روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

روشنی خورشید

فضایی جهت نشر بیانات، مصاحبه ها، پیام ها و آثار منتشر نشده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با اعضای‌ شوراهای‌ مرکزی‌ تشکل‌های‌ دانشجویی‌ - ۱۳۷۴/۹/۱۸

ثبت‌شده در دوشنبه، ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ
بیانات منتشر نشده امام خامنه ای در دیدار با اعضای‌ شوراهای‌ مرکزی‌ تشکل‌های‌ دانشجویی‌ - ۱۳۷۴/۹/۱۸

در سال ۱۳۷۴ اعضای شوراهای مرکزی تشکل‌های دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور، پس از یک گردهمایی سه روزه، به محضر حضرت آیت الله خامنه‌ای -که در آن تاریخ در قم بودند- می‌رسند و از بیانات ایشان بهره‌مند می‌گردند. با توجه به همزمانی این دیدار با روز دانشجو، «روشنی خورشید» به مناسبت روز دانشجو متن این بیانات را منتشر می‌کند.

مخاطب: اعضای‌ شوراهای‌ مرکزی‌ تشکل‌های‌ دانشجویی‌ سراسر کشور

تاریخ: عصر روز ۱۸ آذر ۱۳۷۴

شرح:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

برادران و خواهران عزیز، خیلی خوش آمدید. یکی از شیرین‌ترین و پربرکت‌ترین و عزیزترین اجتماعاتی که امثال این‌جانب با آن‌ها روبرو می‌شوند، این اجتماع شماست‌. اجتماع برگزیدگان دانشجویان سراسر کشور که بر اساس مسأله‌ی دین و بر محور اسلام‌، ایمان و عمل شکل گرفته است‌.

از اینکه شما برادران و خواهران -مسئولان هیأت‌های مرکزی مجامع دانشجویی- این اجتماع را به‌طور سراسری تشکیل دادید، از شما متشکرم و همچنین از اینکه همّت کردید و به قم تشریف آوردید که فرصتی شد شما را زیارت کنم‌.

دانشگاه برای هر کشور در واقع همه‌چیز است‌. دانشجو تضمین‌کننده‌ی فردای جامعه است‌. در واقع از روی دانشجوی امروز می‌شود فردای هر جامعه را شناخت یا حدس زد. آن کسانی که با نیت ریشه‌کن کردن ایمان دینی در کشور ایران‌، به دانشگاه پرداختند و محیط دانشجویی را به تفکّرات‌، اوهام یا سرگرمی‌های ضدّ دینی آلوده کردند، خیلی خوب فهمیدند که چه می‌کنند و حقاً برای هدف پلید خود، بر روی نقطه‌ی اصلی تکیه کردند.

شما ملاحظه می‌کنید که وقتی در ایران دانشگاه تشکیل شد و اقبال به دانش‌های نو در کشور ما بوجود آمد -که البته این کار خیلی لازم بود و خیلی دیر انجام شد، باید این کار صد سال قبل از آن انجام می‌گرفت- از همان اول در گزینش‌ها و در تنظیم برنامه‌ها، دین زدایی مورد توجه قرار گرفت‌.

واقعاً انسان به بعضی از چیزها عادت کرده و اهمیت آن را نمی‌فهمد. ما در دوران طاغوت عادت کرده بودیم این جور بفهمیم که هر جوانی به دانشگاه رفت‌، بی‌دین بیرون خواهد آمد -حتی هنوز هم این فکر، به غلط در بسیاری از ذهن‌ها هست‌، اما آن روز درست بود- یعنی معلوم بود که محیط دانشگاه محیطی است که دین و دین‌داری را برنمی‌تابد. همه‌چیز را این‌جور فراهم کرده بودند. آن‌ها این‌طور فکر کرده بودند و آن‌چنان برنامه‌ریزی کردند، موفق هم شدند. تقریباً حدود پنجاه سال یا کمی بیشتر در این کشور کسانی که اندکی به دانش و تجربه و فرهنگ غربی -که برای ما ایرانی‌ها نو بود- نزدیک می‌شدند، به همان اندازه از سنت‌های خود و از ایمان اصیل اسلامی دور می‌شدند. البته بدیهی است که محیط جامعه‌ی ما یک محیط اسلامی بود، بالاخره یک تأثیری روی تحصیل‌کرده‌های ما می‌گذاشت‌. ضمناً عوامل مخالف و مضادّ با آن فکر نیز در جامعه بود که آن‌ها فکر آن را نکرده بودند.

