌هایی که هرکدامشان یک ستاره‌ای هستند درخشان و اگر آن تیری که به شانه‌شان یا به پایشان یا به دستشان خورده است، یک کمی آن‌طرف‌تر می‌خورد، حالا این‌ها در بهشت بودند، جزو ملائکه بودند، جزو ارزنده‌ترین موجودات نشسته بر سفره‌ی ضیافت الهی بودند، منتهی سعادت ما بوده است که این‌ها زنده بمانند، برای آینده‌ی ما ان‌شاءالله مفید باشند- از طرفی خانواده‌های شهیدان عزیز -که ایثارگرترین انسان‌های تاریخ ما هستند که فرزندان خودشان، شوهران خودشان و پدر و مادرهای خودشان را در راه خدا از دست داده‌اند- شادمانه و بی‌شِکوِه در این مجلس حاضر هستند؛ خدای متعال حاضر و ناظر و یقینا فرشتگان او هم حاضر و ناظر هستند. من با اجازه‌ی برادران و خواهران و با اجازه‌ی ریاست محترم مجلس، متن سوگندنامه را قرائت می‌کنم:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

من به عنوان رئیس‌جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یا می‌کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه‌ی استعداد و صلاحیت خویش را در ایفای مسئولیت‌هایی که بر عهده گرفته‌ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السّلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم.

 

پانوشت:

۱- هرجا مفهوم بیانات در منبع ۱ نامشخص بوده، از منبع ۲ استفاده شده است.
۲- نامفهوم

 

منابع:

۱- پایگاه اطلاع‌رسانی کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

۲- روزنامه‌ی اطلاعات، تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۶۰

پیوند مرتبط: بیانات در مراسم تنفیذ حکم نخستین دوره ریاست جمهوری

دیدگاه‌ها

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

  • آیت‌الله خامنه‌ای: ما افتخار می‌کنیم که کسی مثل مرحوم آیه‌الله بهشتی را در عداد شهدایمان داریم. این چیز کمی نیست! افتخار می‌کنیم که در میان مسئولان دولتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تعداد معتنابهی شهید داریم. افتخار می‌کنیم که رئیس‌جمهوری و نخست وزیری در لیست شهدا نامشان هست.