روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

خطبه منتشر نشده آیت الله خامنه ای در نخستین سالروز بازگشت امام خمینی به میهن + فیلم - ۱۳۵۸/۱۱/۱۲

ثبت‌شده در پنجشنبه، ۱۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ب.ظ
خطبه منتشر نشده آیت الله خامنه ای در نخستین سالروز بازگشت امام خمینی به میهن + فیلم - ۱۳۵۸/۱۱/۱۲

سومین نمازجمعه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مصادف شده بود با نخستین سالگرد بازگشت امام خمینی به میهن که به همین مناسبت، ایشان به بررسی خط امام در خطبه‌های نماز جمعه می‌پردازند. به دلیل فرارسیدن دهه‌ی مبارک فجر و سالروز ورود امام به میهن، «روشنی خورشید» متن خطبه‌های منتشرنشده‌ی ایشان در آن تاریخ و بخشی از فیلم آن را منتشر می‌کند.

مخاطب: شرکت‌کنندگان در نمازجمعه‌ی تهران

تاریخ: ۱۲ بهمن ۱۳۵۸

شرح:

السلام‌علیکم‌ورحمه‌الله

خطبه‌ی اول

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرحیم

الحمدلله رب العالمین. الحمدلله الذی لیس له شریک یعادله و لا ظهیر یعاضده. الحمدلله الذی لا مضاد له فی حُکْمِه و لا منازع له فی سلطانه؛ قهر بعزته الاعزاء و تواضع لعظمته العُظَماء، فبلغ بقدرته علی ما یشاء. الحمدلله علی حلمه بعد علمه و الحمدلله علی عفوه بعد قدرته و الحمدلله علی طول اناته فی غضبه و هو قادر علی ما یرید.

اللهم صل و سلم علی حبیبک و نجیبک و صفیک و خیرتک فی خلقک، حافظ سرّک و مبلغ رسالاتک، بشیر رحمتک و نذیر نقمتک، سیدنا و نبینا ابی‌القاسم محمد؛ و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداه المهدیین المعصومین المکرّمین و صل علی بقیه‌الله فی الارضین الامام القائم الغائب المنتظر و العدل الکامل الشامل المؤمل؛ اللهم حفه بملائکتک، اللهم ایده بنصرک و انصره نصرا عزیزا و افتح له فتحا مبینا. اللهم صل علی ائمه المسلمین و حماه المستضعفین و هداه المسلمین. اللهم وفّقهم لمرضاتک. اللهم انصرهم علی اعدائک و اعدائهم اعداء الاسلام و اعداء القرآن.

قال امیرالمؤمنین و قائد الغر المُحجّلین «ایّها الناس ان لی علیکم حقا و لکم علیّ حق فامّا حقکم علی فالنصیحه لکم و توفیر فَیئِکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا» الی آخر الخطبه الشریفه.

در این جمعه، ملت مسلمان هفته‌ای را گذرانیده است با دو شادمانی بزرگ، با دو پیروزی و موفقیت. شادمانی اول بهبودی رو به تزاید امام امت است. در جمعه‌ی پیش غبار کدورت همه‌ی چهره‌ها را مکدّر کرده بود و امروز مردم ایران از اینکه می‌دانند امام و رهبرشان رو به بهبودی کامل می‌رود، از صمیم دل و با همه‌ی جان خوشحالند. از خدای بزرگ عاجزانه مسألت می‌کنیم که صحت و سلامتی و عافیت را به امام و رهبر عزیز ما به‌طور کامل بازگرداند. پیوند امام و امت در انقلاب ما، در پیروزی ما [و] در سازندگی جامعه‌ی ما نقشی آن چنان اصیل و اساسی داشته و دارد که بی‌گمان هرگونه رنجی، هرگونه غبار کدورتی برای امام، در روح ملت [و] در دل ملت دارای اثرات عمیقی خواهد بود.