آن روز گذشت «تلک امّه قد خلت‌». امروز در سطح جهان دوباره مسأله‌ی دین و ایمان دینی مطرح است‌. اگر شما جوانان عزیز با مسائل جهان آشنا باشید، این را به روشنی در می‌یابید. اینکه من اصرار دارم محیط دانشگاه‌، محیط آگاهی و هوشیاری و کار و ذهنیت سیاسی باشد، برای این است که دانشجو باید از جریان‌های موجود جهانی مطلع باشد و شما به خاطر خصوصیت جوانی‌، راحت‌تر می‌توانید عمق آن جریانات را حس کنید.

امروز در دنیا گرایش به دین شروع شده است - البته نمی‌شود پیش‌بینی کرد که تا بیست یا پنجاه سال دیگر به دینداری مطلق مردم اروپا خواهد انجامید. نه‌، به‌هیچ‌وجه این جوری نیست‌. مسائل انسانی تحت تأثیر عوامل فراوانی قرار می‌گیرند، این جور نیست که ما یک یا دو عامل را محاسبه و فوراً یک استنتاجی بکنیم‌. نه‌، نمی‌توان گفت که گرایش به دین هست‌، اما در مقابل آن حرکت دیگری نیست‌. حتماً باز هم حرکات فراوانی در مقابل همین گرایش به دین در سطح جهان وجود دارد، ولیکن گرایش به معنویت و به دین حرکت اصیلی است‌. همه چیز دنیا تقریباً متناسب با هم شکل می‌گیرد. اوج این گرایش در کشور ماست که حکومت دینی و اسلامی تشکیل شده است و اندکی کمتر، درعین‌حال خیلی شدیدتر از جاهای دیگر دنیا، در محیط‌های اسلامی است‌.

حالا طرّاحان سیاست‌های برون‌مرزی امریکا و صهیونیسم خیال می‌کنند که مسأله‌ی مصر، مغرب یا الجزایر را با زید و عمرو و بکر حل کردند، فلان‌کس را سر کار آوردند، فلان کودتای نظامی را کردند، تمام شد. نه‌، به قول مشهدی‌ها که ما باشیم‌، «خشت از خَرَند در رفته‌»، این جور نیست که دوباره آن بنا و آن کیفیت چند دهه‌ی گذشته را -که تسلط مطلق غرب بر این منطقه‌ی نفت‌خیز بود- بشود تأمین کرد. وضعیّت عوض شده است‌. عامل آن هم‌، همین حرکت عظیم ملت ایران بود که به‌کلی خیلی معادلات و محاسبات را به هم ریخته است و آن سبوی تسلّط امریکا و غرب بر این ملّت‌ها و کشورها بشکست و آن پیمانه ریخت‌. دیگر این جور نخواهد شد ولی این وضعیت چقدر طول بکشد، از لحاظ معادلات و محاسبات پیش‌بینانه‌، قابل انعطاف است‌.

این گرایش در دنیای اسلام خیلی قوی است‌. به‌طور جدی حرکت اسلامی حاکم است‌. عمدتاً هم در محیط‌های دانشجویی و جوان؛ و الا اگر شما به مصر بروید، ممکن است صد جوان را ببینید که از این صد جوان‌، مثلاً پانزده یا هجده نفر دانشجو باشند که نسبت گرایش به اسلام‌، در این هجده نفر، به مراتب از گرایش جوانان غیر دانشجو بیشتر است‌. یعنی جوان شهری‌، روستایی‌، کاسب و کارگر به این اندازه و با این شدّت‌، احساسات دانشجویان را ندارند.

در سال ۶۳، در خیابان‌های الجزایر، زن‌های جوانی را دیدم که به سبک ایران حجاب بر سر کرده بودند. این خیلی پُرمعناست‌. البته مسلمان‌های آنجا هم حجاب دارند، اما حجاب زن جوانی که از هیأت او پیدا بود تحصیل‌کرده‌، دانشجو یا استاد یا به‌هرحال فرهنگی است‌، آن هم در الجزایر، که بین الجزایر و پاریس فاصله زمانی فقط یک ساعت است - از این سر مدیترانه تا آن سر مدیترانه - و همه چیز با همان سرعت منتقل می‌شود، آن هم الجزایری که فرهنگ غربی ده‌ها سال به‌وسیله‌ی اشغالگران فرانسوی در آن رایج بوده است و همین حالا هم در آنجا گنداب‌های اخلاقی غرب‌، خیلی زیاد هست‌، همان روزها هم بود. در کشور ما کمتر این چیزها دیده می‌شد. فرض بفرمایید پسر جوانی که نصف سرش را تراشیده‌، نصفش را بافته و در خیابان راه می‌رود. یک چنین لوس‌بازی‌های جوان‌های جهان سومی که تقلیدی است از جوان به ستوه آمده‌ی غربی‌.

جوان‌، این عنصر حساس‌، در محیط بسیار شکننده و پرفشار تمدن صنعتی که در آن از معنویت‌، عواطف‌، دلبستگی‌های حقیقی‌، روحی و معنوی کمتر خبری هست و هر چه هست انضباط دروغین و زرِ و برِ ظاهری است‌، جوان عصیان می‌کند. در جامعه‌ای که شرط ورود به یک فروشگاه منظّم و مرتّب‌، بستن کراوات و پوشیدن فلان نوع لباس است‌، جوان از لج سنت‌ها، درست زشت‌ترین شکل ضدّیت با سنت‌ها را انتخاب می‌کند و در معرض عام ظاهر می‌شود. این یک پاسخگویی طبیعی از سر عصیان است‌، نه اینکه آن جوان فیلسوف است که این کار را می‌کند. نه‌، آن جوان یک فرد عامی است‌، اما در آن محیط که چرخ و پَرِ فشار تمدّن مادی و صنعتی آن جور رگ و پی انسان را می‌کشد و بند از بند انسان جدا می‌کند، یک جوان چگونه عصیان خود را نشان بدهد؟ این‌گونه عصیان می‌کند، آن وقت جوان مقلد جهان سومی خیال می‌کند این یک مد است‌، از او تقلید می‌کند. در الجزایر هم از این چیزها زیاد بود. آن وقت در آن محیط آن چنان حجابی و آن جور گرایشی نیز وجود داشت که نتیجه‌اش بعداً معلوم شد. پنج سال یا کمتر نگذشته بود که در انتخابات سراسری الجزایر، یک حزب اسلامی که شعار اسلامی و داعیه‌ی تشکیل نظام اسلامی داشت‌، یک‌سره در انتخابات پیروز شد. خیلی پدیده‌ی عجیبی است‌. دنیا این است عزیزان من‌، گرایش در دنیا این است‌.

این را هم به شما عرض بکنم‌، چشم همه به ایران است‌، مثل کسانی که تازه راه افتادن را یاد گرفته‌اند، چطور به یک جوانی که می‌دود نگاه می‌کنند، از حرکات او تقلید می‌کنند، نوع کار او برای آن‌ها الهام بخش است‌. نسبت به ایران‌، حرکات و کار ملت ایران نیز یک چنین تلقی‌ای هست‌. این واقعیتی است‌.

درست است که رسانه‌های جهانی‌، صاحب‌نظران مغرض و سخنگوهای دنیا از این قضیه کلامی به میان نمی‌آورند، مثل بسیاری از بدیهیات و مُعظَمات دیگر که از آن‌ها هیچ چیزی در تبلیغات جهانی به میان نمی‌آید. همه‌ی فشار دنیای غرب این است که ایران اسلامی یک کلمه بگوید مبنی بر اینکه من این چندساله اشتباه کردم‌، یا در بعضی کارهای اصلی یا در برخی کارهایی که جنبه‌ی شاخص بودن آن خیلی زیاد است -مثل قضیه‌ی سلمان رشدی- بگوید اشتباه کردم‌. همه‌ی فشار غرب برای این است تا این اشتباه کردن ملت‌، نظام و انقلاب ایران را ببرند جلوی چشم ملّت‌ها نگه دارند و بگویند ببینید خودشان می‌گویند اشتباه کردیم‌، شما چه می‌گویید؟! به این وسیله فقط می‌شود آنان را از ادامه‌ی این راه منصرف کرد.