حادثه‌ی دوم و شادی دوم این است که ملت ما در هفته‌ای که گذشت، موفقیت یافت تا یکی از گام‌های بلند انقلابی خود را با عافیت [و] با سربلندی بردارد. توانست به‌طور چشمگیر و قابل توجهی در انتخابات شرکت کند و بر توطئه‌ها فائق بیاید. دشمن لحظه به لحظه انقلاب ما و پیروزی ما را پیگیری کرده است، در هر مقطعی از مقاطع این پیروزی خواسته است نگذارد که ملت مزه‌ی پیروزی را بچشد و از آن لذت ببرد، با ایجاد دودستگی‌ها و اختلاف‌ها، حتی با ایجاد درگیری‌ها. اما در این تجربه‌ی بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری -برای نخستین بار در تاریخ ملت مستضعف ما- که دشمنان برای این روز فکرها کرده بودند و توطئه‌ها چیده بودند نیز ملت توانست موفق و پیروز و سربلند بشود [و] توانست رئیس‌جمهور خود را انتخاب بکند. ملت توانستند با اکثریّتی بزرگ و چشمگیر بر یک نفر توافق کنند. این پیروزی بزرگی برای ملت است. پیداست که مردم ما علی‌رغم اختلاف سلیقه‌ها، علی‌رغم دوئیت‌های کوچک، علی‌رغم ناهماهنگی‌هایی که ناشی از ناآشنایی‌ها ست، در آن زمانی که لازم باشد، در لحظه‌ای که احساس کند که برای او و انقلابش و تاریخش حیاتی است، آن رشد را دارد که جمع عظیمی از خود را بر یک امر متّفق و متحد کند. پروردگارا! این پیروزی بزرگ را بر ما، بر این امت عظیم، بر این انقلاب و بر رئیس‌جمهوری که منتخب مردم است مبارک و میمون بگردان. پروردگارا! رئیس‌جمهور را و ملتی را که باید به کمک او بشتابند و در کنار او راه‌های دشوار آینده را طی کنند، در پیشبرد انقلاب اسلامی موفق و مؤید بگردان.