بعضی خیال می‌کنند که ممکن است امریکایی‌ها در یک گوشه‌ی ایران‌، یک تهاجم نظامی سختی را انجام بدهند. من می‌گویم اگر یک مسئولی در امریکا چنین کاری بکند، نهایت بی‌عقلی و حماقت را به خرج داده است‌. البته سیاست اصلی گردانندگان استکبار این نیست‌. آن‌ها می‌دانند هر چه روی این ملّت فشار آورده شود، چهره‌ی آن در دنیا منوّرتر می‌شود، وجهه‌ی آن بالاتر می‌رود، استقامت آن دنیا را بیشتر به شگفتی وا می‌دارد. نه‌، آن‌ها می‌خواهند فشار هم نیاورند، آن جور تهاجمی هم نکنند، اما مقدّمات را جوری فراهم بکنند که ملّت ایران از سر بی‌خیالی به گذشته‌ی خود لبخند تمسخر بزند.

بعد از رحلت امام رضوان‌الله‌علیه‌، یکی دو سه ماه اول که گذشت‌، دیدید بعضی از قلم‌به‌دست‌های بددل و پلید و کاملاً وابسته در روزنامه‌های ما چه چیزهایی می‌نوشتند! هر کس یادش باشد، می‌داند من چه می‌گویم‌، فکر کند ببیند از این دیدگاه چقدر مسأله مهم است‌.

پس دنیای مُستَقبِل از اسلام و مُقْبِل به اسلام و با نگاه ستایشگرانه به ملّت ایران -و در بیشتر جاها مرکزیت جوان‌ها در دنیای اسلام- می‌خواهد ببیند موضع جوان دانشجوی ایرانی چیست و کجاست‌. در این قضیه‌ی جهانی‌، دنیایی چشم، شگفت‌زده‌ی از انقلاب اسلامی در ایران‌، با همه‌ی زیبایی‌ها و شکوه‌هایی که در این انقلاب بود -چه در آغاز، چه در استمرار- به ایرانِ متحرک در راه خدا و حرکت الهی و پایبند به هدف‌ها و متین و عزیز و مقتدر نگاه می‌کند که بدون هیچ‌گونه انعطافی به دشمن و بدون ذرّه‌ای واهمه از دشمن‌، در حال حرکت است و در میان ملت ایران‌، و قشر دانشجو نیز قرار دارند. حالا ببینید در این قضیّه‌ی به این عظمت‌، دانشجو در کجا قرار می‌گیرد؟ به نظر من جای بسیار مهمی خواهد داشت‌.

عزیزان من، به مسأله‌ی دین در دانشگاه‌ها، با این چشم نگاه کنید. مسأله این نیست که می‌ترسیم چهار جوان در دانشگاه بی‌دین بشوند و بی‌دین بمانند و نماز نخوانند. البته همه‌ی این‌ها ایراد است‌. اگر خدای نکرده پسر یا دختر جوانی بی‌دین‌، لاابالی و به مقررات دین بی‌اعتنا باشد، این‌ها ایراد دارد، اما مسأله فقط به این‌جا تمام نمی‌شود.

به مسأله‌ی تشکّل‌های دینی دانشجویی با این چشم نگاه کنید. حالا اسمش هر چه هست‌، اسم‌ها مهم نیست‌، مسمّاها و مضمون‌ها مهم است‌، هدف‌ها، جهت‌گیری‌ها و کارهایی که می‌کنید مهم است‌. لذاست که بنده برای این تشکّل‌های دانشجویی-اسلامی در دانشگاه‌های کشور، اهمیت زیادی قائلم‌. شما می‌توانید دانشگاه را تحت تأثیر قرار بدهید. در دانشگاه کسانی هستند که زود تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار می‌گیرند، وسوسه‌ی نفس آن‌ها را زود مبتلا می‌کند؛ یا از شبهه‌ها خیلی زود متأثّر می‌شوند. باید شما به این‌ها مصونیّت بدهید.

آنچه برای دانشجوها در دانشگاه مهم است‌، یکی مسأله‌ی رشد ایمان مذهبی و اندیشه‌ی اسلامی در ذهن‌ها و دل‌های آنان است و یکی رشد روحیه‌ی تعبّد در آنان‌، یعنی تسلیم خدا بودن‌. معنای مسلم این است‌: «وَ نحنُ لهُ مسلمون‌»، نحن له مسلمون یعنی ما تسلیم خداییم‌. معنای تعبّد این است‌: «انّی تُبت الیکَ وَ انّی مِنَ المسلمین‌». یعنی تسلیم فرمان خدا بودن‌. این معنای تعبّد است‌. باید این روحیه رشد کند. البته می‌دانید تعبّد با استدلال عقلی و گرایش به مسائل عقلانی‌، با اعتقاد به علم و فعالیت علمی و دانشگاهی و دانشجویی هیچ منافاتی ندارد. همه‌ی آن‌ها باید باشد، تعبّد هم باید باشد. وقتی چنین شد یک انسان -اگر بقیه‌ی شرایطش نیز فراهم شد- می‌تواند مثل امام بزرگوارمان بشود.

اگر بخواهیم وسوسه‌های شیطان و هوای نفس و ضعف‌های گوناگون که در درون و خلقیّات و در تربیت‌های ماست‌، لجن‌هایی که با جوهر انسانی ما، جابه‌جا آمیخته است‌؛ جوارح ما را از حرکت باز ندارند، باید این روحیه‌ی تعبد در ما باشد. حکم و دستور الهی و وظیفه‌ی شرعی است‌، باید انجام بدهیم‌. نباید ملاحظات‌، رودربایستی‌ها، تهدیدها، خطرها و تطمیع‌ها جلوی ما را بگیرد. پس باید تعبد در دانشجو رشد پیدا کند. چرا؟ چون این جوان‌، فردا چرخی از چرخ‌های این مملکت را به دست خواهد گرفت‌. از حالا باید سرمایه را پیدا کند. وقتی به سنین بنده و امثال بنده رسید، مثل یک درخت خشک و بی‌انعطاف است که دیگر کاری نمی‌شود کرد. انسان در سنین شما این استطاعت را دارد که کجی‌های خود را اصلاح و اشکالات خود را درست کند.

پس عقیده‌ی اسلامی و ایمان عمیق و قوی و روحیه‌ی تعبّد و تسلیم در مقابل پروردگار و سپس روحیه‌ی دفاع و حفاظت و نگهداری از دستاوردهای عظیم ملت ایران را -که همین انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی و مجموعه‌ی قوانین و مسئولین و تشکیلات اداره کننده‌ی کشور است- باید با همه‌ی معنایش در دانشجوها تقویت شود و از جمله روحیه‌ی سیاسی‌گری که من قبلاً هم بر آن تأکید کرده‌ام‌. یعنی به مسائل جاری جهان و کشور مبالات داشتن و بی‌تفاوت نبودن‌.

البته یک درصد بالایی از دانشجوها یک یا چند تا از این چیزها را کم دارند، باید با آنان نسبت به آن‌ها کار شود. چه کسی این کارها را انجام می‌دهد؟ ما به بعضی از مراکز از جمله به مجموعه‌ی دفتر نمایندگی که بحمدالله به وسیله‌ی روحانیون خوب‌، فاضل‌، کارکشته‌، تجربه شده‌، امتحان داده‌، اداره می‌شود و به تشکّل‌های دانشجویی اسلامی دل‌بسته‌ایم‌. این‌ها باید با هم کار کنند، با هم ارتباط داشته باشند، تشکّل‌ها هم باید با هم کار کنند. چرا باید نیروی محدودی که خیلی هم عزیز است‌، در درون خود تعامل نداشته باشد؟! بلکه احیاناً گاهی تضارب داشته باشد! البته در گزینش افراد برای این تجمّع‌ها به خصوص در مراکز اصلی دقت کنید، سعی کنید آدم‌های متّقی‌، متعهد و پرهیزگار را به آن کارها بگمارید.