مسأله‌ی بسیار حساس و مهم آن است که امروز ملت ما می‌تواند این را بفهمد و بپذیرد که رئیس جامعه را خودش انتخاب کرده است. می‌تواند این پیروزی بزرگ را احساس کند که کسی را دیگران بر او تحمیل نکرده اند، اوست که خواسته است تا کسی را به عنوان رئیس و پیشرو در این اجتماع به کار و به مسئولیت خطیری بگمارد. در یک چنین وضعیتی که ملت میان خود و دستگاهی که قرار است بر او حکومت بکند جدایی احساس نمی‌کند، هر یک از دو طرف -یعنی آن رئیس و این مرئوسین- وظائفی بر عهده دارند، هرکدام بر گردن یکدیگر حقوقی دارند. بهترین، راست‌ترین، منطبق‌ترین بر اصول اسلامی، آن کسی و آن جمعی است که این حقوق را ادا کند. امیرالمؤمنین این درس را به ما آموخته است که حق، هیچ گاه از یک طرف نیست. حق، چیزی دو طرفه و طرفینی است. می‌فرماید: «ایّها الناس! ان لی علیکم حقا و لکم علی حق» اِی مردم! من به گردن شما حقی دارم و شما هم به گردن من حقی دارید. زمامدار وظایفی در قبال مردم دارد و مردم وظایفی در قبال زمامدار دارند. زمامدار مسلمان وظایفش را در مقابل مردم انجام می‌دهد و امت مسلمان وظایفشان را در قبال زمامدار انجام می‌دهند، آن‌وقت است که ملت و دولت یکپارچه به سوی هدفی که اسلام و قرآن آن را ترسیم کرده است به پیش می‌تازند. مردم در مقابل رئیس و زمامدار خود موظفند که حیثیت او را حفظ کنند، از او اطاعت کنند، به دنبال سر او حرکت کنند، او را در میدان‌ها تنها نگذارند [و] به دشمنان اجازه ندهند که نسبت به حیثیت او و شخصیت او و حوزه اقتدار او تجاوز و تعرّضی انجام بدهند. وظیفه‌ی مردم آن است که اگر زمامدار از آنان کاری را خواست، در حوزه‌ی اجرائیات از آنان انتظاری داشت، مسئولیتی را به کسانی، به کسی، به جمعی محول کرد، از روی دل و جان بپذیرند، با او صمیمانه همکاری کنند، سعی کنند اقتدار او را بر هم نزنند، سعی کنند با او قهر نکنند، با او در میدان‌ها همپا و همگام و همراه حرکت کنند. او کسی است که اگر پیشاپیش مردم حرکت بکند و مردم یکپارچه از او اطاعت و تبعیت بکنند، این ملت خواهد توانست با رشد آگاهانه‌ای که دارد، تمام صعوبات و دشواری‌ها را بگذراند. همچنین ملت موظفند رئیس‌جمهور را و زمامدار و زمامداران را نصیحت کنند، برای آن‌ها خیرخواهی کنند. یکی از واجبات لایتخلّف اسلامی واجبی است به نام «ان نصیحت لائمّه المسلمین» لازم است راه‌های رشد و خیر را به او بنمایانند. اگر او مشورت کرد با آن‌ها، نظر مشورت و مصلحت‌آمیز را به او بگویند، سخن خوب را از او پنهان نکنند، نظر نیک را در اختیار او بگذارند، تا او بتواند درست اقدام کند، درست عمل کند، میدان‌ها را درنوردد، بتواند ملت را با رشدش، با شعورش، با همکاریش، با وحدتش، با اسلام و قرآنش به اوج قله‌ی تکامل از جهات مادی و معنوی و سیاسی برساند. اگر در او اشکالی دیدند آن اشکال را حتما به او تذکر بدهند، اگر در عمل او تخلّفی مشاهده کردند، دلسوزانه آن تخلف را به او بفهمانند. او همانند پدر خانواده‌ای است که اعضای خانواده حق دارند به او اعتراض کنند اما حق ندارند به او تعرض کنند. نمی‌بایست حیثیت او را، شرف او را، آبروی او را -که در نزد جهانیان آبروی یک ملت است نمی‌بایست این را- از بین ببرند و به هدر بدهند. به‌هرحال باید گرد محوری جمع بشوند و او همان محور است. او هم باید در مقابل مردم به وظایف خودش عمل کند.

وظیفه‌ی رئیس و زمامدار آن است که بداند اصل مردمند، او برای مردم است، او برای خود نیست، او برای آسایش خود نیست، او برای خواسته‌های خود حتی نیست، او برای خواسته‌های مردمی است که او را خواسته اند تا وکیل آنان باشد. بداند که او وکیل مردم است، بداند که مردم موکلین او هستند، بداند که شرف و حیثیت او بسته به شرف و حیثیت و اعتلای ملت است، بداند که باید رأی ناصحان و مشفقان و دلسوزان و دوستداران اسلام و قرآن را همچون مشعلی فرا راه خود قرار بدهد، مشورت کند، بیندیشد، مردم را مانند پدری دلسوز دوست بدارد. او موظف است که کجی‌ها و نابسامانی‌هایی را که در زندگی اجتماعی هست، آن‌ها را به بهترین وجهی، با بهترین شیوه‌ای برطرف کند. امیدوار باشد که در این‌چنین صورتی مردم که از او صداقت دیده‌اند به او کمک خواهند کرد. او باید خود را برادر مردم بداند، او باید خود را وظیفه‌دار مردم بداند، مردم هم باید او را برادر بزرگ خود و پدر دلسوز و مهربان خود بدانند. هر دو -هم رئیس‌جمهور، هم مردم- باید بدانند که آنچه انجام گرفته است و آنچه انجام می‌گیرد در زیر سایه‌ی قانون اساسی است. قانون اساسی را هر دو با حرمت بنگرند. قانون اساسی چیزی است که خط روشن التقا و وحدت دولت و ملت را تأمین خواهد کرد. قانون اساسی هر چه به مردم داده است باید مسئولان به مردم بدهند. قانون اساسی هر وظیفه‌ای را بر دوش مسئولان نهاده است باید آن وظیفه را با جان و با دل، با شوق، با رغبت انجام بدهند. قانون اساسی هر کلمه کلمه‌اش، هر حرف حرفش، باید محترم بماند. آن رئیسی، آن رهبری، آن مسئولی، آن ملتی به سعادت و موفقیت خواهد رسید که قانون اساسی‌اش را، آن قانونی را که برای مردم حکم دست‌خط ایدئولوژی و اندیشه آن‌ها را دارد حرمت بنهند، قدر بدانند، از آن تخلف و سرپیچی نکنند. ملت هم باید قانون اساسی‌اش را بداند.