نکته‌ی دیگر اینکه نگذارید مشکلات بیرون دانشگاه‌، سیاسی‌کاری‌ها و باندبازی‌ها و امثال آن‌، خود را بر تجمّع‌ها و تشکّل‌های دانشجویی تحمیل کند و وارد بشود. البته هر گروهی در بیرون دانشگاه علاقه دارد که یک مجموعه‌ی دانشجویی بعنوان ابزار کار داشته باشند که در هنگام لازم از آن استفاده کند برای آن گروه یک فریادی بکشد. نباید بگذارید چنین بشود. البته وقتی انسان در مسائل گوناگون کشور، دینی یا سیاسی فعالیت می‌کند، بدیهی است ممکن است با افرادی خارج از محیط دانشگاه همکاری کند. این همکاری ایرادی ندارد. اما این‌جور نباشد که دو نفر در بیرون با هم دعوا کنند، ما در دانشگاه به هوای آن دو نفر دعوا کنیم‌. مشکلات آن‌ها به ما که دانشجو و در دانشگاهیم منتقل بشود. این مصلحت نیست‌. اگر ان‌شاءالله این چیزها مورد توجه قرار بگیرد، به آینده‌ی دانشگاه‌ها خیلی امیدوار خواهم بود.

البته الان هم دانشگاه‌ها با گذشته‌، زمین تا آسمان فرق کرده است‌. حقیقتاً برای نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران مایه‌ی افتخار است که در ایام‌البیض ماه رجب‌، در مسجد دانشگاه تهران -بزرگ‌ترین دانشگاه ایران- دانشجوها اعتکاف بکنند. این خیلی چیز مهمی است‌، خیلی پدیده‌ی عجیبی است‌. بنده وقتی شنیدم‌، واقعاً تکان خوردم‌. می‌دانید آن مسجد کجاست و آن دانشگاه به دست چه کسانی بوجود آمده است‌؟! اعتکاف دانشجوهای متدین در آن دانشگاه‌، داخل آن مسجد، تن آن‌ها را در گور می‌لرزاند، آن کسانی که فکر می‌کردند دانشگاه برای اینکه همه‌ی ملت ایران را در آینده از دین جدا بکند کافی است‌. حالا در همان مسجد جوان‌های دانشجو می‌نشینند، سه روز روزه می‌گیرند و اعتکاف می‌کنند. این خیلی مهم است‌. این کارها را هر چه بیشتر ترویج کنید. شنیده‌ام بحمدالله نماز جماعت خوبی در آنجا و بعضی از دانشگاه‌های دیگر هست‌.

امیدواریم خدای متعال به شما کمک کند و توفیق بدهد. ما هم دعاگوی شما خواهیم بود.

والسلام‌علیکم‌ورحمه‌الله‌وبرکاته‌

منبع: پایگاه سابق اطلاع‌رسانی نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در دانشگاه‌ها

پیوند مرتبط: خبر دیدار در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای

دیدگاه‌ها

خیلی متشکر از مطالب خوبتون . خدا قوت
پاسخ:
با تشکر از نظر شما
چرا سخنرانی منتشر نشده رهبری رو ناقص منتشر کردین.؟
چرا پرسش پاسخ آخرشو نگذاشتین
پاسخ:
با سلام و تشکر از دیدگاه شما.
آنچه ما در منبع مطلب مشاهده کردیم، فقط همین بخش از سخنرانی رهبری بود. چنان چه شما متن کامل تری سراغ دارید، منبع آن را بدهید تا این متن را تکمیل کنیم.

ارسال دیدگاه‌

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پیامک‌های این دیدار

  • رهبر انقلاب: دانشگاه برای هر کشور در واقع همه‌چیز است‌ / دانشجو تضمین‌کننده‌ی فردای جامعه است‌.
  • رهبر انقلاب: همه‌ی فشار دنیای غرب این است که ایران اسلامی یک کلمه بگوید مبنی بر اینکه من این چندساله اشتباه کردم‌/ همه‌ی فشار برای این است تا این اشتباه کردن ملت‌، نظام و انقلاب ایران را ببرند جلوی چشم ملّت‌ها نگه دارند