برادران و خواهران من در سرتاسر کشور، آن‌هایی که این سخن را می‌شنوند، بدانند وظیفه است که هر فرد فردی از آحاد مردم خود را چوپان جامعه به حساب بیاورند. در اسلام چوپان و گوسفند نیست «کلکم راع» همه مسئولند، همه متعهّدند، همه موظفند و امام فرمودند: بنگرید، نمایندگان درست و صادق را انتخاب بکنید. نمایندگان شما بار دیگر در مجلس شورای ملی گرد خواهند آمد، آن‌ها خطوط اصلی را ترسیم خواهند کرد و دستگاه اجرایی و دولتی که ان‌شاءالله از بهترین و زبده‌ترین مردمان تشکیل خواهند شد، زیر اشراف و نظارت مقام رئیس‌جمهور، آن‌ها را، آن خط‌مشی‌ها و روش‌ها را اجرا خواهند کرد. آن‌وقت است که هم مجری مال شماست -یعنی رئیس‌جمهور که شما انتخاب کردید- هم قوانین و مقررات و خطوط مشی مال شماست -زیرا آن را وکلای شما و نمایندگان مجلس شورای ملی که باز شما آن‌ها را انتخاب کرده‌اید، با صلاحیت‌ها، آن‌ها آن را ترسیم خواهند کرد- آن‌وقت است که خواهید دانست که جامعه به سوی اسلام و قرآن واقعی و به سوی نظام الهی حرکت خواهد کرد.

توصیه می‌کنم به برادران و خواهران عزیزم در سراسر کشور، جزوات قانون اساسی چاپ شده را حتما بگیرند و بخوانند. آن‌هایی که احتیاج به توضیح دارند برادرانی که متمکّن از توضیح اند، آن‌ها را ارشاد کنند. قانون اساسی باید برای همه تبیین بشود، چون روزگار تصمیم‌گیری [است] و این است -همچنان که در جمعه گذشته به عرض شما رساندم، این است- آن حساسیت، آن توجه، آن آگاهی و هوشیاری نسبت به زمان و آن چیزی که می‌تواند ما را به تقوای واقعی برساند.

و ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله حیث یقول «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون»

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرحیم. و العصر. ان الانسان لفی خسر. الا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

و صدق الله العلی العظیم

خطبه‌ی دوم

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین دیّان یوم الدّین و الصلوه و السلام علی سیدنا و حبیب قلوبنا محمد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الدّین و صل علی ائمه المسلمین و حماه المستضعفین و هداه المؤمنین.

قال امیرالمؤمنین علیه‌السّلام: «فالمتقون فیها هم اهل الفضائل: منطقهم الصواب و ملبسهم الاقتصاد و مشیهم التّواضع غضُّوا ابصارهم عمّا حرم الله علیهم و وقفوا اسماعهم علی العلم النافع لهم» .

امروز برابر است با یک خاطره‌ی بزرگ تاریخی در دوران شکوهمند انقلاب ما. برابر است با روز ورود امام پس از دوران طولانی تبعید، به کشور. در سال گذشته، مانند امروزی تهران و شهرستان‌ها و گوشه‌کنارهای این کشور صحنه‌ی انگیزشی عظیم از سوی مردم بود. امام امت که روحی در کالبد بی‌جان این ملت محسوب می‌شد، به پیکر اصلی خود باز می‌گشت. امام به موطن خود باز می‌گشت. این خون گرمی که از سال‌ها پیش در رگ و ریشه‌ی این پیکر عظیم دوانیده شده بود و او را به حرکت و تلاش واداشته بود، از نزدیک در میان مردم خود، در میان علاقه‌مندان خود، در میان امت خود، در میان آن کسانی که آن‌ها را همواره برادران و خواهران خود خطاب کرده بود، قرار می‌گرفت. این خاطره برای ما ارزشمند است، نه فقط به خاطر احترام از امام -که برای ما بسی محترم و عزیز و بزرگ است- و نه فقط به خاطر یادآوری یک حادثه، نه به خاطر اینکه یک جشن یا یک عید را در ذهن خود تکرار می‌کنیم، بلکه به خاطر امری اصولی‌تر و اساسی‌تر.

حرکت امام در جامعه‌ی ما از سال‌ها پیش یک جریان فکری و سیاسی و اجتماعی بود. آنچه امروز در زبان‌ها به نام خط امام و راه امام شناخته می‌شود، از سال‌ها پیش از آغاز شروع این مبارزات در جامعه‌ی ما به وجود آمد. سال‌ها قبل، آن‌وقتی که این ملت هنوز حتی فکر آن را نمی‌کرد که نظام پلید شاهنشاهی سایه‌ی سنگینش را روزی از این مملکت برچیند، امام امت، پیشوای خط امام، ترسیم کننده‌ی راه این بعثت جدید در جامعه‌ی ما، در حضور هزاران نفر از کسانی که مشتاقانه سخن او را می‌شنیدند صحبت از زوال نظام شاهنشاهی و زوال حکومت خودکامه‌ی طاغوتی می‌گفت. این خط از آن روز شروع شد و خط امام از سال ۱۳۴۱ در میان توده‌های مردم، در میان اندیشمندان، در میان روشنفکران، در میان همه‌ی قشرهایی که سری با انقلاب و نهضت و جنبش داشته‌اند تدریجا جای خود را باز و بازتر کرد و به حوادثی انجامید و بالاخره آن روزی که توانست همه‌ی ملت را یکپارچه در خود بگنجاند، با یک حرکت و با یک تکان، نظام پلید شاهنشاهی و دژ قوی و مستحکم استعمار را از این منطقه برکند. آنچه باقی مانده است پر و پایه‌ای ندارد، آنچه در گوشه و کنار در سراسر این منطقه مشاهده می‌شود، بنیان مستحکمی برای امپریالیسم و استعمار به حساب نمی‌آید، میخ اصلی، استوانه‌ی اصلی، در ایران بود و او به همت شما مردم و با پیروی از اسلام و با پیروی از رهنمودهای امام این امت برکنده شد و دور افکنده شد.

آنچه برای ما مهم است در مثل امروز یادآوری خاطره‌ای است که برای ملت اسلام حکم یک جریان فکری و سیاسی را دارد، آن جریان فکری و سیاسی را ما باید در جامعه‌ی خود حفظ کنیم. آحاد ملت، مسئولان امور، آن کسانی که زمام امور مملکت به دست آن‌هاست یا به دست آن‌ها در آینده خواهد بود -ان‌شاءالله- باید این خط را همه‌ی ما حفظ کنیم، این ضامن تداوم انقلاب ما خواهد بود. خط امام یعنی چه؟ یعنی جهت‌گیری‌های سیاسی و فکری و اجتماعی امام در جنبه‌ها و جناح‌های مختلف. من این جبهه‌گیری‌ها و جناح‌بندی‌ها را، این موضع‌گیری‌ها را به‌طور خلاصه و فهرست‌وار برای شما که متشکل از توده‌های عظیم مردم هستید تشریح می‌کنم، فهرست‌وار بیان می‌کنم:

خط امام در سیاست خارجی عبارت است از طرفداری از ملّت‌ها و مقابله با ابرقدرت‌ها. خط امام در سیاست خارجی «نه شرقی و نه غربی» است. امام به سود هیچ ابرقدرتی با ابرقدرت دیگر نمی‌جنگد، امام با هر قدرت فائقه‌ای که بخواهد ملّت‌ها را به اسارت و به زنجیر بکشد مبارزه و مقابله می‌کند. آن ابرقدرتی که پا را از گلیم خود فراتر می‌گذارد و رویاروی ملت ما قرار می‌گیرد نوبت اول را برای کوبیده شدن حائز می‌شود. اما این به آن معنا نیست که ابرقدرت‌های دیگر فکر کنند در کنار ما قرار گرفته‌اند. همه‌ی قدرت‌های فائقه در همین صف و در همین حکم اند. این به معنای آن نیست که ما می‌خواهیم با همه‌ی دولت‌های عالم بجنگیم، ابدا! «لا ینهیکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» آن کسانی که با ما نمی‌جنگند، آن کسانی که سر خصومت با ما ندارند، آن دولت‌هایی که انقلاب ما را می‌توانند تحمل کنند، ما با آن‌ها دشمنی نداریم. امام پیام محبت‌آمیزش را به همه‌ی این قدرت‌ها داده است به‌طور عام و کامل، یعنی این حقیقت را بارها بیان کرده است که نمی‌خواهد با همه‌ی قدرت‌ها مقابل باشد. آن‌هایی مقابل امام و خط امام هستند که سر ناسازگاری با انقلاب ما دارند. پس قدرت‌های بزرگ عالم بدانند تا وقتی در مقابل این انقلاب، در مقابل جهت‌گیری‌ها و هدف‌گیری‌های این انقلاب قرار دارند، با هر شکلی ولو در پوسته‌ای از ریا و نفاق هم قرار بگیرند، خط امام، یعنی خط انقلاب اصیل اسلامی با آن‌ها می‌جنگد؛ و نیز موضع‌گیری امام در سیاست خارجی، حمایت از همه‌ی جنبش‌هایی است که علیه ظلم و بیداد در سراسر جهان مجاهدت و فداکاری می‌کنند. امام از جنبش‌های اسلامی و از جنبش‌های مستضعفان حمایت می‌کند. ملت ما هم باید حمایت کند، دولت ما هم باید حمایت کند، سیاست‌های حال و آینده‌ی خارجی ما هم باید حمایت کنند.

امام در سیاست خود همواره به ملّت‌ها تکیه دارد، اصل را با مستضعفان می‌داند، در داخل کشور هم هر حکمی، هر قانونی که در خدمت مستضعفان باشد مطابق خط امام است. امام اسلام را حامی مستضعفان می‌داند. بارها و بارها فرموده‌اند که در انقلاب ما، در آن تظاهرات پُرشکوه و البته خطرناک، ببینید از کدام قشرها و طبقات مردم جان داده‌اند، خون داده‌اند، جز از طبقات مستضعف؟ امام می‌داند که بار این انقلاب را طبقات مستضعف ملت بر دوش داشتند و این انقلاب در جهت آن‌هاست، این انقلاب در خدمت آن‌هاست. این به معنای آن نیست که ما فرمول‌های اقتصادی و اجتماعی خود را از کسانی، از مکتب‌هایی و از دولت‌هایی خواهیم گرفت که آن‌ها هم به زبان، دم از مستضعفان می‌زنند. ما خطّمان خط اسلام است، خط فکری اسلامی، و اسلام طرفدار مستضعفان است «و نرید ان نمن علی الّذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» وارث زمین، وارث ملک، وارث قدرت، مستضعفان هستند. امام طرفدار مستضعفان هستند.

امام در داخل مردم طرفدار آزادی‌های سیاسی و اجتماعی است. امام موافق نیست که کسانی به جان کسان دیگری صدمه وارد کنند یا به حیثیت آن‌ها -به خاطر اینکه مایل نیستند آن‌ها را آزاد ببینند- [صدمه وارد کنند]. آنچه در جامعه‌ی ما، در گوشه و کنار گاهی اتفاق می‌افتد، کسانی جمع می‌شوند تا حرفی بزنند، کسان دیگری به جان آن‌ها می‌افتند، این در خط درست انقلاب ما قرار نمی‌گیرد، این منافات با آزادی‌های اساسی و سیاسی دارد. همه‌ی برادران مسلمان، همه‌ی خواهران مسلمان، همه‌ی مؤمنان به این انقلاب باید بدانند که فضای جامعه اسلامی فضای بازی است، فضایی است که صاحبان اندیشه‌های مختلف می‌توانند سخن خود را و عقیده‌ی خود را ابراز کنند، در مقابل حجت و دلیل قاطع، هیچ اندیشه‌ای نمی‌تواند تاب مقاومت بیاورد. به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است و لاغیر. اینکه کسانی بخواهند به شیوه‌هایی متوسّل بشوند، به کسانی حمله کنند، آن‌ها را مورد آسیب قرار بدهند، یقینا این بر طبق روال و رویه‌ی اسلامی نیست، این مقدمات بلبشو و آنارشیسم در اجتماع است و این مقدمات اختناق و استبداد است، آن‌وقت هر قدرتی این بهانه را می‌تواند پیدا بکند که کسی را به جرم اینکه و به بهانه‌ی اینکه نمی‌تواند فضای آزاد را استنشاق کند، گلویش را بفشارد [و] او را از میدان آزادی سیاسی براند. اما از سوی دیگر آن کسانی، آن گروه‌هایی و آن افرادی که احساس می‌کنند سخن آن‌ها در جامعه ممکن است مورد عکس‌العمل‌ها و مقاومت‌ها قرار بگیرد، باید بدانند که زمینه‌ی تشنج را زدودن، وظیفه‌ی بزرگ آن‌هاست. همه‌ی گروه‌ها، همه‌ی احزاب، همه‌ی دستجات، همه‌ی افراد، همه‌ی چهره‌ها و شخصیت‌ها باید بدانند که فقط خود آن‌ها نیستند که حق حیات و حق گفتن و حق اظهار عقیده کردن دارند؛ این حق متعلق به همه است، متعلق به عموم ملت است و همه می‌توانند از آن استفاده کنند.

خط امام خط آزادی‌های اساسی در جامعه است. خط امام خط پایبندی به اندیشه و فلسفه و تفکر اسلامی است. اندیشه‌های دوگانه، اندیشه‌های دورگه، اندیشه‌های از غرب یا از شرق گرفته شده -ولو لباس و حلیه اسلام را به خود آویخته باشد- داخل در خط امام نیست. امام مُرّ اسلام را، مُرّ کتاب و سنت را که به تشخیص متخصّصان و آگاهان رسیده باشد، مشعل و پیشوای این قافله‌ای که نامش امت اسلامی است می‌شناسد. ما باید این خط را ارج بنهیم. ما باید بدانیم که پیروزی این انقلاب به این است که تک تک افراد ما با این خط آشنا بشویم. این است که ما را به تکامل انسانی و الهی می‌رساند. توجه به معنویت، توجه به اخلاق، توجه به قرآن، توجه به دعا، آشنایی با خدا، دل‌ها را با ذکر خدا و یاد خدا نرم کردن، حقدها و کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌ها را به برکت یاد خدا از دل‌ها راندن، این‌ها خطوط اصلی انقلاب ماست، این‌ها چیزهایی است که دل را برای تقوای واقعی آماده می‌سازد، از جامعه‌ی ما جمع متّقین به وجود می‌آورد. آن‌وقت است که آیه‌ی قرآن «و العاقبه للمتقین» در حق ما مصداق پیدا می‌کند.

پروردگارا! دل‌های ما را با یاد خودت آشنا بگردان!

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرحیم. اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبح بحمد ربّک و استغفره انه کان توابا.

و صدق الله العلی العظیم

والسلام‌علیکم‌ورحمه‌الله

برادران و خواهران عزیز! آنچه که حتما باید گفته می‌شد و فراموش شد تجلیل از چند شهید عزیز است از پاسداران این انقلاب، از برادرانی که به خاطر ادامه‌ی این انقلاب تفنگ به دست گرفتند، جان را برکف نهادند و جان را به میدان دشمنان خدا بردند و جان را در راه خدا دادند. جنازه‌ی شهیدان عزیز ما در جمع ماست. علی‌الظّاهر بعد از پایان نماز جمعه تشییع جنازه هم انجام می‌گیرد. تجلیل از این شهیدان عزیز وظیفه‌ی همه‌ی ماست، همه‌ی جمعیت برای آمرزش و اعتلای روح این شهیدان فاتحه و سوره اخلاص بخوانید.

 


دریافت فیلم

 

منبع: کتاب «در مکتب جمعه» انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج ۲ ص ۲۱

دیدگاه‌ها

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

  • آیت الله خامنه ای: مردم ما علی‌رغم اختلاف سلیقه‌ها و دوئیت‌های کوچک، در لحظه‌ای که احساس کند که برای او و انقلابش و تاریخش حیاتی است، آن رشد را دارد که جمع عظیمی از خود را بر یک امر متّفق و متحد کند.
  • آیت الله خامنه ای: ملت موظفند زمامداران را نصیحت کنند و برای آن‌ها خیرخواهی کنند؛ اگر در او اشکالی دیدند آن اشکال را حتما به او تذکر بدهند، اگر در عمل او تخلّفی مشاهده کردند، دلسوزانه آن تخلف را به او بفهمانند/ حق دارند به او اعتراض کنند اما حق ندارند به او تعرض کنند. نمی‌بایست حیثیت او را، شرف او را و آبروی او را که در نزد جهانیان آبروی یک ملت است، از بین ببرند و به هدر بدهند.
  • آیت الله خامنه ای: خط امام در سیاست خارجی عبارت است از طرفداری از ملّت‌ها و مقابله با ابرقدرت‌ها. خط امام در سیاست خارجی «نه شرقی و نه غربی» است/امام با هر قدرت فائقه‌ای که بخواهد ملّت‌ها را به اسارت و به زنجیر بکشد مبارزه و مقابله می‌کند، اما این به آن معنا نیست که ابرقدرت‌های دیگر فکر کنند در کنار ما قرار گرفته‌اند.
  • آیت الله خامنه ای: امام در سیاست خود همواره اصل را با مستضعفان می‌داند، در داخل کشور هم هر حکمی، هر قانونی که در خدمت مستضعفان باشد مطابق خط امام است./امام می‌داند که بار این انقلاب را طبقات مستضعف ملت بر دوش داشتند و این انقلاب در جهت آن‌هاست.
  • آیت الله خامنه ای: موضع‌گیری امام در سیاست خارجی، حمایت از همه‌ی جنبش‌هایی است که علیه ظلم و بیداد در سراسر جهان مجاهدت و فداکاری می‌کنند.
  • آیت الله خامنه ای: امام در داخل مردم طرفدار آزادی‌های سیاسی و اجتماعی است. آنچه در گوشه و کنار گاهی اتفاق می‌افتد، کسانی جمع می‌شوند تا حرفی بزنند، کسان دیگری به جان آن‌ها می‌افتند، این در خط درست انقلاب ما قرار نمی‌گیرد./به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است و لاغیر.
  • آیت الله خامنه ای: خط امام خط آزادی‌های اساسی در جامعه است. خط امام خط پایبندی به اندیشه و فلسفه و تفکر اسلامی است. اندیشه‌های دوگانه، اندیشه‌های دورگه، اندیشه‌های از غرب یا از شرق گرفته شده -ولو لباس و حلیه اسلام را به خود آویخته باشد- داخل در خط امام نیست.